او را در عرفات ديديم ،زمانی که شهید شده بود !

او را در عرفات ديديم ،زمانی که شهید شده بود ! 
(خاطره ای از سرلشكر خلبان عباس بابايي)


سال 1366 كه به مكه مشرف شدم . عضو كارواني بودم كه قرار بود شهيد بابايي هم با آن كاروان به حج اعزام شود ؛ 
ولي ايشان نيامدند و شنيدم كه به همسرشان گفته بودند : بودن من در جبهه ، ثوابش ازحج بيشتر است . 
در صحراي عرفات وقتي روحاني كاروان مشغول خواندن دعاي عرفه بود و حجاج مي گريستند ، 
من يك لحظه نگاهم به گوشة سمت راست چادر محل استقرارمان افتاد .
ناگهان شهيد بابايي را ديدم كه با لباس احرام در حال گريستن است .
تعجب كردم كه او كي محرم شده بود .

2-8-9-10-11-12-13.jpg
به كسي چيزي نگفتم ؛
ولي غير از من ، تيمسار « دادپي » هم شهيد بابايي را در مكه ديده بود . 
من يقين كردم كه او آن روز در عرفات حضور داشت .

شايان ذكر است كه شهيد بابايي ، با وجود درخواست ها و دعوت هاي هر سالة اطرافيان ، درهيچ سالي به حج نرفت .
از نزديكان او نقل است كه وي چند روز قبل از شهادت ، در پاسخ به پافشاري هاي بيش از حد دوستانش گفته بود : تا عيد قربان خودم را به شما مي رسانم .
و شگفت اين كه شهادت او برابر با روز عيد قربان بود .



[ سه شنبه 26 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (1) ]

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه