مبانی نظری تهدیدات نرم
براي تبيين نظري تهديدات نرم از الگوهاي نظري مختلفي استفاده شده است. يكي از آن الگوهاي نظري، الگوي فرهنگي وندرلي است.
از منظر وندرلي فرهنگ عبارت است از مجموعه نظرات، نگرشها، آداب و رسوم، سنتها و رفتارها. از نظر او فرهنگ در گذر تاريخ بر اثر عوامل متنوعي نظير عوامل تاريخ، مذهبي، زبان، هويت قومي، حماسهها، افسانهها و جز آن، شکل گرفته است و لاجرم هر نوع تغييري در فرهنگ، مستلزم درك عميق هريك از عوامل مذکور است. به تعبير روشنتر، ايجاد تغيير در عناصر يك فرهنگ مستلزم آگاهي فرهنگي است.
منظور از آگاهي فرهنگي “توانايي تشخيص و درك آثار فرهنگ يك ملت يا قوم بر ارزشها و رفتارهاي آنان” است (وندرلي، 2005: 9). به بياني ديگر، آگاهي فرهنگي به يكسري اطلاعات و مفاهيمي اطلاق ميشود كه يك فرد، يا گروهي از افراد، پيرامون يك فرهنگ كسب ميكنند. اين اطلاعات و مفاهيم به تعميق شناخت و برداشت آنان از متوليان و حاملان آن فرهنگ، ياري ميرساند.
از نظر او آگاهي فرهنگي طي يك فرآيند پنج مرحلهاي شكل ميگيرد. آن مراحل به شرح زيرند:
1.كسب دادهها. در سلسله مراتب شناخت فرهنگي، دادهها نازلترين شكل اطلاعات محسوب ميشوند. دادهها، پيامها و علائمي هستند كه به وسيله اسنان و يا ابزارهاي مكانيكي و الكترونيكي، از محيط دريافت ميشوند.
2.اطلاعات. اطلاعات به دادههايي اطلاق ميشود كه براي آگاهي از معنا و مفهوم آنها، مورد پردازش قرار ميگيرند.
3.دانش. دانش به اطلاعاتي اطلاق ميشود كه براي دستيابي به معنا و مفهوم عميقتر، براي استفاده عملي، مورد تجزيه و تحليل قرار ميگيرد.
4.بينش. بينش حاصل تلفيق دانستنيها و داوري پيرامون آنها در يك موقعيت معين و به منظور درك روابط دروني بين آنها، است. بينش فرهنگي نيز به آگاهي عميق از يك فرهنگ اطلاق ميشود كه موجب آگاهي از فرآيندهاي فكري، مؤلفههاي انگيزشي و ساير عوامل مؤثر بر رفتار ميشود.
5. توانش فرهنگي. توانش فرهنگي عبارت است از تلفيق بينش فرهنگي و فهم فرهنگي كه موجب آگاهي نسبت به مقاصد عوامل و گروههاي خاص ميشود (وندرلي، 2005).
در کشور ما در مراحل داده و اطلاعات مشکلی نیست اما در مرحله دانش کاستی هایی وجود دارد و بیشترین ضعف و تهدید درحوزه علوم انسانی است زیرابه طور کامل وارداتی و غیر بومی است.در مراحل بینش و توانش دستگاههای فرهنگی و آموزشی و رسانه ای ما یا فعالیتی نداشته اند یا بسیار ضعیف عمل کرده اند و دشمن نیز از همین ضعف نهایت استفاده را برده است
مراحل پنجگانه آگاهي فرهنگي را ميتوان به شرح مندرج در تصوير 1 ترسيم كرد.
وندرلي بر اين باور است كه فرهنگ از سه مؤلفه زير تشكيل شده است:
1- عامل شكلدهنده فرهنگ،
2- متغيرهاي فرهنگي
3- تجليات فرهنگي
منظور از عناصر فرهنگي عوامل شكلدهنده فرهنگ است كه ويژگيهايي نظير زبان، مذهب و عقايد را در برميگيرد. جامعهشناسان (نظير گيدنز، 2002) و روانشناسان اجتماعي (نظير ميرز، 2004) متغيرهاي فرهنگي را به سه نوع رفتارهاي، ارزشها و شناختها تقسيم كردهاند.
سرانجام، سومين مؤلفه فرهنگي كه متوليان و مجريان تهديدات نرم فرهنگي آگاهي از آن را ضروري ميدانند، «تجليات فرهنگي» است. منظور از تجليات فرهنگي «رفتارها، الگوي گفتاري و نگرشهاي مشهود يك فرهنگ» است (وندرلي، 2005، ص 14)
همانگونه كه مفاهيم مندرج در تصوير 2 نشان ميدهد تجليات فرهنگي (كنشها و…) در متغيرهاي فرهنگي (ارزشها، رفتار و شناختها) ريشه دارند و متغيرهاي فرهنگي نيز در مواريث فرهنگي ريشه دارند. بنابراين، براي تأثير نهادن بر تجليات فرهنگي يك قوم يا ملت، ناگزير بايد بر متغيرها و مواريث فرهنگي آن ملت يا قوم تأثير نهاد.
مؤلفهها و عناصر مورد بحث در سطور بالا را ميتوان، به شرح مندرج در تصوير زیر خلاصه كرد:
[ جمعه 05 تیر 1394 ] [ ] [ داستانی ]