![نقش-خانواده-در-تربیت-دینی-فرزندان](http://farsi.al-shia.org/wp-content/uploads/2015/06/%D9%86%D9%82%D8%B4-%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D8%AA%D8%B1%D8%A8%DB%8C%D8%AA-%D8%AF%DB%8C%D9%86%DB%8C-%D9%81%D8%B1%D8%B2%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86.jpg)
دراین مقاله سعی شده تأثیرات نهاد خانواده بر تعلیم و تربیت مذهبی کودکان نشان داده شود و بدین منظوردستورات پیامبراکرم (ص) در زمینه توجه به پرورش کودکان را بسیار برجسته و مهم جلوه داده شده است از رفتار آن حضرت با کودکان به خصوص نوه های ایشان امام حسن و امام حسین علیهماالسلام در اثبات این مهم کمک گرفته شده است سرانجام، رفتارمحبت آمیز والدین در محیط خانواده نسبت به تربیت فرزندان و پرورش روحی وعاطفی آنان مهم تلقی کرده و در اثبات آن، در سیره نبوی مدد جسته و بر علم تبعیض بین فرزندان تأکید شده است.
مهمترین نکتهای که توجه ما را به رابطه دین و خانواده جلب میکند آن است که باورها و احساسات دینی طی دوره کودکی، در محیط صمیمی و منظّم خانواده شکل میگیرد و پرورش مییابد، به گونهای که دیدگاه کودک را نسبت به زندگی و رفتار آینده تحت تأثیر قرارمیدهد.
علاوه براین، باید روشن کرد که اسلام معیارهای مهمی را برای تشکیل زندگی خانوادگی مبتنی بر بنیادهای سالم و نیز ایجاد فضای معنوی، که کودک اولین تأثّرات شخصیت ساز را از آن فضا دریافت میدارد، در نظر گرفته است.
مقدمه: مهمترین عامل اجتماعی شدن در زندگی هر انسان، تجارب دوران کودکی وی در محیط خانواده است.
کودکان در جریان اجتماعی شدن، عواطف مختلفی از قبیل مهر، محبت، فداکاری، گذشت، حسادت، کینه و خشم و… را در کنار والدین، خواهران وبرادران خود تجربه میکند اعضای خانواده به حدی به هم وابسته اند که هر نوع مشکل یا مسئله یک عضو خانواده به طور مستقیم بر زندگی سایر اعضای خانواده تاثیر میگذارد. خانواده اولین و مهمترین محیطی است که کودک در آن از کیفیت روابط انسانی آگاهی پیدا میکند.
به اعتقاد اکثرروانشناسان تجارب سالهای اولیه دوران کودکی که معمولاً درخانواده پی ریزی میشودسازنده زیربنای شخصیت ورفتارهای بعدی کودک است. هدف از تربیت دینی، حضور قرآن و سیره معصومین(ع) در متن زندگی دانش آموزان است.
ما با تعلیم مسائل دینی و با روش های مطلوب و خاص می توانیم در دانش آموزان درک و شعوردینی ایجاد کنیم. اگر تلاش همه ما بر این باشد که از طریق روح حاکم برتمامی برنامه های رسمی و غیررسمی (فوق برنامه و مکمل) تربیت، تزکیه و تادیب صورت گیرد و مفاهیم نظری به صورت «رفتار دینی» درآید، می توانیم ادعا کنیم که تربیت دینی تا حد زیادی تحقق پیدا کرده است.
آنچه با توجه به مقتضیات زمان در تربیت دینی باید مدنظر قرار گیرد، اصلاحات در روش های تربیت دینی است. مدیریت مراکز آموزش و پرورش ما با توجه به تفاوت های فردی در دانش آموزان، اصل زیبایی شناسی و ابزار هنر را بویژه در غنی سازی، اوقات فراغت و فوق برنامه باید لحاظ کنند و در این مسیر عمدتاً به مراحل رشد کودکان و نوجوانان در گروه های سنی پیش از دبستان، دوره دبستان و دوره راهنمایی توجه داشته باشند و همچنین باید به اهمیت نقش خانواده در ایجاد معنویت و تربیت دینی کودکان توجه جدی شود و با ایجاد راهکارهای مختلف در خانواده ها زمینه رشد معنوی و تربیت دینی کودکان را فراهم کرد.
آموزش نظم و انضباط فرزندی که از هنگام چشم گشودن به دنیا و شناخت خود، در کنار مظاهر زندگی خانوادگی، پدر و مادر را دیده است که نظم در مناسباتشان عامل برتر و مسلط وغالب محسوب میشده است معمولا جز به این مسیر نمیاندیشداو با تقلید دراین مسیر گام مینهد و در مرحله بعد که تفکر به پشتیبانی از تقلید برمیخیزد، با خود میاندیشد که دلیل نظم چیست و به تبع آن، عواقب امور و نتایج پدیدههای ناشی از نظم و بی نظم را با هم مقایسه میکند و به برتری یکی بر دیگری حکم میکند از این رو، نظم و انضباط امری آموزش پذیر است واولین درسهای عملی آن زمانی آموخته میشود که مسئولیتها و کارهای شخصی کودک به او تعویض میشود و بر این امر نظارت و کنترل دقیق اعمال میشود. دانشآموزی که هر بار وارد مدرسه میشود اگر نداند که چه درسی را ابتدا و چه درسی را بعد از آن باید مرور کند خود نوعی مقدمه و عامل زمینه ساز هرج ومرج خواهد بود. زیرا نظم موجب میشود که دانش آموز در هر قدمیکه برمیدارد به نتیجهای دست یابد و این امر به ایجاد نوعی رضای خاطر منجرمیشود و خود تمهیدی برای موفقیتها در سطح عالیتر و برتر خواهد بود. خانواده و اختلافات فرزندان برخی از اختلافات فرزندان در خانواده به تفاوتهای برخورد والدین با فرزندان مربوط میشود یعنی والدین عدالت را در برخورد با فرزندان رعایت نمیکنند. انتظارات بیش از حد یکی از فرزندان و تأمین آنها از سوی والدین نیزمیتواند برای سایر فرزندان مشکل آفرین باشد در مواردی هم تشویق یکی ازفرزندان و محروم نمودن دیگری از طرف والدین موجب ایجاد اختلاف میان فرزندان میشوددخالتهای والدین برای حل اختلاف میان فرزندان، آنها را در حل مشکلشان به والدین وابسته میکند و خودشان ابتکار عمل مشکل را از دست میدهند.
تفویض مسئولیت ها بصورت غیر عادلانه خود به خود موجب اختلاف میان فرزندان میشود که نتیجه سیاست نامعقول تربیتی است راز بزرگ پیروزی والدین در تربیت فرزندان درروایات ما شیوه قهر کردن کوتاه مدت با فرزندان بعد از تخلف، و نیز ابراز مهر فراوان و بوسیدن آنان توصیه شده است. اگر این دو با هم آمیخته شوند، موفق خواهیم بود. آن پدران و مادرانی که از ابراز مهر به دلبند هایشان پرهیز دارند، نمیتوانند از شیوه قهر کردن استفاده کنند پدری که از گریزفرزندانش از محیط خانه شکایت دارد. باید بداند که خانهاش کانونی سرد و بی رونق است. راه چاره او این است که کانون خانه را گرم کند.
مشکلات تربیتی را چگونه حل کنیم، یکی از عمدهترین علل به فساد افتادن شماری از دختران و پسران، همین است که مهرنمیبینند و تعبیر ”عزیزم“ را از پدر و مادر هرگز نمیشنوند، در حالی که سخت به شنیدن این تعبیرها مشتاق اند از از این رو، آنان به جایی میروند تا این کلمه را بشنوند گروههای فساد از این حربه بسیار استفاده میکنند، و جوان و نوجوان مهرندیدن را به گمانهایی که گاه در ذهن تجربه ندیدهاش میپروراند، در دام میاندازد بدیهی است که افراط و تفریط در همه جا محکوم است در همین وادی هم اگر به خاطر علاقه، دل کودک و نوجوان را سیراب از محبت کنند و هر خواستش را گردن نهند، فرداهایی که در جامعه میآید، به مشکل برخورد میکند. انتقاد پذیری در او میمیرد و اگر بی مهری از جامعه دید، واکنشهای کینه توزانه خواهد داشت تربیت دینی کودکان در ارتباط با ” تربیت دینی“ و ” رشد اخلاقی“ کودکان باید خود والدین عامل به واجبات ودوری کننده از محرمات باشند، با زبان ساده و کودکانه و به تدریج نگرش دینی مطلوب را در آنها بوجود آورند و توجه آنها را به جهان آفرینش و آفریننـده عالم جلب کننددر طول زندگی انسان هیچ یک از نهادهـا، سازمانها و عوامل اثرگذار بر انسان نمیتواند با خانواده و اثر گذاری آن بر کودک برابری کند. والدین به اندازه قابلیت ها و شایستگی های خود میتوانند محصول با ارزشی ازجهات مختلف، بخصوص رشد دینی وتربیت اعتقادی به یادگار بگذاردخداوند در قرآن کریم به پاس این ارزش واهمیت، حقوق والدین را در کنار توحید و خداشناسی قرار داده است.(سوره اسراء آیه ۲۴)
با توجه به ارزش و قداست خانواده درمییابیم که خانه اولین مدرسه تربیتی اخلاقی و دینی است و کودک به تدریج بر اساس مشاهدات روزمره، پایههای اخلاقی خود را پیریزی میکند در محیط خانه کودک تعالیم خوب و بد را فراگرفته، زیر بنای اخلاقی او شکل میگیرد کودک همانند نهال تازهای است که هر طور او را پرورش دهیم،همانگونه میشود خانه، پرورشگاه اطفال است، بنابراین اگر والدین و سایر اعضای خانواده دارای روش صحیح و اخلاق نیک باشند، کودکان خوب و به دنبال آن، انسانهای بزرگ، افراد متعهد و فعال تربیت شده و به جامعه تحویل داده میشود و بالعکس.
تربیت دینی کودکان تا شش سالگی محدود به ایجاد انس نسبت به مسائل دینی است به این معنی که کودک آن چه را که به طور منظم در محیط خانواده میبیند، نسبت به آن انس پیدا میکند و همین انس اولیه زمینه را برای پدید آمدن عادت و انجام فرایض دینی در مراحل بعدی فراهم میآورد مشاهده آداب دینی و عبادات مذهبی، بهویژه نماز که در هر شبانه روز به طور منظم از طرف بزرگترها در محیط خانه انجام میشود در ذهن و دوران کودک نقش میبندد.
منبع: پایگاه سازمان تبلیغات اسلامی
[ جمعه 13 شهریور 1394 ] [ ] [ داستانی ]