وهّابيّت در سرازیری سقوط به دره نابودی

وهّابيّت در سرازیری سقوط به دره نابودی!

تمام قراين و شواهد نشان مى دهد كه عمر «وهّابى گرى افراطى» به سر آمده و طرفداران و حاميان خود را به سرعت از دست مى دهد و به گذشته تاريخ سپرده مى شود، و هم اكنون آثار اين فروپاشى نمايان شده است، زيرا در بطن اصول «وهّابيّت تندرو» امورى نهفته است كه قابل بقا و دوام به خصوص در دنياى امروز نيست.

وهابی

 

 





ادامه مطلب ...

[ پنجشنبه 31 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (0) ]

خدا کفش‌ طلایی می‌پوشد و فرشتگان او راجابه جا می‌کنند...

خدا کفش‌ طلایی می‌پوشد و فرشتگان او راجابه جا می‌کنند!

وهابیت

 

شیعه همواره از سوی وهابیت مورد اتهام و شرک قرار گرفته است و باورهای این مذهب حقه از هجمه این فرقه ضاله در امان نمانده است؛ این در حالی است که اعتقادات آنها بیشترین انحرافات را از اصول و موازین دین دارد! از این رو در گفتگو با حجت الاسلام والمسلمین حبیب عباسی کارشناس ارشد مذاهب اسلامی درباره برخی ازا عتقادات بی پایه و اساس و انحرافی وهابیت به گفتگو پرداخته ایم که شرح آن در ذیل می آید:

اصلی ترین انحرافی که در اعتقادات و باورهای وهابیت می توان یافت، چه مساله ای است؟

یکی از اصلی ترین انحرافات در عقاید وهابیت، انحراف در مساله توحید است؛ این فرقه ضاله با این که دائم دم از موحد بودن می زند و به اصطلاح دفاع از توحید می کند و به بهانه آن مسلمانان را تکفیر کرده و می کشد اما خود به شدت دچار انحراف در مساله توحید است.

آیا در این زمینه می توانید به مصداق هایی در منابع آنها اشاره کنید؟

بله؛ ابن تیمیه که بنیان گذار فکری وهابیت (قرن ۷- ۸ ه.ق) محسوب می شود در بخش های مختلفی از کتاب خود صفاتی را برای خدا ذکر کرده است که نشان از اعتقاد به تجسیم خدا (برای خدا جسم قائل شدن مانند انسان) دارد.

یکی از آن موارد در کتاب “بیان تلبیس الجهمیة، ج ۷، ص ۲۹۰” از قول پیامبر (ص) روایت کرده است:” من خدای خودم را در صورت و شکل جوان بدون ریش و مو فرفری در یک باغ سرسبز مشاهده کردم”

ذکر این ویژگی در رابطه با خدا نشان دهنده اعتقاد ابن تیمیه به جسم داشتن خداست. وی در همین کتاب صفحه ۲۰۶ روایت دیگری را نقل و تایید می کند: پیامبر (ص) فرمودند:… من خدا را دیدم که دستش را بین دو کتف من قرار داد به طوری که من سردی انگشتان خدا را در سینه خود احساس کردم.”

جالب اینجاست که ابن تیمیه این روایت را از جهت متن و سند صد در صد می پذیرد.

همچنین، در همان کتاب صفحه ۱۹۴ از پیامبر (ص) نقل کرده است: “من خدا را در خواب در یک جای سرسبزی از فردوس مشاهده کردم در حالی که لباس او تا نیمه ساق او بود و دو پای او کفش هایی از طلا بود.”

این موضوع نیز اعتقاد ابن تیمیه به جسم داشتن خدا را ثابت می کند و این روایت، روایت بسیار ناپسند و توصیف بدی نسبت به خداست.

باز هم در همان کتاب صفحه ۲۳۴ از عبدالله بن عباس سول می شود که پیامبر (ص) خدای خود را چه طور و در چه شکل و شمایلی دیده است؟ سپس پیامبر (ص) پاسخ می دهد:” خدا را در یک محل سرسبز دیدم که زیر پای او فرشی از طلا بود و روی یک صندلی از طلا نشسته در حالی که چهار فرشته او را این سو و آن سو می بردند و یک فرشته در صورت یک مرد، یک فرشته در صورت گاو، یک فرشته در صورت کرکس و یک فرشته در قیافه شیر بود و این چهار ملک خدا را جا به جا می کردند.”

همین مطلب را عبدالعزیز بن عبدالله بن باز مفتی اعظم سابق سعودی در سایت رسمی خود نقل و تایید کرده است که در دنیا مشهور است چهار فرشته خدا را این طرف و آن طرف می برند. اینها نشان دهنده این است که وهابیت اعتقاد به خدای حی قادر متعال را ندارد و خدای آنها جسمانی و دارای جسمی با توانایی های محدوی است.

کسانی که همه مسلمان ها را رمی به شرک می کنند و به اتهام شرک آنها را می کشند و خود را موحد واقعی می دانند، چنین خدایی را می پرستند!

آیا در بین اهل سنت نیز چنین اعتقادی مرسوم است یا آنها این اعتقاد را نفی و طرد می کنند؟

علمای اهل سنت کسانی که قائل به تجسیم باشند و برای خدا جسم قائل شوند را کافر و خارج از امت اسلامی می دانند. قرطبی در تفسیر خود ج ۴، ص ۱۴ می گوید:” کسانی که از مجسمه هستند و روایاتی که در کتب آمده حمل بر جسم بر خدا می گیرند و برای خدا صورت، چشم، دست و پا و انگشت قائل می شوند، قول صحیح درباره آنها این است که اینها کافر هستند و فرقی بین آنها و بین عبادت کنندگان بت ها و تصاویر نیست.”

لذا عموم اهل سنت و شیعه اعتقاد به تجسیم را اعتقادی کاملا انحرافی و باطل می دانند. حال علمای وهابی هستند که باید پاسخ دهند که چرا اعتقاد آنها برای خدا تا این حد سست و بی پایه و انحرافی است.

آیا تا کنون پاسخی از فرقه ضاله وهابیت برای این مساله صادر شده است؟

بله، آنها می گویند این موضوع در روایات آمده و ما این ویژگی ها را برای خدا می پذیریم اما نمی دانیم چگونه. بنابراین اصل آن را می پذیریم اما کیفیت جسم داشتن خدا را نمی دانیم!




[ پنجشنبه 31 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (0) ]

بیرون رفتن در دوران نامزدی حرام است

بیرون رفتن در دوران نامزدی حرام است!

محمد-النجیمی

محمد النجیمی ، مفتی وهابی عربستان گفت: بیرون رفتن دختر با شوهر خود در دوران نامزدی جایز نیست.
وی اعلام کرد: دختر نباید در دوران نامزدی و پس از ثبت عقد ، بدون همراهی شخص محرم با شوهر خود بیرون برود مگر آنکه رسما عروسی کند.

وی که عناوینی چون “دکتر” و عضو مطالعات و تحقیقات حقوقی در دانشکده امنیتی ملک فهد و کارشناس مجمع فقه اسلامی را یدک می کشد در ادامه افاضات خود گفت: یکی از عوامل طلاق در دوران نامزدی ، بیرون رفتن دختر با شوهر بدون همراهی شخص محرم می باشد که این مورد خلاف شرع است.

النجیمی بدون آنکه استنادات شرعی خود را بیان کند ابراز داشت: دختر در دوران نامزدی نباید بدون محرم با شوهر خود بیرون برود و نیز نباید با او خلوت نماید. پسر نیز نباید در دوران نامزدی با همسر خود بیرون برود زیرا این کار شرعا حرام است و دختر نیز نباید با او همراهی نماید.

این چهره افراطی وهابیت ، در گذشته نیز با صدور فتوایی هرگونه اختلاط مردان با زنان را حرام اعلام کرده و حتی گاهی خواستار مجازات و اعدام خاطیان شده بوده بود.

«النجیمی» که چنین فتوایی را صادر کرده بود، مدتی قبل در همایشی که زنان بی‌حجاب حضور داشتند شرکت کرد و حتی علاوه بر نشستن در کنار زنان بی‌حجاب، با تعدادی از آنان شوخی کرد. انتشار تصاویر حضور وی در این همایش توسط رسانه‌های مختلف، موجب رسوایی شدید این مفتی وهابی شد و بسیاری از محافل اهل سنت و سایت های وابسته به وهابیت او را به شدت مورد حمله و انتقاد قرار دادند.




[ پنجشنبه 31 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (0) ]

مفتی وهابی : آیه قرآن اشتباه است

 مفتی وهابی : آیه قرآن اشتباه است!

محمد بن صالح عثیمین، یکی از شیوخ معاصر وهابیت در صفحه‌ای از کتابش “القول المفید علی کتاب التوحید” پس از مقدمه‌ای می‌گوید: نوشتن این آیه “وقل اعملوا فسیری‌الله عملکم و رسوله” (و بگو: هر چه می‌خواهید عمل کنید که به زودی خدا ورسول او و… عمل شما را خواهند دید) بر برخی از اعمال خطاست .

محمد-بن-صالح-عثیمین

این مفتی وهابی می گوید : رسول(صلی‌الله علیه و آله) پس از رحلتش نمی‌تواند ببیند، فقط خداوند می‌بیند، پس کتابت این آیه اشتباه است زیرا دروغ بستن بر پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) به شمار می‌رود! این شیخ وهابی به این سؤال که چگونه نوشتن یک آیه ممنوع می‌شود در حالی که در متن قرآن موجود است؟ جواب نداد. سؤال دیگر اینست که آیا این شیخ می‌خواهد این آیه را از قرآن بردارد؟




[ پنجشنبه 31 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (0) ]

بیوگرافی صالح بن فوزان مفتی دربار آل سعود

بیوگرافی صالح بن فوزان مفتی دربار آل سعود

صالح بن فوزان بن عبدالله بن علی آل فوزان متولد 28 سپتامبر1935 (اول رجب 1355 هـ.ق) در منطقه شماسیه حوالی شهر بریده در منطقه قصیم عربستان است. در کودکی پدرش می میرد و با سرپرستی اقوام و خویشان رشد می یابد. وی تحصیلات ابتدایی و متوسطه اش را در شهر بریده زیر نظر صالح بن إبراهيم بليهي، صالح بن عبد الرحمن سكيتي،علي بن سليمان ضالع، صالح بن عبد الله مقبل،حمد بن محمد محيميد و فهد بن محمد المشيقح پشت سر می گذارد و سپس تحصیلات آکادمیک خود را تا مقطع دکترا در دانشکده فقه ریاض تا سال  1394قمری طی می کند.

صالح-بن-فوزان

عنوان پایان نامه کارشناسی ارشد او «تحقیقات مرضی درباره امور فرضی مباحث ارث » و پایان نامه دکتری او نیز «احکام خوراکیها در اسلام»؟! است.

استادان
علاوه بر افراد یاد شده در بالا این افراد نیز در شکل گیری شخصیت وی اثرگذار بوده اند:
1. محمد امين شنقيطي
2. عبدالعزيز بن باز
3. عبدالله بن حميد
4. عبدالرزاق عفيفي
5. صالح سكيتي
6. محمد السبيل
7. عبدالله بن صالح خليفي
8. إبراهيم بن عقلاء شعيبي
9. صالح العلى ناصر

 





ادامه مطلب ...

[ پنجشنبه 31 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (0) ]

علما اشکال ندارند که دختر‌ان را لمس کنند

علما اشکال ندارند که دختر‌ان را لمس کنند!!

شیخ عبدالطیف محمود سلفی از پیروان سقیفه و از اهل جماعت در صفحه شخصی اجتماعی خود در توجیه دست دادنش با دختران در هنگام جشن فارغ التحصیلی چنین نوشت: “پیامبر (ص) را در خواب دیدم که به من می گفت: برای علمای دین اشکالی ندارد که با دخترها دست دهند و یا به آنها دست بزنند، به همین خاطر با این دختران دست دادم.”

m1f7a60lg2c68apuec6k

چند نکته در پاسخ به این فتوای ضد قرآنی
با توجه به این که مصافحه و لمس نامحرم امری بر خلاف روایات و آیات است برای روشن شدن مطلب به نکات زیر توجه شود:

نکته اول: قرآن می فرماید:
“قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِکَ أَزْکَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا یَصْنَعُونَ وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ” (نور آیه ۳۰ و ۳۱)
به مردان مؤمن بگو چشم هاى خود را (از نگاه به نامحرمان) فرو گیرند، و عفاف خود را حفظ کنند؛ این براى آنان پاکیزه ‏تر است؛ خداوند از آنچه انجام مى‏ دهید آگاه است‏ و به زنان باایمان هم بگو چشم هاى خود را (از نگاه هوس ‏آلود) فرو گیرند، و دامان خویش را حفظ کنند.
حال با توجه به این آیه ، وقتی قرآن تاکید می کند که که هم مرد و هم زن باید از نگاه حرام دوری کنند، پس به طریق اولی باید از لمس حرام اجتناب کنند .

نحوه استدلال به این آیه
مناوی از علمای اهل سنت می گوید: پیامبر خدا (ص) با زنان اجنبی در روز بیعت مصافحه نکرد یعنی دست خود را در دست هیچکدام از آنها قرار نداد بلکه با کلام از آنها بیعت گرفت… با توجه به اینکه آن حضرت (ص) معصوم است و احتمال ریبه در مورد آن حضرت (ص) منتفی است؛ دست خود را به دست زنان نامحرم نگذاشت، پس دیگران به طریق اولی باید از دست دادن خودداری کنند.
حافظ عراقی هم گفته است: ظاهر این است که دست دادن با اجنبیه بر آن حضرت (ص) حرام و ممنوع بوده است (۱)

طبرانی: از شهر بن حوشب نقل می کند که با اسماء بنت یزید ملاقات کردم و او برایم داستان بیعت کردن خود با پیامبر (ص) را بازگو کرد که در روز بیعت آن حضرت (ص) با زنان، دست خود را دراز کردم تا با آن حضرت (ص) بیعت کنم اما آن حضرت (ص) دست خود را کشیدند و فرمودند: من با زنان دست نمی دهم و لکن بیعت من با آنها قولی است، من هم جواب مثبت دادم.(۲ )
در میزان الاعتدال ذهبی نقل شده است که بیعت پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) با زنان با گفتار بود؛ به اینکه برای خدا شریک قرار ندهید، و هرگز دست پیامبر (ص) به دست زنی تماس پیدا نکرد مگر زنی که محرم آن حضرت بود.(۳ )
نکته دوم: به شیخ عبدالطیف می گوییم اگر قرار باشد که خواب حجت باشد که نمی شود زندگی کرد، آیا به هر خوابی باید عمل کرد؟
اگر در خواب دیدی که پیامبر (ص) می فرمایند: زنت را طلاق بده یا او را بکش، آیا به این خواب هم عمل خواهی کرد؟
پس معلوم است این فتوا چیزی جز تبعیت از هوای نفس نیست.

پی نوشت ها:
[۱] فیض القدیر شرح الجامع الصغیر، المناوی ج ۵ ص ۲۳۶
[۲] المعجم الکبیر، الطبرانی ج ۲۴ ص ۱۸۲
[۳] میزان الاعتدال ، الذهبی ج ۲ ص




[ پنجشنبه 31 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (0) ]

یکی تعریف می کرد...

یکی  تعریف می کرد:
کوچیک که بودم یه روز با دوستم رفتیم به مغازه خشکبارفروشی پدرم در بازار. پدرم کلی دوستم رو تحویل گرفت و بهش گفت یک مشت آجیل برای خودت بردار. دوستم قبول نکرد. از پدرم اصرار و از اون انکار. تا اینکه پدرم, خودش یک مشت آجیل برداشت و ریخت تو جیبها و مشت دوستم.
از دوستم پرسیدم:تو که اهل تعارف نبودی, چرا هرچه پدرم اصرار کرد, همون اول, خودت  برنداشتی؟
دوستم خیلی قشنگ جواب داد:آخه مشتهای بابات بزرگتره...
خدایا در اخرين روزهاي اين سال، اقرار می کنم که مشت من کوچیکه, ظرف عقلم خیلی محدوده و دیوار فهمم کوتاست...
پس به لطف و کرمت ازت می خوام که با مشت خودت از هر چی که خیر و صلاحمونه و عقلم بهش قد نمی ده, زندگی دوستانم و خودم و همه خانواده ها را پر کنی...




[ پنجشنبه 31 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (0) ]

خواص شیر از دیدگاه ائمه

خواص شیر از دیدگاه ائمه

نوشیدن شیر، درمان هر دردى به جز مرگ است

۱. امام صادق (ع): براى گلودرد، چیزى همانند نوشیدن شیر، مفید نیست .

۲. امام صادق (ع): شیر بخور که هم موجب رویش گوشت در بدن مى شود و هم استخوان را محکم مى کند.

۳.امام على (ع): نوشیدن شیر، درمان هر دردى به جز مرگ است .

۴. ابوالبلاد مى گوید: در نزد امام باقر، از ناراحتى معده ام شکوه کردم . فرمود: ((چرا شیر گاو نمى نوشى . آیا تا کنون شیر گاو نوشیده اى )). گفتم : ((آرى ؛ بارها نوشیده ام )). فرمود: ((به نظرت شیر گاو چطور است ؟)). گفتم : ((به نظر من ، معده را شست و شو مى دهد؛ موجب مى شود که اطراف کلیه را پیه بپوشاند و اشتها را زیاد مى کند)). امام فرمود: ((اگر فصلش بود، با هم به بندرگاه یَنبُع مى رفتیم تا شیر گاو بخوریم )).(۲۶۴)

۵.پیامبر (ص): شیر شتر، درمان بیمارى ذَرِب (۲۶۵) است .

۶. امام على (ع): شیر گاو، دارو است .

۷. پیامبر (ص): خداوند براى هر دردى که فرستاده ، درمانى قرار داده است و در شیر گاو، درمان همه ى دردها است .

۸. شیر گاو بخورید که درمان هر دردى است ؛ چرا که گاو، هر نوع گیاهى را مى خورد.

۹. یحیى بن عبدالله مى گوید: نزد امام صادق بودم که چند پیاله برایمان آوردند. حضرت فرمود: ((این سر شیر الاغ است که آن را براى یکى از بیمارانمان گرفته ایم . هر کس مى خواهد، بخورد)).

۱۰. هر کس که آب کمرش دگرگون شده است و نطفه اش منعقد نمى شود شیر و عسل برایش مفید است .

۱۱. امام کاظم (ع): هر کسى مى خواهد ماست بخورد و از خوردن ماست ، ضررى به او نرسد، پس از آن سیاهدانه بخورد.




[ پنجشنبه 31 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (0) ]

چه وقت باید احساس بزرگی کرد ؟

چه وقت باید احساس بزرگی کرد:

1- هر گاه از خوشبختی کسانی که دوستمان ندارند، خوشحال شدیم.
2- هر گاه برای جلوگیری از تحقیر دیگران، از حق خود گذشتیم.
3 - هرگاه شادی را به کسانی که آن را از ما گرفته اند، هدیه دادیم.
4- هرگاه خوبی ما به علت نشان دادن بدی دیگران نبود.
5- هرگاه کمتر رنجیدیم و بیشتر بخشیدیم.
6- هرگاه به بهانه عشق از دوست داشتن دیگران غافل نشدیم.
7- هرگاه اولین اندیشه ما برای رویارویی با دشمن انتقام نبود.
8- هرگاه دانستیم عزیز خدا نخواهیم شد.
مگر زمانی که وجودمان، آرام بخش دیگران باشد.
9- هرگاه بالاترین لذت ما شاد کردن دیگران بود.
10- هرگاه همه چیز بودیم و گفتیم، هیچ نیستیم




[ پنجشنبه 31 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (0) ]

ده قانون کلي براي زندگي

ده قانون کلي براي زندگي: 
قانون يکم: به شما جسمي داده شده. چه جسمتان را دوست داشته يا از آن متنفر باشيد. بايد بدانيدکه در طول زندگي در دنياي خاکي با شماست
قانون دوم: در مدرسه اي غير رسمي وتمام وقت نام نويسي کرده ايد که  زندگي نام دارد.
قانون سوم: اشتباه وجود ندارد، تنها درس است.
قانون چهارم: درس آنقدر تکرار مي شود تا آموخته شود.
قانون پنجم: آموختن پايان ندارد.
قانون ششم: قضاوت نکنيد، غيبت نکنيد، ادعا نکنيد، سرزنش نکنيد، تحقيرو مسخره نکنيد و گرنه سرتان مي آيد.
قانون هفتم: ديگران فقط آينه شما هستن.
قانون هشتم: انتخاب چگونه زندگي کردن با شماست. همه ابزار ومنابع مورد نياز رادر اختيارداريد.
قانون نهم: جواب هايتان در وجود خودتان است. تنها کاري که بايد بکنيد اين است که نگاه کنيد،گوش بدهيد و اعتماد کنيد.
قانون دهم: خير خواه همه باشيد تا به شما نيز خير برسد.
به هيچ دسته كليدي اعتماد نكنيد بلكه كليد سازي را فرا بگيريد.
آنتونی رابینز




[ پنجشنبه 31 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (0) ]

باز هم ساده اند

باز هم ساده اند

آدم هایی هستند که دلبری نمیکنند ،

که حرفهای عاشقانه نمیزنند ،

چیز خاصی نمیگویند که ذوق کنی...
آدمهایی که نمیخواهند عاشقت کنند...
اما عاشقشان میشوی !

ناخواسته دلت برایش میرود...
این آدمها فقط راست میگویند...
راست می گویند با چاشنی قشنگ " مهــــر"

لبخند میزنند نه برای اینکه توجهت را جلب کنند ،
لبخند میزنند چون لبخند جزوی  از وجودشان است...
لبخندشان مصنوعی نیست ، اجباری نیست،
در لبخندشان خدارا میبینی.... هیچگاه در رفتارشان احترام و محبت کم نمیشود ،
همه را دوست دارند ،
دردشان درد خودشان نیست ،
درد توست ،
درد دیگریست ،
و آنقدر درد خودشان را مخفی میکنند که فکر میکنی شاید بی دردند

اینها ساده اند 
هر که هستند ،
هر جایگاهی هم داشته باشند
هر شغل و سمتی هم داشته باشند
هر چه تحویلشان بگیرند
و شاید هر سختی و مشکلی داشته باشند
باز هم ساده اند

حرف زدنشان...
راه رفتنشان..
نگاهشان....
ادعایی ندارند،
بی آلایشند،
پاک و مهربانند.... چقدر دوست دارم این آدم های بی نشان اما خاص را....




[ پنجشنبه 31 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (1) ]

درد و دل با امام زمان علیه السلام

درد و دل با امام زمان علیه السلام

🌼🌼🌼🌼🌼🌼
خدا مرحوم آيت الله ميلاني را رحمت کند. ايشان در مشهد از بزرگان بودند. ايشان مي‌فرمودند: در روز بنشينيد هر روز يک مقدار با امام زمان درد و دل کنيد. خوب نيست اين شيعه‌ روزش شب شود و شب‌اش روز شود، و اصلاً به ياد او نباشد. بنشينيد چند دقيقه ولو آدم حال هم نداشته باشد، مثلاً از مفاتيح دعايي بخواند، با همين زبان خودمان سلام و عليکي با آقا کند. با حضرت درد و دلي کند. 
خدا مرحوم آيت الله بهجت را رحمت کند. يک حرف بلندي مي‌زد. مي‌گفت: بين دهان تا گوش شما کمتر از يک وجب است. يک وجب هم نيست. قبل از اينکه از دهان خودتان به گوش خودتان برسد، به گوش او رسيده است. نزديک است. درد و دل‌ها را مي‌شنود. با او حرف بزند، و ارتباط برقرار کند. در زمان امام هادي(ع) شخصي نامه‌اي نوشت از يکي از شهرهاي دور، نامه‌اي نوشت که آقا من دور از شما هستم. گاهي حاجاتي دارم، مشکلاتي دارم، به هر حال چه کنم؟ حضرت در جواب ايشان نوشتند: «إِنْ كَانَتْ لَكَ حَاجَةٌ فَحَرِّكْ شَفَتَيْك‏» (بحارالانوار/ج53/ص306) لبت را حرکت بده، حرف بزن. بگو. ما دور نيستيم.

اللهم عجل لولیک الفرج
🌼🌼🌼🌼🌼🌼




[ پنجشنبه 31 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (0) ]

پاسخ روشنگرانه امام کاظم علیه السلام به هارون الرشید

پاسخ روشنگرانه امام کاظم علیه السلام به هارون الرشید

روزی هارون از امام کاظم علیه السلام پرسید: چرا به شیعیانت نمی‌گویی به تو "پسر رسول خدا" نگویند؟ شماها پسران علی علیه السلام هستید، و فرزند به پدرش نسبت داده می‌شود نه به مادرش.
امام فرمود: جواب این سوال را نخواه.
هارون گفت: حتماً باید جواب بدهی.
امام فرمود: در امان هستم؟
هارون گفت: آری.
امام شروع به تلاوت قرآن نمود: اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و وهبنا له اسحاق و یعقوب کلا هدینا و نوحا هدینا من قبل و من ذریته داود و سلیمان و ایوب و یوسف وموسی و هارون و کذلک نجزی المحسنین و زکریا و یحیی و عیسی والیاس کل من الصالحین. (سوره انعام: آیه 84-85) 
ترجمه:و به او (ابراهیم) اسحاق و یعقوب را عطا کردیم و هدایت نمودیم، و نیز نوح را قبل از آنان به راه نجات هدایت کردیم، همچنین فرزندانش، داود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسی و هارون را، و این چنین پاداش نیکوکاران را می دهیم و زکریا و یحیی و عیسی و الیاس را، که همگی از صالحان بودند.
سپس امام پرسید: پدر عیسی کیست؟
هارون گفت: عیسی پدر ندارد؛ او معجزه الهی است.
امام فرمود: پس در این آیه، عیسی از جانب مادر، فرزند نوح و ابراهیم معرفی شده. ما هم از طرف مادرمان فاطمه زهرا سلام الله علیها فرزند پیامبر هستیم.
هارون گفت: احسنت! بیشتر بگو.
امام فرمود: در ماجرای مباهله با مسیحیان نجران، خدا دستور داد پیامبر با پسران، زنان و کسانی که مثل جان او هستند، برای نفرین حاضر شود. و همه می دانند که پیامبر، فاطمه و علی و حسن و حسین را همراه خود برد. معلوم می‌شود حسن و حسین به تایید خدا و رسولش فرزندان پیامبرند. (چون در آنجا، طبق آیه قرآن قرار می شود، فرزندان و زنان و خودشان را دعوت کنند و طبق عملکرد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، فرزندان بر حسنین علیهماالسلام و زنان بر حضرت زهرا سلام الله علیها و خودشان هم بر حضرت علی علیه السلام، منطبق می گردد.)
هارون گفت: یک سوال دیگر، چرا می گویی از اموال پیامبر، چیزی از فدک به عباس که عموی او بود، به ارث نمی رسد و تمام فدک فقط باید به فاطمه زهرا می رسیده؟(هارون مثل تمام خلفای بنی عباس از نسل عباس است، یعنی مقداری از فدک مال من که از نسل عباس هستم، می باشد).
امام فرمود: پیامبر برای بستگانش که می‌توانستند از مکه به مدینه هجرت کنند و نکردند و همچنان در بین مشرکان مکه باقی ماندند، حقی برای ارث تعیین نکرد (پس ارثی به عباس نمی رسد). عباس هم در جنگ با رسول خدا در جمع مشرکان حاضر بود و اسیر شد و از دادن فدیه برای آزادی خود خودداری کرد و گفت هیچ مالی ندارم. ولی جبرئیل به پیامبر خبر داد او اموالش را نزد همسرش ام الفضل مخفی کرده؛ و عباس اینجا بود که به حقانیت پیامبر و ارتباطش با عالم غیب پی برد و ایمان آورد.
منابع:
بحار الانوار، ج 48، ص 122.




[ پنجشنبه 31 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (0) ]

خصوصیه ...

خصوصیه

آقای کافی نقل می کردند:
داشتم میرفتم قم یه خانمی هم جلوی ما نشسته بود، اون موقع هم که روسری سرشون نمی کردن!
هی دقیقه ای یکبار موهاشو تکون می داد و سرشو تکون می داد و موهاش می خورد تو صورت من. 
هی می خواست یه جوری جلب توجه عمومی کنه.
برگشت، یه مرتبه نگاه کرد به منو خانمم که کنار دست من نشسته بود،خب چادر سرش بود گفت:
آقا اون بقچه چیه گذاشتی کنارت؟ بردار یکی بشینه.
نگاه کردم دیدم به خانم ما میگه بقچه!
گفتم: این خانم ماست.
گفت: پس چرا اینطوری پیچیدیش؟
همه خندیدند.
گفتم: خدایا نذار مضحکه اینا بشیم. یهو یه چیزی به ذهنم رسید!!!
بلند گفتم: آقای راننده!
زد رو ترمز.
گفتم: این چیه بغل ماشینت؟
گفت: آقاجون، ماشینه!  ماشین هم ندیدی تو، آخوند؟!
گفتم: چرا؟!دیدم. ولی این چیه روش کشیدن؟
گفت: چادر روش کشیدن دیگه!
گفتم: خب ،چرا چادر روش کشیده؟
گفت:چه میدونم چادرکشیدن کسی سیخونکش نکنن،خط نندازن! 
گفتم: خب، چرا شما نمی کشی رو ماشینت؟
گفت:حاجی جون بشین توروقران این ماشین عمومیه،کسی چادر روش نمیکشه! اون خصوصیه روش چادر کشیدن!
"منم زدم رو شونه شوهر این زنه گفتم:.
این خصوصیه، روش چادر کشیدم...




[ پنجشنبه 31 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (0) ]

خون در مدفوع؛ چرا و به چه علت؟

خون در مدفوع؛ چرا و به چه علت؟

سلامت نیوز: وجود خون در مدفوع يا خونريزي‌هاي واضح از ناحيه مقعد دلايل زيادي دارد و خوشبختانه در بيشتر موارد هم بررسي‌هاي پزشکي نشان مي‌دهد خطرناک نيستند و راحت با دارو يا جراحي برطرف مي‌شوند ولي اهميت تشخيص علت دقيق خونريزي آنقدر مهم است که به هيچ وجه نبايد مراجعه به مطب پزشک را حتي يک روز هم به تعويق انداخت.

دکتر سيدرضا فاطمي، فوق‌تخصص بيماري‌هاي گوارش و کبد در هفته نامه سلامت نوشت: همه خونريزي‌هاي دستگاه گوارش تحتاني در اثر بيماري‌هاي ساده‌اي مانند بواسير يا شقاق مقعد اتفاق نمي‌افتند و شايد نشانه‌اي از وجود سلول‌هاي سرطاني باشند...

وقتي وجود خون در مدفوع با شکايت بيمار يا انجام آزمايش مسجل مي‌شود؛ چند گزينه مقابل پزشک قرار مي‌گيرد: خونريزي حاد است يا مزمن؟ علائم توام با آن کدام‌اند؟ خون خارج‌شده از روده چه مشخصاتي دارد؟

خونريزي حاد يا مزمن: نوع حاد تهديدکننده حيات بيمار است و با حجم زياد و اختلال در ثبات علائم حياتي نمايان مي‌شود ولي نوع مخفي بي‌سر و صداست و ديده نمي‌شود.

خونريزي قرمز يا تيره: روشن‌بودن يا تيره‌بودن خون (دفع خون سياه: ملنا) مکان احتمالي ضايعه را نشان مي‌دهد. خونريزي قسمت فوقاني روده بزرگ يا حتي روده کوچک، تيره (تغيير رنگ گلبول‌هاي قرمز) و خونريزي نواحي انتهايي مانند راست روده و مقعد به رنگ روشن هستند.

علائم همراه با خونريزي: گاهي خونريزي اصلا مشهود نيست و بيمار فقط با درد مداوم و منتشر شکم، خستگي، کسالت و حتي علائم کم‌خوني مانند لرزش، ضعف، رنگ‌پريدگي و... به پزشک مراجعه مي‌کند.

 





ادامه مطلب ...

[ پنجشنبه 31 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (0) ]

بز شما چیست؟

بز شما چیست؟ ؟؟؟

💜روزگاری مرید و مرشدی خردمند در سفر بودند. شبی را در خانه ی زنی با چادر محقر و چند فرزند گذراندند واز شیر تنها بزی که داشت خوردند. مرید فکر کرد کاش قادر بود به او کمک کند، وقتی این را به مرشد خود گفت او پس از اندکی تامل پاسخ داد: "اگر واقعا می خواهی به آن ها کمک کنی برگرد
و بزشان را بکش!".
مرید ابتدا بسیار متعجب شد ولی از آن جا که به مرشد خود ایمان داشت چیزی نگفت و شبانه بز را در تاریکی کشت ...
سال ها گذشت و روزی مرید و مرشد وارد شهری زیبا شدند و سراغ تاجر بزرگ را گرفتند که زنی بود با لباس های مجلل و خدم و حشم فراوان. وقتی راز موفقیتش را جویا شدند، زن گفت سال ها پیش من تنها یک بز داشتم ویک روز صبح دیدیم که مرده. مجبور شدیم برای گذران زندگی هر کدام به کاری روی آوریم. فرزند بزرگم یک زمین زراعی در آن نزدیکی یافت. فرزند دیگرم معدنی از فلزات گرانبها پیدا و دیگری با قبایل اطراف داد و ستد کرد... مرید فهمید هر یک از ما بزی داریم که اکتفا به آن مانع رشد و تغییرمان است و باید برای رسیدن به موفقیت و تغییرات بهتر آن را قربانی کرد.

 




[ پنجشنبه 31 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (0) ]

لزوم غنیمت شمردن لحظات عمر

لزوم غنیمت شمردن لحظات عمر

ما خیلی در اتلاف عمر خویش اسراف میکنیم،اگر یک جنس کم ارزشی بخواهیم بخریم،چقدر دقت میکنیم؟؟چقدر چانه میزنیم؟؟

اما در مورد از دست دادن عمر خویش و دیگران،هیچ دقت و ملاحظه ای نداریم!دنیا و شب روز برای ما توقف نمی کند!بقول یکی از اساتید:بعضی ها از چرخ فلک توقع دارند که بایستد تا آنها جوان بمانند!
حضرت امیرالمومنین(ع)در ضمن نام ی که به معاویه نوشته بودند میفرمایند:

لاَمرٍ ما تَصَرَمَتِ اللیالی       لاَمر ما تَحَرَکَتِ النُجُومُ
"برای چه جهتی این شبها در حال سپری شدن است؟؟به چه جهتی ستارگان در حرکت می باشند"

اینها همه برای تکامل ماست.خداوند به اندازه ای که ما بتوانیم کامل بشویم،به ما عمر داده است.گر چه عمرها کوتاه است،اما برای آدم شدن کافی است.به این دلیل که آنها که خواستند کامل شدند.امام خمینی(ره)کتاب نفیس"شرح دعای سحر"را در سن بیست و هفت سالگی نوشته است،و امروز فلاسفه و عرفای هشتاد ساله به آن با دیده اعجاب می نگرند و بهره میبرند!
لذا حدیث داریم که ذیل آیه:

أَوَلَم نُعَمِّرکُم مَّا یَتَذَکَّرُ فِیهِ مَن تَذَکَّر(سوره فاطر،ایه ۳۷)
"آیا به شما عمر ندادیم به مقداری که هر کس بخواهد متذکر(خدا و حقایق هستی)شود،بتواند متذکر شود و به حقیقت دست یابد؟؟"

حضرت صادق(ع)فرمودند: "برای افراد هجده ساله توبیخ و هشداری هست"(امالی صدوق،صفحه۴۰)
خدا کند قدر اوقات را بدانیم و بفهمیم که فرصتها بسیار سریع در حال گذر است!!

هنگام سپیده دم خروس سحری
دانی که چرا همی کند نوحه گری
یعنی که نمودند در آئینه صبح
کز عمر شبی بگذشت و تو بی خبری




[ پنجشنبه 31 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (0) ]

باید بی غرض و با قلب پاک نگریست

...باید بی غرض و با قلب پاک نگریست تا همه دنیا را زیبا دید.
.
در عالم فنا قشنگ ترین چیزها زشتی هاست؛ مثل خال سیاه در صورت سپید یار.
.
نقایص زندگی دنیایتان را به منزله خال سیاه حساب کنید که زیبایی صورت را صد چندان میکند.
.
انسان اگر بداند که این مصائب و گرفتاریهای دنیوی به مانند خال سیاهی در صورت زیبایی است که باعث زیبایی بیشتر میشود، چقدر راحت میشود و زندگی برایش شیرین میگردد.
.
مصباح الهدی _ ص 65
حاج آقای دولابی




[ پنجشنبه 31 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (0) ]

ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﯾﻪ ﺗُﺮﮐﻪ ﺑﻮﺩ ﺳﻪ ﺗﺎ ﭘﺴﺮ ﺩﺍﺷﺖ

ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﯾﻪ ﺗُﺮﮐﻪ ﺑﻮﺩ ﺳﻪ ﺗﺎ ﭘﺴﺮ ﺩﺍﺷﺖ ......
.
.
.
.
ﺍﺳﻢ ﯾﮑﯿﺸﻮﻥ "" ﻋﻠﯽ "" ﺑﻮﺩ ، ﺯﻣﺎﻥ ﺍﻧﻘﻼﺏ ﺳﺎﻭﺍﮎ
ﺑُﺮﺩﺵ ؛ ﺟﻨﺎﺯﺷﻮ ﻧﯿﺎﻭﺭﺩ.
ﺩﻭ ﺗﺎ ﭘﺴﺮ ﺩﯾﮕﻪ ﺑﺮﺍﺵ ﻣﻮﻧﺪﻩ ﺑﻮﺩ ؛
ﯾﮑﯿﺸﻮﻥ ﻣﻬﻨﺪﺱ ﺑﻮﺩ ﺷﺪ ﺷﻬﺮﺩﺍﺭ ﺍﺭﻭﻣﯿﻪ ؛ ﺟﻨﻮﺏ
ﺍﺭﻭﻣﯿﻪ ﺳﯿﻞ ﺍﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﮐﻤﮏ ﻣﺮﺩﻡ ﯾﻪ ﭘﯿﺮﺯﻧﻪ
ﮔﻔﺖ ﯾﮑﯽ ﺑﻪ ﻣﻦ ﮐﻤﮏ ﮐﻨﻪ ﺍﯾﻦ ﺷﻬﺮﺩﺍﺭﻩ ﺭﻓﺖ ﮔﻔﺖ
ﭼﯽ ﺷﺪﻩ ﻣﺎﺩﺭ؟ ﭘﯿﺮﺯﻧﻪ ﮔﻔﺖ ﺟﻬﺎﺯﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮﻡ ﺯﯾﺮ ﺯﻣﯿﻨﻪ
ﻣﻮﻧﺪﻩ ﺗﻮ ﺁﺏ ؛ ﺭﻓﺖ ﮐﻤﮏ ﮐﺮﺩ ﺁﻭﺭﺩ ﺑﺎﻻ ﻭﺳﺎﯾﻞ ﭘﯿﺮﺯﻧﻪ
ﺭﻭ ... ﮐﺎﺭﺵ ﮐﻪ ﺗﻤﻮﻡ ﺷﺪ ﭘﯿﺮﺯﻧﻪ ﮔﻔﺖ ﺟﻮﻭﻥ ﺧﺪﺍ
ﺧﯿﺮﺕ ﺑﺪﻩ ﮐﺎﺵ ﯾﻪ ﺟﻮ ﻏﯿﺮﺕ ﺗﻮﺭﻭ ﺷﻬﺮﺩﺍﺭ ﺩﺍﺷﺖ . ﺍﯾﻦ
ﺗُﺮﮐﻪ ﺑﻪ ﭘﯿﺮﺯﻧﻪ ﮔﻔﺖ ﺁﺭﻩ ﻣﺎﺩﺭ ﮐﺎﺵ ﺷﻬﺮﺩﺍﺭ ﻏﯿﺮﺕ
ﺩﺍﺷﺖ .
ﺍﯾﻦ ﺗُﺮﮐﻪ ﯾﻪ ﺩﺍﺩﺍﺵ ﺩﺍﺷﺖ ﺍﺳﻤﺶ "" ﺣﻤﯿﺪ "" ﺑﻮﺩ
ﻣﻌﺎﻭﻧﺶ ﺑﻮﺩ
ﺟﻨﺎﺯﺵ ﺗﻮﯼ ﻣﺠﻨﻮﻥ ﺟﺎ ﻣﻮﻧﺪ ؛ ﺑﯿﺴﯿﻢ ﺯﺩﻥ ﺣﺎﺟﯽ ﺣﻤﯿﺪ
ﺭﻭ ﺑﯿﺎﺭﯾﻢ ؟؟
ﮔﻔﺖ ﻫﻤﻪ ﺍﻭﻧﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﻭﻧﺠﺎ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻥ ﺣﻤﯿﺪﺍﯼ ﻣﻨﻦ !!
ﺍﮔﻪ ﻫﻤﻪ ﺑﭽﻪ ﻫﺎﺭﻭ ﻣﯽ ﺗﻮﻧﯿﺪ ﺑﯿﺎﺭﯾﺪ ، ﺑﯿﺎﺭﯾﺪ ﻭ ﺍﻻ
ﺣﻤﯿﺪ ﭘﯿﺶ ﺑﭽﻪ ﻫﺎﺵ ﺑﻤﻮﻧﻪ.
ﺧﻮﺩﺵ ﺗﻮﯼ ﻋﻤﻠﯿﺎﺕ ﺑﻌﺪﯼ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﺧﻂ ﻣﻘﺪﻡ ﺁﺧﻪ ﺍﯾﻦ
ﺗُﺮﮐﻪ ‏( ﻣﻬﺪﯼ ﺑﺎﮐﺮﯼ ‏) ﺍﺯ ﺍﻭﻥ ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻩ ﻫﺎ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ
ﻋﻘﺐ ﻭﺍﯾﻨﻤﯿﺴﺘﺎﺩ ﺧﻮﺩﺵ ﻣﯿﺮﻓﺖ ﺟﻠﻮ ؛ ﻣﺠﺮﻭﺡ ﺷﺪ
ﺟﻨﺎﺯﺷﻮ ﮔﺬﺍﺷﺘﻦ ﺗﻮﯼ ﻗﺎﯾﻖ ﺑﯿﺎﺭﻥ ؛ ﺭﻭﯼ ﺁﺏ ﻗﺎﯾﻘﺸﻮ ﺑﺎ
ﺧﻤﭙﺎﺭﻩ ﺯﺩﻥ .
ﺍﯾﻦ ﺗُﺮﮐﻪ ﮐﻪ ﺳﻪ ﺗﺎ ﭘﺴﺮ ﺩﺍﺷﺖ ﯾﻪ ﺗﯿﮑﻪ ﻗﺒﺮ ﻧﺪﺍﺭﻩ
ﺗﻮﯼ ﺍﯾﻦ ﻣﻤﻠﮑﺖ ...
ﺍﯾﻨﺎ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﯼ ﺑﺎﮐﺮﯼ ﻫﺴﺘﻨﺪ .
ﺍﻭﻧﺎ ﺭﻓﺘﻦ ﻓﺪﺍﯼ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﺸﻦ ﻭﻟﯽ ﺍﻻﻥ ﺑﻌﻀﯿﺎ ﺗﻮﻗﻊ ﺩﺍﺭﻥ
ﻣﺮﺩﻡ ﻓﺪﺍﺷﻮﻥ ﺑﺸﻦ




[ پنجشنبه 31 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (0) ]

گيرنده ميخواهد

گيرنده ميخواهد

در قم سيد بزرگواري بود و چاپخانه داشت! 
از خواص علامه طباطبايي و محرم سر ايشان بود. اين سيد داراي معنويات و حالات بالا و اهل كتمان بود. روزي در منزلش ما را دعوت كرد. 
بنده با شخص ديگري خدمتش رسيدم. در ضمن صحبت، به پهناي صورت اشك ميريخت.
قضيه اي ازعلامه طباطبايي (رضوان الله عليه) نقل كرد گفت: روزي با آقا كار داشتم رفتم در منزل ايشان؛ هر چه در زدم و منتظر ماندم كسي نيامد، معلوم شد كسي در منزل نيست. 
ناگهان صدايي در گوشم گفت: در نزن، آقا رفته اند قبرستان نو! كسي هم در كوچه و اطراف من نبود...

با خودم گفتم: ميروم قبرستان نو، در ضمن به صحت و سقم اين صدا هم پي ميبرم! 
با سرعت خودم را به قبرستان نو رساندم؛ ديدم ايشان در ميان قبرها در حال قدم زدن هستند. من خودم را آماده كرده بودم كه تا ايشان را ديدم قضيه اين صدا را به ايشان بگويم حتي اگر ترديد كردند قسم بخورم! 
همين كه خواستم مطلب را بگويم فرمودند: دست و پايت را گم نكن، از اين صداها زياد است، گيرنده ميخواهد!



 (عنايت حضرت رضا (عليه السلام

در مشهد طلبه اي بوده چهارده پانزده ساله، در سختي و تنگدستي به سر ميبرده است. 
روزي گرسنگي بر او غلبه ميكند، مدتي چيزي نخورده بوده، كاري هم از دستش بر نميآيد. به حالت ضعف شديد ميافتد. با خود ميگويد: حال كه بناست بميرم، بروم حرم و در آنجا بميرم.
با نهايت سختي و دست به ديوار، خود را به حرم رسانده ميافتد. 
ميگويد: مدتي گذشت، خادم آمد گفت: بلند شو، ميخواهيم در را ببنديم! 
با سختي فراوان خودم را به حجره رساندم، در بسته بود. 
قبل از اين كه در را باز كنم، از پشت شيشه نگاه كردم، ديدم ميوه غيرفصل در حجره است! خدايا، در حجره قفل است، اينها از كجاست؟!
رفتم داخل اتاق، مقداري از آن را خوردم، ناگهان ديدم پرده ها كنار رفت، حجابهاي ملكوتي برطرف شد! 
خلاصه ميرسد به جايي كه مرجع عاليقدر زمان حضرت آيت الله العظمي بروجردي (رضوان الله عليه) ايشان آن موقع جواني بيست و دو، سه ساله بود، گاهي كه برخورد ميكردند، با اشتياق احوالپرسي ميكردند و ميفرمودند: آقاي آشيخ علي خدمت نميرسيم! 
و او در جواب ميگفت: ان شاء الله خدمت ميرسم! (يعني آيت اله بروجردي نهايت توجه و عنايت را به او داشتند و در نظرشان بسيار جليل القدر بود).




[ پنجشنبه 31 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (0) ]

با مردم مدارا کن

 

با مردم مدارا کن

یونس بن عبدالرّحمان - که یکى از یاران صدیق و از وکلاى امام صادق، امام کاظم و امام رضا علیهم السلام بود - روزى به مجلس پُر فیض حضرت ابوالحسن، امام موسى بن جعفر علیهم السلام وارد شد . امام علیه السلام پس از مذاکراتى، ضمن موعظه هائى گوناگون به او فرمود: اى یونس ! با مردم مدارا کن؛ و هرکسى را به اندازه معرفت و شعورش با وى صحبت کن . یونس اظهار داشت: اى مولایم ! مردم مرا به عنوان بى دین و زندیق خطاب مى کنند . امام علیه السلام فرمود: گفتار مردم نباید در روحیّه و افکار تو تأثیر بگذارد، چنانچه در دستهای تو جواهرات باشد و مردم بگویند که سنگ ریزه است؛ و یا آن که در دست هایت سنگ ریزه باشد و مردم بگویند که جواهرات است ، این گفتار هیچ گونه سود و یا زیانى براى تو نخواهد داشت. (بحارالا نوار: ج 2، ص 66 ) 




[ پنجشنبه 31 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (0) ]

همديگرو دعا كنین ...

همدیگر رو دعا کنین

خدابيامرزه آقا مجتهدي رو، ميفرمود: قديميا كه ميخواستن همديگرو دعا كنن ميگفتن: خدا كاسه چه كنم دستت نده!


بعد بغض ميكرد و ميفرمود: طلبه ها! سيدالشهداء روز عاشورا به چه كنم چه كنم افتاد!!! هي ميومد سمت خيمه رباب و برميگشت... خدايا چه جوري قنداقه خوني علي اصغر رو به مادرش نشون بدم، لذا رفت پشت خيمه ها و...
اي خدا! بحق مظلوم ترين شهيد كربلا، حضرت علي اصغر سلام الله عليه، داد اين بچه هاي مظلوم رو از حكومت نحس و خون آشام آل سعود بگير.
اين روزا كه براي مردم مظلوم يمن كاري جز دعا كردن از دستمون برنمياد، حداقل از يادشون غافل نباشيم و در  .توسلات و سر سجاده عبادت، نجات و پيروزيشون رو از خداي مقتدر مهربان بخواهیم . 




[ پنجشنبه 31 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (0) ]

ای پروردگار گناه كاران

ای پروردگارجهانیان

روزی حضرت موسی ( علیه السلام ) در كوه طور ، به هنگام مناجات عرض كرد :
ای پروردگار جهانیان !
جواب آمد : لبیك!
سپس عرض كرد : ای پروردگار اطاعت كنندگان!
جواب آمد :‌لبیك!
سپس عرض كرد :‌ای پروردگار گناه كاران !
موسی علیه السلام شنید :لبیك، لبیك ، لبیك!
حضرت گفت : خدایا به بهترین اسمی صدایت زدم ، یكبار جواب دادی ؛ اما تا گفتم : ای خدای گناهكاران ،
سه مرتبه جواب دادی ؟خداوند فرمود : ای موسی ! عارفان به معرفت خود و نیكوكاران به كار خود و مطیعان به اطاعت خود اعتماد دارند ؛ اما گناهكاران جز به فضل من پناهی ندارند .
اگر من هم آنها را از درگاه خود ناامید گردانم به درگاه چه كسی پناهنده شوند ؟
( قصص التوابین ، ص 198)




[ پنجشنبه 31 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (0) ]

گفتن


به گفتن "بسم الله الرحمن الرحیم "در آغاز کارها عادت کنیم …

قيامت وقتي نامه اعمالتان بدستتان داده مي شود
قبل از آنكه آن را بخوانيد
بسم الله الرحمن الرحيم مي گوييد
و ناگهان مي بينيد كه همه گناهانتان
از نامه اعمالتان پاك شده است
مي پرسيد چه شد ؟
در اين زمان ازطرف خداوند
ندايي مي آيد
كه اي بنده ، تو ما را
با نام رحمن و رحيم فراخوانده اي
پس ماهم باتو مقابله به مثل كرده ايم
و گناهانت را بخشيده ايم




[ پنجشنبه 31 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (0) ]

وقتی که مدتی خدا را عبادت می کنم به خودم غرّه می شوم و غرور مرا فرا می گیرد چه باید کرد ؟

وقتی که مدتی خدا را عبادت می کنم به خودم غرّه می شوم و غرور مرا فرا می گیرد چه باید کرد ؟
کسی در جاده ماشینش آتش می گیرد ، کنار می زند و از کسی کپسول آتشنشانی میگیرد و آتش را خاموش می کند . حالا کسی که از طرف کپسول گرفته و آتش را خاموش کرده ، نسبت به او طلبکار است یا بدهکار ؟ بدهکار است . روایات می گویند : نمازی که شما می خوانید ، این آتش هایی را که برافروخته اید ، خاموش می کند. وقت نماز فرشته ها می گویند : بلند شوید و با این نماز ، آتش هایی را که برافروخته اید خاموش کنید . پس نماز آتشنشان است . شما وقتی نماز می خوانید ، آتش های خودتان را خاموش می کنید . پس شما هر چه نسبت به خدا نماز می خوانید ، بدهکار تر می شوید . اگر انسان این حقیقت
را بفهمد ، مغرور نمی شود . غرور به خاطر جهل ماست . ما فکر می کنیم با عبادت طلبکار می شویم . در حالیکه ما با عبادت بدهکار می شویم . البته با عبادت نکردن هم بزهکار و گناهکار می شویم . هر دو صورتش به زیان ماست چه عبادت بکنیم و چه عبادت نکنیم . عقل می گوید : عبادت کن . چون تو مشکل کم نداری . ما با عبادت ، اشکالات و مشکلات خودمان را حل می کنیم . اگر کسی این را بفهمد ، هیچ گاه احساس غرور نمی کند . فکر میکنیم گره ای از کار خدا باز میکنیم . خیلی ها می گویند : یک نمازی بخوان که به درد خدا بخورد . مگر خدا درد دارد که به دردش بخورد ؟ ما منبع و کانون درد هستیم . ما
باید با نماز خواندن دردهای خودمان را دوا کنیم .




[ پنجشنبه 31 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (0) ]

عادل بن سالم الکلبانی» شیخ سیه چرده درشت هیکل

«عادل بن سالم الکلبانی» شیخ سیه چرده درشت هیکل!

اولین امام جماعت آفریقایی ‏تبار مسجدالحرام که با صدایی بم و لحنی زیبا از «رأس الخیمه» به عربستان سعودی مهاجرت کرده است. او در محافل فرهنگي عربستان به فقدان وزن علمي و نداشتن آگاهي‌هاي كافي مشهور بوده و به لحاظ شخصيتي، يك فرد متزلزل و فرصت‏‌طلب قلمداد مي‌شود.

440707_560

اوبامای سعودی!
کلبانی را که در 1378قمری به دنیا آمده، نیویورک‌تایمز در گزارش خود که ترجمه عربی آن در شماره روز یکشنبه 2009/4/12 روزنامه “الشرق‌الاوسط” منتشر شد «اوبامای سعودی» خواند. این مرد که فرزند مهاجر فقیری از منطقه خلیج می‌باشد خود را “اوبامای سعودی” می‌نامد.

 





ادامه مطلب ...

[ دوشنبه 28 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (0) ]

خدا به جز ریش همه چیز دارد

خدا به جز ریش همه چیز دارد+ سند

خداوند را به صورت نوجوانى دیدم که هنوز موى صورتش در نیامده .

thumb2_526511

 

ابن تیمیه آورده است: ابن عباس از رسول الله نقل می کند که:

رأیت ربّی عزّ وجلّ، شابّ أمرد وفرده جعد قطط، فی روضه خضرا…
خداوند را به صورت نوجوانى دیدم که هنوز موى صورتش در نیامده، سرش پرمو، پیچ پیچ (فرفرى) …
بیان التلبیس الجهمیه ج7ص 290

ابو یعلى از ابن عباس نقل کرده که پیامبر گرامى(صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود: «رأیت ربی عز وجل، شاب أمرد جعد قطط، علیه حلیة حمراء».
خداوند را به صورت نوجوانى دیدم که هنوز موى صورتش در نیامده، سرش پرمو، پیچ پیچ (فرفرى) و داراى زیور و آلات سرخ بود.

ابو یعلى در کتاب دیگرش گفته: ابوزرعه دمشقى این روایت را صحیح شمرده و أحمد بن حنبل گفته: «هذا حدیث رواه الکبّر عن الکبّر، عن الصحابة عن النبی(صلى الله علیه وآله وسلم) ، فمن شک فی ذلک أو فی شیء منه فهو جهمیّ لا تقبل شهادته ولا یسلّم علیه، ولا یُعاد فی مرضه!!!

این حدیث را بزرگان از بزرگان از صحابه روایت کرده اند و هر کس در صحت این روایت شک نماید او جهمى و شهادت او پذیرفته نیست، سلام نباید به او داد و به هنگام مریضى از وى نباید عیادت کرد
طبقات الحنابلة: ج3 ص81 ج 82، ط ج مکتبة العبیکان، مکة المکرمة ج جامعة أم القرى.إبطال التأویلات لأبی یعلى: ج1 ص141، ط1 ج مکتبة دار الإمام الذهبی الکویت، 1410 هـ.، إبطال التأویلات: ج1 ص145

خدا به جز ریش  همه چیز دارد
ابو بکر ابن عربى مى گوید: فردى که مورد وثوق من بود نقل کرد که ابو یعلى، امام و پیشواى ابن تیمیه (پدر فکری و معنوی وهابیت که محمد ابن عبدالوهاب متاثر از او بود) مى گوید:
در باره خدا هر عضوى را جز ریش و عورت اثبات خواهم کرد:
«إذا ذکر اللّه تعالى وما ورد من هذه الظواهر فی صفاته، یقول: ألزمونی ماشئتم فإنّی ألتزمه، إلاّ اللحیة والعورة»
العواصم من القواصم: 210، الطبعة الحدیثة: 2/283، دفع شبه التشبیه بأکف التنزیه لابن الجوزی: 95، 130 ـ الهامش

index1

 

مسلم مهکی

 




[ دوشنبه 28 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (1) ]

خرید و فروش آیفون ۵ حرام شرعی است

خرید و فروش آیفون ۵ حرام شرعی است!

 68180-204089-13944354121

 

خرید و فروش آیفون ۵ حرام شرعی است؛ چراکه عدد ۵ اشاره دارد نزد شیعیان به عدد اهل کسا (پنج تن آل عبا)؛ خرید و فروش آن حرام است، چراکه شادی و بهجت برای شیعیان به ارمغان می‌آورد.
 “وقتی این فتاوا در فضای مجازی و رسانه ها منتشر می شود، ما هیچ عکس العملی از جانب وهابیت و مراکز معتبر آنها نمی بینیم یعنی مشاهده نمی شود که آنها ردیه ای بر این فتاوا بنویسند یا آن را انکار کنند و در واقع دفاعی از خود داشته باشند، بلکه بی تفاوت از کنار آن رد می شوند و احتمالا آن را به عنوان اجتهاد به رسمیت می‌شناسند، همین مساله نشان می دهد این فتاوا ساختگی نیست.” این جملات بخشی از سخنان حجت الاسلام علی امیرخانی، پژوهشگر پژوهشگاه اهل البیت (ع) در دانشگاه قرآن و حدیث در خصوص صدور برخی از فتاوای به دور از عقل وهابیت است که باشبستان در میان گذاشته است و مشروح آن از نظرتان می گذرد:
 
گاه فتواهای عجیبی از وهابیت شنیده می شود که هر صاحب عقل و خردی را دچار حیرت می کند؛ ابتدا به چند نمونه از این فتاوا اشاره کرده و پس از آن دلیل صدرو این فتاوا را بیان فرمایید.
 
بله، این مطلب صحت دارد و گاه به گاه از وهابیان فتواهای عجیب و مضحک صادر می‌شود، تعداد این فتاوا کم نیست. به طور مثال برخی وهابیان خرید و فروش گوشی آیفون ۵ را حرام اعلام کرده اند. در این راستا یکی از مفتی های سلفی آنها به نام محمد خالد بیان کرده است: خرید و فروش آیفون ۵ حرام شرعی است؛ برای این که عدد ۵ اشاره دارد نزد شیعیان (روافض) به عدد اهل کسا (پنج تن آل عبا) از این رو خرید و فروش آن حرام است به دلیل آن که شادی و بهجت را برای شیعیان به ارمغان می آورد. (اخبار للنشر)
 
چه تحلیلی بر صدور این فتوا می توان داشت؟
وهابیت به جهت رویکرد ظاهرگرایی و مخالفت با رویکرد عقل‌گرایی و تأویل و نیز مخالفت و تضاد فکری و رفتاری با شیعه و حتی بالاتر از آن به دلیل کینه و بغضی که از شیعیان دارند، مسائلی که شباهت ظاهری با برخی از اعتقادات و مقدسات شیعه دارد، با این مسائل هم مخالفت کرده و حتی آنها را حرام اعلام می کنند. یعنی این شباهت ظاهری کفایت می کند که چنین حکمی صادر شود. اما دلیل واقعی صدور فتوای مذکور کینه ای است که وهابیت نسبت به شیعه دارد؛ به تعبیر دیگر از باب عدم تشبه به شیعه این حکم صادر شده؛ چرا که وهابیت شیعه را کافر می داند و از جهت عدم تشبه به کافر این فتوای مضحک را بیان می کنند و از این رو شباهت های ظاهری و عدم دقت و تعمق و ظاهر گرایی مطلق در فتاوا و عقاید آن ها دیده می شود.
 
آیا به نمونه ای دیگر از این دست فتاوای مضحک و تهی از عقل می توانید اشاره کنید؟
بله، به طور مثال برخی از مفتیان وهابی خوردن سمبوسه را نیز حرام می دانند. این فتوا توسط هیئت فتوای جنبش الشباب المجاهدین (جوانان مبارز) سومالی صادر شده است. کشوری که مردمانش از گرسنگی رنج می‌برند، با این حال عده‌ای از جوانان سلفی خوردن سمبوسه را به عنوان یک غذای مسیحی حرام اعلام می‌کنند! آنها به این دلیل که سمبوسه شکل سه ضلعی داشته و از این جهت با ثالوث مقدس مسیحیان مشابهت دارد خوردن آن را حرام اعلام کردند. البته فتوای های مضحک تری هم وجود دارد که می توان به آن اشاره کرد مانند حلال بودن گوشت جن. برخی از آنان قائلند که حلال ها و حرام ها در اسلام مشخص شده و از آنجا که سخنی در خصوص گوشت جن به میان نیامده، در نتیجه خوردن گوشت جن حلال است البته به شرطی که ذبح شرعی شود! بدون آن‌که معقول یا نامعقول بودن آن را در نظر داشته باشند.
 
ممکن است این فتاوا ساختگی باشد و به وهابیت نسبت داده شود؟
ببینید وقتی این فتاوا در فضای مجازی و رسانه ها منتشر می شود، ما هیچ عکس العملی از جانب وهابیت و مراکز معتبر آنها نمی بینیم یعنی مشاهده نمی شود که آنها ردیه ای بر این فتاوا بنویسند یا آن را انکار کنند و در واقع دفاعی از خود داشته باشند، بلکه بی تفاوت از کنار آن رد می شوند و احتمالا آن را به عنوان اجتهاد به رسمیت می‌شناسند، همین مساله نشان می دهد این فتاوا ساختگی نیست ضمن این که این مسائل در پایگاه های اطلاع رسانی خود وهابیت منتشر می شود یا در کتاب های آنها. پس می شود گفت دست کم برخی از سلفی‌های وهابی فتواهای جنجالی و مضحک دارند که مورد رد و انکار دیگر وهابیان نیست و چه بسا آن فتاوا را به عنوان حق اجتهاد به رسمیت هم شناخته باشند
 
دلیل صدور این فتاوای ضد عقلی و سطحی چیست؟
مهمترین دلیل را می توان در روش شناسی آنان در اجتهاد دانست. به این ترتیب که در روش آنان برای صدور فتوا به ظواهر اکتفا می‌شود و عقل در تبیین و تحلیل آنها هیچ نقشی ندارد.
 
با توجه به این که اشاره کردید هر یک از مفتی های وهابی و حتی گروه های سلفی برای خود فتواهای خاصی صادر می کنند، آیا این ها فتواهای یکدیگر را می پذیرند یا در درون خود دچار چالش می شوند؟
بله، همانگونه که اشاره شد اینها گاه فتواهای دیگر وهابیون و سلفی ها را قبول دارند و تأیید می‌کنند، گاه در برابر یک فتوایی سکوت کرده و آن را رد و انکار نمی‌کنند و البته گاه علیه هم موضع می گیرند. در واقع سلفی های وهابی در پی احیای باب اجتهاد هستند؛ اما با روش حدیث‌گرایی و ظاهرگرایی که در آن عقل نقشی ندارد.
 
این مسائل برآمده از مبانی ظاهرگرایی در باب اجتهاد و دخالت ندادن نقش عقل در فهم متون است. وهابیت می گوید هر چه در متن آمده همان را باید گرفت و نباید بر خلاف ظاهر آن فتوا داد. همین موضوع سبب می شود انواع فتواهای مضحک از میان آنها درآید. اما این که چرا این فتاوا مضحک به نظر می رسد به دلیل آن است که با عقل فطری و عرفی جور در نمی آید؛ کدام انسان عاقلی می پذیرد که خوردن گوجه فرنگی حرام است چرا که وقتی آن را برش طولی می‌دهیم، وسط آن شکل صلیب دیده می شود، پس معلوم می‌شود گوجه توحید را نپذیرفته و به تثلیث اعتقاد دارد!!
 
اما وهابیت به این نوع فتاوا که خالی از عقل است، افتخار می کند و از باب احیای اجتهاد و ورد در مسائل جدید آن را نیکو دانسته و این را شجاعت علمی می داند که بر اساس روش اجتهادی خود فتواهای جدیدی در مسائل مستحدثه صادر کرده است. اما قاطبه انسان ها چون به ملاک عقل فطری و عرفی معتقدند این مسائل را نامعقول می دانند.
 
نکته مهم ‌تر آن‌ که مفتیان وهابی با این روشِ عقب مانده و ابتدایی اجتهاد و صدور فتواهای عجیب و نامعقول موجب وهن و تمسخر اسلام و مسلمانان شده و برآیند کاری آنان علیه دین عزیز اسلام تمام می شود و بهترین دستمایه و بهانه برای دشمنان اسلام می‌شوند تا با مطرح ساختن آنها، اساسا دین مبین اسلام را نامعقول نشان دهند، همان گونه که از فتاوای تکفیری و رفتارهای خشونت بار و ضدانسانی آنان، در راستای اسلام هراسی بهترین بهره را برده‌اند و اسلام را دین وحشت و مسلمانان را وحشی جلوه می‌دهند!



[ دوشنبه 28 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (1) ]

خوارج جهان اسلام را بشناسید

خوارج جهان اسلام را بشناسید 

استعمار انگلیس با سیاست مزورانه و تفرقه‌انگیز خود تلاش کرد که اندیشه‌های انحرافی وهابیت را در میان اهل تسنن و فرقه بهائیت را در شیعیان ایجاد و تقویت کند تا بتواند منافع و امنیت خود را در سایه مدیریت بحران و تفرقه در بین مسلمانان تامین نماید.

بنابراین در طول سلطه بریتانیا بر کشور ایران عناصر بهائیت در حکومت از موقعیت ممتازی برخوردار بودند تا حدی که در دوران محمدرضا پهلوی حکومت شاه به اراده آنها اداره می‌شد.

خاستگاه گروه‌های تکفیری در جهان اسلام تاریخچه بلندمدتی دارد که برخی از آنها به دوران اشغال افغانستان توسط اتحاد جماهیر شوروی برمی‌گردد.

آنچه مسلم است، به دنبال اشغال نظامی افغانستان از سوی شوروی سابق و آغاز جنگ آزادسازی افغانستان، کشورهای عربی با مقدس خواندن این جنگ، تبلیغات وسیعی را علیه دولت شوروی و حکومت افغانستان به راه انداختند و در همین رابطه کمک‌های مالی و نظامی فراوانی را به چریک‌های نظامی درگیر جنگ ارائه کردند و نیروهای متعصب و مذهبی زیادی از کشورهای مختلف عربی در این دفاع مقدس شرکت کردند.

این نیروها، بنیادگران تندرو از کشورهای مصر، الجزایر، تونس، عربستان، فلسطین، یمن و افغانستان را شامل می شدند. آنها شبکه‌ای را با عنوان «القاعده» تاسیس و با هدف گسترش فعالیت خود شعبه‌هایی را در سراسر جهان ایجاد کردند.

 





ادامه مطلب ...

[ دوشنبه 28 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (0) ]

هر کس بگويد خدا در همه جا هست،کفر است؟

هر کس بگويد خدا در همه جا هست،کفر است؟!!

 

کفر

 از محمدبن صالح العثيمين عالم معاصر وهابيون سوال شده :
عن قول بعض الناس إذا سئل اين الله ؟ قال : الله في کل مکان او موجود فهل هذه الاجابة صحيحة على إطلاقها ؟
فأجاب بقوله : هذه إجابة باطلة لا على إطلاقها ولا على تقييدها فإذا سئل أين الله ؟ فليقل : في السماء …وأما من قال : إن الله في کل مکان وأراد بذاته فهذا کفر.
برخي از مردم زماني که از آنها سوال مي شود خدا کجاست مي گويند: خدا در همه جا هست. آيا اين جواب صحيح هست يا نه؟
پاسخ:اين که کسي بگوبد خدا در همه جا هست همانا باطل است.اگر از شما پرسيدند که خدا در کجاست بگوييد:خدا در آسمان است
اما اگر کسي بگوييد خدا در همه جا هست و منظورش ذات خدا باشد همانا اين کفر مي باشد.مجموع فتاوي و رسائل فضيله الشيخ العثيمين ج1ص132 و  133

majmo

 

2(1)

 

133

 

گويا اين شيخ وهابي(که ادعا مي کنند اهل قرآن و توحيد هستند) اين آيه را هرگز نديده که مي فرمايد: فَأَيْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّـهِ؛بقره 115 . پس به هر جاى که رو کنيد،خدا آنجاست .




[ دوشنبه 28 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (0) ]

.: تعداد کل صفحات 59 :.     صفحه شماره صفحه قبل 1 2 ...55 56 57 ...58 59 صفحه بعد    

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه