ادامه مطلب ...
[ سه شنبه 16 خرداد 1396 ] [ ] [ داستانی ]

روزی حضرت یحیی (علیه السلام) به او فرمود: ای ابومره! (این لقب شیطان است) مرا به تو حاجتی است. شیطان گفت: قدر تو از آن بزرگ تر است که حاجت تو را بتوان رد نمود. آن چه می خواهی بپرس تا پاسخ گویم.
حضرت یحیی (علیه السلام) فرمود: می خواهم دام های خود را که بنی آدم را به آنها گرفتار می کنی به من نشان دهی!
آن ملعون پذیرفت و به روز دیگر وعده کرد. چون صبح شد، حضرت یحیی(علیه السلام) در خانه را بازگذاشت و منتظر او نشست. ناگاه دید که صورتی در برابرش ظاهر شد، رویش مانند روی میمون، بدنش مانند بدن خوک، و...
حضرت یحیی(علیه السلام) دید آن ملعون قبایی پوشیده و کمربندی بر روی آن بسته، بر آن کمر بند رشته و نخ هایی رنگارنگ آویخته، بعضی سرخ و بعضی سبز، به هر رنگی رشته ای در آن میان دیده می شد، زنگ بزرگی در دست و کلاه خودی بر سر نهاده و بر آن کلاه قلابی آویزان کرده است!
تا که حضرت یحیی(علیه السلام) او را به این هییت دید، از او پرسید: این کمربند چیست که در میان داری؟ گفت: این علامت انس گیری و محبوبیت(عاشق شدن) است که من پیدا کرده ام و برای مردم زینت داده ام.
ادامه مطلب ...
[ پنجشنبه 11 تیر 1394 ] [ ] [ داستانی ]
فراماسونری جدید
یکم) امام خود را بشناسیم
«أصْبَغبننُباته» میگوید: امیرمؤمنان علی علیهالسلام، به ما امر فرمود که از کوفه به مدائن برویم. روز یکشنبه بهراهافتادیم. در میان راه، از میانما «عمْرو بنحریث» و «أشعثبنقَیْس» و «جَریر بنعبدالله بَجَلی» با پنج نفر دیگر جدا شدند و راه خود را به سویحیره کج کردند و به ما گفتند: چون روز جمعه فرا رسد ما در مدائن به علی(ع) میرسیم و قبلاز آنکه مردم برای نماز جمعه مجتمع گردند میآییم تا نماز را با علی بخوانیم.
آنها به دیاری رسیدند که به آن «خَوْرنق» و «سَدیر» میگفتند. آن هشت نفر در خورنق یا سدیر در وقت ظهر نشستند و به خوردن ناهار مشغول شدند. یکضب (سوسمار) از جلوی آنها گذشت. آن را صید کردند. عَمرو بنحریث، دست سوسمار را باز کرد و (با لحنی تمسخرآمیز) بههمراهانخود گفت: با این سوسمار بیعتکنید. این امیرالمؤمنین شماست. آن هشت نفر با آن سوسمار بیعت کردند و سپس آن را رها کردند و خودشان از آنجا به مدائنکوچ کردند و گفتند علیابن ابیطالب چنین میپندارد که از علم غیب اطلاع دارد. ما اینک او را از امارت مؤمنان، خلعکردیم و به جای او با سوسماری بیعت کردیم.
آنان روز جمعه به مدائن رسیدند و در هنگامیکه أمیرالمؤمنین علیهالسلام بر بالای منبر خطبه میخواند، وارد مسجد شدند. حضرت فرمود: رسولخدا صلیالله علیه و آله و سلم، برای من احادیث بسیاری را به راز گفته است که در هر حدیثی از آن احادیث، دری است که از آن یک در، هزار در دیگر گشوده میشود. خداوند تعالی در کتاب عزیز خود میگوید: «یَوْمَ نَدْعُو کُل أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ. . . »؛ قیامت روزی است که ما در آن، هر دسته و جمعیتی از مردم را با امام خودشان میخوانیم» (اسرا: 71) و من به خدا قسم میخورم که در روز قیامت، هشت نفر از این امت، محشور میشوند که امام آنها، ضب (سوسمار) است و اگر بخواهم نام آنها را ببرم، میبرم.
در این حال، رنگ از چهرههایشان پرید و بند بند آنها لرزیدنگرفت و عمر و بنحریث از شدت ترس و دهشت، مانند شاخه سعف (برگ درخت خرما) تکان میخورد. (امام شناسی. ج 14. صص 115-114؛ مناقب. طبعسنگیج، ص 421- ؛ بحارالانوار. ج. ص؛ و…)
دوم) آن خضر و این ظلمات
حضرت آیتالله مصباح یزدی(حفظه الله تعالی)، از آن فرزانگان روشن ضمیری است که هر که مراحل سیاست را با او بپیماید، میتواند امیدوار باشد که خویشتن را از خطر گمراهی برهاند. خداوند متعال به سبب «تقوای زیاد»، «علم بسیار» و «صفای زایدالوصف»، به این بزرگوار توفیق داده است که آنچه دیگران در آینه میبینند او در خشت خام و آنچه را دیگران در آینده میبینند او امروز میبیند.
حقیر تاکنون توفیق نداشتهام محضر ایشان را از نزدیک درک کنم، اما به سبب نوع اشتغالات فکری و شغلی به بصیرت و دوراندیشی ایشان یقین پیدا کردهام. هر کس اندک مطالعهای از تاریخ انقلاب اسلامی داشته باشد، میداند که آن بزرگوار سالها پیش از آشکار شدن نفاق گروهک سازمان منافقین خلق، انحراف ایشان را دریافت. به همین روی در برابر برخی از دوستان ساده لوح و مصلحتاندیش مقاومت کرد و حاضر نشد از این سازمان که مکتبش اسلام امریکایی و امامش هوای نفسانی بود، حمایت کند.
آیتالله مصباح یزدی، در آغاز راهی که سازمان منافقین انقلاب و مدعیان اصلاحات برای براندازی نظام در پیش گرفته بودند، ماهیت اومانیستی آنها را گوشزد کرد و در سلسله درسهایی که در نماز جمعه تهران ارائه میداد، مرزهای فکری جمهوری اسلامی مبتنی بر اسلام ناب محمدی(ص) را تبیین کرد. سالها پس از این سلسله درسها بود که محمدرضا خاتمی دبیر کل حزب مشارکت، در پاسخ به نامه دوم حبیبالله عسگراولادی پرده از ماهیت سکولار اصلاحطلبان برداشت و به صراحت اعتقاد این حزب به «تفکیک نهادهای دینی از نهادهای سیاسی» را اعلام کرد. اصلاحطلبان اما به جای پذیرش همگامی با حضرت آیتالله کوشیدند آن بزرگوار را منکوب کنند.
شبپره گره وصل آفتاب نخواهد
رونق بازار آفتاب نکاهد
راهی که براندازان مدعی اصلاحات پیمودند، بدیهی بود که به فتنه 88 میانجامید و این بداهت را حضرت آیتالله مصباح یزدی دریافته بود. مدعیان دیروز، امروز آنقدر از خط امام(ره) دور افتادهاند که محبت و ولایت لیبرالیسم را با سرسپردگی تمام پذیرفتهاند. اکنون دیگر آنها پیوند سببی و نسبی خود را هم با حضرت امام(ره) گسستهاند.
ادامه مطلب ...
[ دوشنبه 11 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
چه کنیم تا برده شیطان نشویم؟
در قرآن کریم فرمود : مهمترین کار انبیاء آن است که به مردم هم ،بینشهای علمی بدهند ، و هم گرایشهای عملی . هم به آنها چیز بفهمانند ، و هم در آنها شوق و رغبت ایجاد کنند . هم آنها را صاحب اندیشههای ناب کنند ، هم آنها را دارای انگیزههای سالم . مشکل بشر یا در نداشتن اندیشه صائب است ، یا در نداشتن انگیزه سالم . جامعه یا گرفتار جهل علمی است که نمیداند چه بکند ، یا مبتلا به جهالت عملی است که در عین حال که میداند باید چه بکند ، گرفتار شهوت و غضب است ؛ خود خواهی است ، خود پرستی است ، هوا مداری است و مانند آن .
اینکه در قرآن کریم فرمود : انبیاء آمدند تا معلّم کتاب و حکمت باشند از یک سو ، و تزکیه کننده نفوس باشند از سوی دیگر؛ برای آن است که بشر با آن شئون علمیاش به اندیشههای خوب میرسد و مطالب را خوب درک میکند، و با آن شئون عقل عملیاش، به انگیزه میرسد .
قلمرو فعالیتهای (اندیشه) و (انگیزه) در حوزه جان انسان
گاهی انسان چیزی را نمیداند ، نظیر جاهلانی که درس نخواندهاند و در اثر درس نخواندن مبتلا به مفاسد اخلاقیاند . گاهی انسان چیزی را میداند ، ولی گرفتار فقدان عقل عملی است ؛ مثل عالمان بی تقوا .
عالم بی تقوا مشکل اندیشهای ندارد ؛ او مبتلا به فقدان انگیزه است . ما همانطوری که در بیرون ، یعنی در سطح جسممان با بعضی از قوا درک میکنیم ، با بعضی از قوا کار میکنیم و بخش ادراکیمان جدای از بخش تحریکی ماست ، با چشم و گوش چیز میفهمیم ، با دست و پا کار میکنیم ؛ در درون ما هم همین دو شأن هست. ما با بخشی از شئون، چیز میفهمیم و با بخشی از شئون، تصمیم میگیریم . تصمیم گیری و عزم، بر عهده بخشی از شئون درون ماست ، و اندیشه و جزم به عهده بخش دیگر است .
پیامدهای ضعف قوای اندیشه و انگیزه برای انسان
مطلب دیگر آن است که : همانطوری که ما در سطح بیرون ، یعنی در فضای جسم، گاهی دارای چشم و گوش سالم هستیم ، ولی دست و پای ما فلج است ؛ یا گاهی دارای دست و پای سالمیم ، ولی چشم و گوش ما سالم نیست ؛ گاهی هر دو قسم سالم است ، گاهی هر دو قسم مریض ؛ در درون ما هم همین 4 قسم هست .
اگر در بیرون بعضیها چشم و گوششان سالم است ؛ یعنی خوب میبینند ، خوب میشنوند ؛ ولی انسان ضعیفیاند ، دستشان ضعیف است ؛ اینها خوب میفهمند ، امّا نمیتوانند خوب عمل کنند ؛ مثل آدم فلج . وقتی میبیند اینجا خطر است ، یا آتش سوزی شد ؛ میفهمد آتش سوزی است ، خطر را احساس میکند ، ولی قدرت رفتن ندارد ؛ همان جا میسوزد .
یا کسی که دست و پای او سالم است ، ولی گرفتار ثقل سامعه است ؛ این بوق اتومبیل را نمیشنود که الآن اتومبیل با سرعت دارد میآید . چون درک نمیکند ، نمیشنود ؛ قدرت رفتن دارد ، همان جا میایستد و تصادف میکند و میمیرد . مشکل آن آقا نداشتن نیروی ( تحریک ) است ، مشکل این آقا نداشتن نیروی ( ادراک ).
در فضای درون ما هم همین طور است ؛ گاهی یک کسی نمیداند چه بد است ، چه خوب است ؛ چه گفته دین است ، چه گفته دین نیست ؛ چه چیز گفته خداست ، چه گفته خدا نیست ؛ و تن به هر کاری میدهد . این مثل آدم کری است که قدرت رفتن دارد ، امّا نمیشنود . صدای انبیاء را نمیشنود ، صدای اولیاء را نمیشنود .
اما بعضی هاکاملاً صدا را میشنوند ، کاملاً میبینند ، امّا فلجند ؛ قدرت رفتن ندارند ! اینها عالمان بی تقوایند . عالم بی تقوا مشکل علمی ندارد . اینکه میبینید دستش در موقع گناه نمیلرزد ؛ جایی که نباید امضاء بکند ، امضاء میکند ؛ پولی که نباید بگیرد ، میگیرد ؛ جایی که نباید برود ، میرود ؛ این معلوم میشود از نظر دستگاه عزم ؛فلج است . عالم بی تقوا این است / تبیان
[ دوشنبه 11 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
جامعه شناسی شیطان پرستی 1
مقدمـــه: شيطان پرستي يکي از اعتقاداتي است که برخي به آن پيشينه هزاران ساله ميدهند و دليل آن را نيز پرستش هر موجود داراي قدرت توسط مردمان هزاران سال پيش و يا در نظر گرفتن دو خداي ضد هم يعني خداي خير و شر ميدانند. شيطان پرستي دنيايي را ترسيم مي كند كه هيچ روزنه اميدي براي آن متصور نيست. به همين جهت شيطان پرستي را جهان تاريك ميگويند. شيطان پرستي حقيقتي را جستجو مي كند كه در اين جهان يافت نمي شود. خود كشي توجيهي اينگونه دارد ، ” اگر بپرسي چرا خودت را مي كشي ؟” پاسخ میدهد: مي خواهم به حقيقت برسم و حقيقت در اين دنيا به دست نمي آيد. عمده ترين نشانه شيطان پرستي را در تجاوز و قتل به ويژه در تجاوز به كودكان و نوجوانان به همراه قتل آنان بايد ديد.
شيطـانپرستـی به چه معنـاست؟
شيطان پرستی به معنی پرستش شيطان به عنوان قدرتی فوق العاده قوی و بسيار قويتر و موثرتر از نيروهای خوب دنيوی همچون خدا است. در شيطان پرستی شيطان به عنوان نماد قدرت و حاکميت بر روی زمين، قدرتی به عنوان برترين قدرت دو جهان مورد توجه و پرستش قرار دارد و اين دنيايی را که به عنوان دوزخ برشمرده ميشود را قانونمند میکند. در شيطان پرستی، غير از استفاده از شيطان به عنوان قدرت تاريکی و قدرت مطلق از نيروها و اجنه و روح های پليد و شيطانی نيز برای رسيدن به اهداف خود استفاده میشود؛ و در نهایت معنای شیطان پرستی؛ پرستش قدرت پلیدی است. به طور کلی دو تعریف برای گروههای شیطان پرستی در نظر افراد وجود دارد؛
تعریف اول: هر گروهی که شیطان را (مشابه شیطان تعریف شده در دین مسیحیت که عاری از مفاهیم غیرطبیعی مربوط به پلیدی و زشتی است یا یک شیطان انتزاعی) به عنوان خدا قبول داشته باشد و آن را عبادت کند، که معمولاً از آن به عنوان الهه سیاه نیز یاد میکنند و آن را منتسب به طبیعت “حقیقی” انسان مینامند.
تعریف دوم: گروههایی که از دین مسیحیت تبعیت نکرده و یا عیسی را با خصوصیاتی که در دین مسیح تعریف شده است قبول ندارند. این تعریف معمولاً توسط بنیادگرایان مسیحی مورد استفاده قرار میگیرد و بر مبنای این تعریف بسیاری از گروهها را شیطان پرست مینامند.
ادامه مطلب ...
[ دوشنبه 11 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
جامعه شناسی شیطان پرستی 2
شیطان پرستی دینی
گرایشات شیطان پرستی دینی اغلب مشابه گرایشات شیطان پرستی فلسفی است، گرچه معمولاً پیش نیازی برای خود قائل میشوند و آن پیشنیاز اینست که شیطان پرست باید یک قانون ماوراء الطبیعی را که در آن یک یا چند خدا تعریف شده است که همه شیطانی هستند یا به وسیله شیطان شناخته میشوند قبول داشته باشد. شیطانی که در گروه اخیر تعریف شده است میتواند تنها در ذهن یک شیطان پرست تعریف شود یا از یک دین (معمولاً قبل از مسیح) اقتباس شوند.
بسته به اینکه کدام نوع شیطان پرستی مد نظر باشد، خدا یا خدایان میتوانند از انواع مختلفی از معبودها باشند، بعضی از آنها از ادیان بسیار قدیمی نشئت گرفته شده اند، انواع معمول شیطان پرستی خدایانشان را از ادیان قدیمی مصر باستان و بسیاری از الهههای باستانی بینالنهرینی و بعضا از الهههای رومی و یونانی (به عنوان مثال مارس-خدای جنگ) اقتباس کرده اند. بقیه شیطان پرستان ادعای پرستش خدای اصلی را دارند ولی بیشتر شیطان پرستان میگویند خدای معبود آنها در واقع قدمت بسیار قدیمی دارد، شاید از دوران ماقبل تاریخ و شاید اولین خدایانی باشد که توسط انسان مورد پرستش قرار گرفته است.
مابقی گروهها تعبیری سخت گیرانه تر از اینها را میپرستند. آنهایی که سیمای فرشتهٔ سقوط کرده از انجیل مسیحی را میپرستند، در حالی که بسیاری آن را به عنوان شر، طبق تعریف کلیسای مسیحی، میپندارند. این گروه در مقابل آن را به عنوان محق و کسی که در مقابل خدا شورش کرده است قبول دارند. تمام این ادیان با هم و با شیطان پرستان فلسفی مشترک هستند چرا که خود شخص را در اولویت اول قرار داده اند. این نظریه نیز معمولاً توسط کسانی که خدا را به دید شیطانی مینگرند (کسانی که دیده شده است اشخاص را به آزادی اندیشه تشویق میکنند و تلاش میکنند خود را بهوسیله فلسفههایی چون میجیک و فلسفههای مشابه “تمایل به قدرت” نیچه بالا بکشند) حمایت شده است. یک پند رایج شیطانی به این معلول اینست که: “هر خدای ارزشمندی بهتر است به جای یک برده پست و بخاک افتاده، یک شریک در قدرت خود داشته باشد.”
یک مثال از این مطلب، شیطان ابراهیمی است، مانند ابلیسی که در کتاب تورات آمده است و بشریت را به چیدن میوه درخت شناخت خوب از بد تشویق میکند:” تو مطمئنا نمیمیری، چرا که خدا در همان روزی که این کار را کنی از آن خبر خواهد داشت، سپس چشمانت باز خواهد شد و شما مانند خدا خواهید شد و خوب را از شر تشخیص خواهید داد”. استفاده از این مفهوم، شیطان پرستان خود را بهتر از هر خدای دیگری، دارای قدرت تشخیص خوب از بد میپندارند. از آنجا که این گروه از شیطان پرستان خود را بسیار قدیمی و قدیمی تر از بقیه میدانند، نام “شیطان پرستان سنتی” را بر خود گذاشتهاند و به شیطان پرستان فلسفی، “شیطان پرستان معاصر” میگویند.
ادامه مطلب ...
[ دوشنبه 11 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
جامعه شناسی شیطان پرستی 3
شيطان پرستي وپيدايش آن در موسيقي متال وجنبش عظيم بلك متال
بلك متال در نروژ از زماني پديد آمد كه نئو وايكينگ هاي نروژ در جستجوي راه و وسيلهاي براي نابود كردن مسيحيت در نــــروژ و بعد در تمام دنيا بودند و در اين راه انسانهاي بسياري را كشتند و كليساهاي زيادي را آتش زدند و بلك متال را تا نهــايت نواختند که شايد خداي تاريك پاگانها باز گردد. بازديدكنندگان و توريستها از نروژ به عنوان كشور حماسه ها و افسانه ها ياد مي كنند. پايتخت اين كشور هم اسلو است كه در مركز اين شهر همه چيز از خانه هاي سنگي زيبا تا معتادان و گدايان با قيافه هاي مختلف ديده مي شود.
در يكي از همين خانه هاي مركز اين شهر و در يك اتاق شش ضلعي گروه mayhem به عنوان اولين گروه بلك متال نروژ شكل گرفت. در اين اتاق فرشهاي بسيار كثيف در زير پا، صليب هاي شكسته نازي بالاي سر به همراه صليب هاي برعكس و شمشير وايكينگ ها كه به در و ديوار آويزان شده ديده مي شود.
Hell hammerدر حال حاضر تنها عضو باقي مانده از تركيب تشكيل دهنده گروه است. پايه و اساس اين موسيقي در نروژ دراوايل دهه هشتاد شكل گرفت. اعضاي اين گروه در همان خانه زندگي مي كردند كه اطرافيان از اين خانه به عنوان خانه اي شيطاني ياد می کنند.Hell hammer مي گويد: “وقتي براي خريد به مغازه اي مي رفتيم پير زن ها به محض ديدن ما فرار ميكردند و به نوه ها و بچه هايشان مي گفتند: اينجا محل زندگی شیطان است.”
گروه مشغول تمرين و كار بود كه dead خواننده گروه مغز خود را با شات گان متلاشي كرد و اعضاي گروه جنازه او را همان طور در حياط خانه رها كردند تا جسد dead خوراک پرندگان شود. Hell hammer مي گويد: “اين كار dead مرا متعجب نكرد چون او واقعا ديوانه بود و هميشه هم از قلعه هاي عجيب نروژ صحبت مي كرد” Hell hammer وeuronymous گيتاريست گروه اولين كساني بودند كه جنازه dead را ديدند و اورانيموس مي گويد: ما وقتي جنازه او را ديديم كه مغز او روي زمين ريخته و خونش به ديوار ها پاشیده شده بود.
Hell hammer مي گويد: ” اورانيموس قسمتي از مغز او را برداشت و با فلفل و سبزي پخت و خورد.” Hell hammer اولين كسي بود كه لباس اين چنيني بلك متال را مد كرد. چكمه هاي بلند، لباس جين، ژاكت هاي چرمي سياه به همراه پنتاگرامي كه به گردنبندي كه از استخوان جمجمه dead ساخته شده بود اولين تریپ گروه بلک متال بود.
ادامه مطلب ...
[ دوشنبه 11 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
رد پای شیطان پرستی در …
رد پای شیطان پرستی در فرقههای اسلامی
حجتالاسلام احمدحسین شریفی معاون پژوهشی موسسه امام خمینی (ره)در مطلبی در همشهری ماه از وجود گرایش به شیطان در فرقه های اسلامی خبر می دهد
وقتی از شیطان سخن میگوییم، دو پدیده مختلف «شیطانشناسی» و «شیطانگرایی» رودرروی ما قرار میگیرد که نباید آنها را با هم خلط کرد. شیطانشناسی پدیدهای به قدمت تاریخ بشر است که از دیدگاه ادیان مختلف خصوصاً اسلام میتواند مورد بررسی قرار گیرد. متأسفانه امروز مطالعه و تحقیق در این زمینه کم است گرچه عرفا بیشتر از دیگران به این بحث پرداختهاند.
در جهان اسلام سه طیف وجود دارند که تقدیس ابلیس جزو اعتقادات و مبانی آنهاست اولین جریان «صوفیان» هستند که «حسن بصری» نیز در میانشان است و از قرن اول هجری شروع شده و تا قرن ششم ادامه پیدا کرده و در این مدت، تبرئه ابلیس سیر صعودی را طی کرده است به گونهای که در بین برخی صوفیان گفته شد که در عالم هیچ یکتاپرستی مثل ابلیس نیست و سرپیچی او از سجده بر آدم نیز به خاطر نهایت توحید، عشق وافر به حضرت حق و تواضعش بود! از نظر آنها، شیطان ذوب در خداوند بود و غیر از خدا را نمیدید در حالی که این مفاهیم ضددینی و ضدقرآنی است.
اما این روند از قرون ششم و هفتم به بعد فروکش کرد و پس از آن گروهی مشاهده نمیشود که به تبرئه ابلیس بپردازند
اهل حق و شیطانگرایی
دومین جریان در جهان اسلام که به تبرئه ابلیس پرداخته است «اهلحق» است. آنان خود به دو گروه تقسیم میشوند؛ گروه اول فقط در جهان اسلام زندگی میکنند اما خود را اصلاً مسلمان نمیدانند و اگر کسی از این گروه با مسلمانی ارتباط برقرار کند، طرد میشود و حکمش قتل است! آنان طیف «یزیدیان» هستند و البته ربطی به یزید بنمعاوینه ندارند و نامشان اواژه «ایزد» گرفته شده است. پیروان این فرقه احترامی فوقالعاده تا سرحد عبادت برای ابلیس قائل هستند.
عمده آنها در کرردستان عراق و ترکیه زندگی میکنند. در کنار یزیدیان، گروه دومی نیز هستند که در غرب کشور حضور دارند. بعضی از افراد این گروه خود را شیعه 12 امامی میدانند اما به نوعی برای ابلیس نیز احترام قائلند. البته نام او را شیطان نمیخوانند بلکه «ملکطاووس» مینامند.
انواع شیطانگرایی در غرب
گرچه جریانهای شیطانگرایی از قدیم در شرق وجود داشتهاند ولی عمده آنچه این روزها به نام شیطانگرایی ترویج میشود، از دنیای غرب آمده که به سه نوع استوار است؛ جریان اول، شیطانگرایی دینی است که متعلق به دوران باستان بوده و نگاه ماورایی داشتند. مردم، شیطانگرایی قرون وسطی و سوم، شیطانگرایی فلسفی است که دغدغه کنونی جامعه است.
عشای تاریک و تاریکی عشا
مراسم «عشای تاریک» یکی از مناسک مهم شیطانگرایی است. این مراسم شبیه عشای ربانی در کلیساست که اندکی شراب و نان خشک به افراد داده میشود. نان به منزله جسد حضرت مسیح و شراب به منزله خون اوست تا احساس اتحاد با مسیح صورت گیرد. در «عشای تاریک» نیز مخلوط خون، ادرار همراه با تکهای نام خشک، استخوان یا گوشت به قربانیانشان میخورانند و میگویند با این عمل میتوانی قدرت شیطان را تسخیر کنی و از نیروهای ماورایی استفاده کنی.
ارائه پلیدیها در قالب دین
غربیان تا مدتی پیش منکر قدرتهای ماورایی بودند اما در دهههای اخیر به نوعی دنبال بازگشت به معنویت هستند. اما این معنویت که به دنبال القای نیروی ماورایی است، تحریف شده است و شیطانگرایی یک نمود از آن است.
مبانی نظری و توهین به مقدسات
عدم اعتقاد به وجود خدای توانا، بیهدفی و قائل بودن به اتفاق در عالم، تفکر اومانیستی و اینکه انسان خدای خود است، خودپرستی و عدم التزام به هرگونه مقررات رایج در ادیان و آداب و رسوم دیگران بخشی از عقاید شیطانگرایان است. دفاع از تناسخ، لذتگرایی به ویژه لذت جنسی همراه با خشم، خشونت و نفرت، انکار معاد، تاریک دیدن جهان و ناامیدی محض، ریختن خون به ویژه خون دختر بچهها نیز از دیگر مناسک پیروان این فرقه است. استفاده از موسیقیهای تند همراه با خشونت و ابراز نفرت و توهین به مقدسات ادیان مختلف به عنوان اصول و مبانی نظری شیطانگایی فلسفی و برخی مبانی رفتاری آنها اشاره کرد. موسیقیدانی که چند بار تغییر جنسیت داد و شیطانگرایی را در دنیای جدید احیا کرد به پاره کردن انجیل و قرآن در جلوی عموم دست زد.
دلایل استفاده گسترده از موسیقی از سوی آنان، جاذبههای مجازی و حاشیهای موسیقی مانند ایجاد فضا برای روابط آزاد دختران و پسران، ارزان و قابل دسترس بودن موسیقی با توجه به ارتقای تجهیزات فنی تکثیر و توزیع، کاهش سطح حساسیت یا حساسیتزدایی از طریق نفوذ به خانوادهها، شرکتها، اتومبیلهای شخصی، رایانههای شخصی و بالاخره گوشیهای تلفن همراه است.
همچنین در سالهای 1380 تا 1383 برخی کتابها در ترویج شیطانگرایی با مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ترجمه و منتشر شد. سالهای مذکور دوران ترجمه کتابهای شیطانگرایی به فارسی بود. متاسفانه برخی از این کتابها یک نکته مثبت و مفید نیز برای بشریت ندارند. در مقابل این موج بزرگ تبلیغاتی، ضروری است اقدامهای بازدارنده مناسبی صورت پذیرد وگرنه شیطانگرایی از یک جریان فانتزی به آسیب اجتماعی جدی بدل خواهد شد.
[ دوشنبه 11 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
جامعه شناسی شیطان پرستی 4
مراسم و تشریفـات
جشنهاى يزيديان بر منباى تقويم زرتشتى/ ميترائى استوار است و مهمترين آنها همان مراسم جامائیه یا جام است كه هر ساله در اواسط تابستان در روستاى ” لالش” در مركز كردستان عراق برگزار ميشود که با ایام جشن پاییزی مهرگان، نزدیكی عجیبی دارد اين مراسم البته به مدت هفت روز ادامه دارد و در آن علاوه بر زيارت مرقد شيخ عدى و ديدار از دوزخ، مجسمه بزرگى از طاووس ميسازند كه سمبل ملك طاووس “شيطان” است. باور اين مردم از جهان ملغمه ايست از باور زرتشتى، ميترائى و صوفى. در اين باور “يزدان” در آغاز مرواريدى آفريد كه پس از گذشت چهل هزار سال شكست و ملك طاووس، فرشته مقرب يزدان، از خرده ريز همين مرواريد جهان مادى را خلق كرد. پس از آن بود كه فرشتگان ديگر توسط يزدان خلق شدند. در اين باور، شيطان نه دشمن خدا كه شريك او در خلقت جهان است.
روايت “يزيدى” از خلقت انسان به روايت يهودى/ مسيحى از خلق آدم و حوا نزديك است با اين تفاوت كه “شيطان” نه فرشته مغضوب وسوسه گر كه آموزگارى خردمند براى انسان است. در اين باور خدا پس از خلق انسان خودش را از ماجرا كنار كشيده و دخالتى در نيكى و بدى او ندارد. آنكه راه نيك و بد را نشان انسان ميدهد همانا ملك طاووس است. در این جشن، مراسم و نیایشهــای گوناگونی انجام میشود كه تعدادی شرح داده می شود:
مراسم سما كه توسط گروهی متشكل از بیست نفر در محوطه مقابل مقبره شیخ عدی بدور یك شمعدان بنام چقالته كه در وسط حیاط قرار گرفته انجام میگیرد. بر بالای شمعدان یك ظرف پر از روغن زیتون دیده میشود كه در اطراف آن هفت فتیله قرار دارد. در وسط ظرف فتیله دیگری كه به فرم گل رز بزرگی ساخته شده جای دارد. مراسم با چرخش كند و آهسته بدور شمعدان در حال سوختن، هر چهار ساعت سه بار، در حالی كه قوالها در جلوی درب مقبره و مشغول نوحه سرایی و نواختن دف و نای هستند، اجرا میشود.
مراسم قباغ ویژه پنجمین روز جشن است كه در آن عدهای به قله كوه مقابل رفته با تفنگهای خود شروع به تیر اندازی میكنند و سپس در میان هلهله و شادی فراوان به مقبره شیخ باز میگردند كه مردان و زنان همراه دف و نای دور آنها در حال رقص هستند در اینحال میر شیخان گاو بزرگی را آماده كرده و از آنان میخواهد تا آنرا در مقابل هر گونه آسیب محفوظ بدارند. جوانان مسلح گاو را تحویل گرفته و با خود به مقبره شیخ شمس مقبرهای دیگر از پارسیان در فاصلهای دورتر میبرند و تعهد میكنند كه آنرا صحیح و سالم به مقبره شیخ عدی برگردانند. زمانی كه آنها دعا و مناجات را كه برای غیر ایزدیها نامعلوم مینماید تكرار میكنند دو نفر ایزدی، مخفیانه به داخل صف آنان نفوذ كرده و یكی از آنها با زرنگی خاص گاو را میدزدد، ناگهان صدای داد و فریاد از هر طرف بلند میشود و حاضرین بی آنكه اهمیت بدهند چه كسی دزد است شروع به جستجوی گاو میكنند و ایندر حالی است كه وانمود میكنند كه هم نام و هم حضور وی را فراموش كردهاند.
آنها سپس گاو را در میان احساسات شدید خود به مقبره شیخ عدی باز میگردانند.
افراد قبائل و عشایر در محلی بنام میدان جهاد گردهم جمع میشوند و سپس ده مرد شجاع و نترس قبیله جلوتر میآیند تا از گاو پاسداری كنند. اما در این موقع میر اعلام میكند كه احتیاج به وجود آنها نیست چرا كه گاو، فراری شده است این بدان علت است كه دو مردی كه قبلاً گاو را دزدیده بودند بداخل مقبره وارد شده و خود را بجای مردان میر كه قصد پاسداری از گاو را داشتند جا زده بودند آنها سپس همراه با گاو به آرامگاه شیخ شمس فرار میكنند در آنجا یزیدیها با چوب و شلاق گاو را شدیداً میزنند و پس از چندی ذبح میكنند.
این مراسم یك سرگرمیمخصوص جشن نیست بلكه رد اصل یك آیین مذهبی است كه ایزدیان به روش سنتی آنرا انجام میدهند تا بركت و فراوانی را نصیب كشاورزی خود بكنند این مراسم در واقع فرم خلاصه شدههای است از نحوه دستگیری گاو و ذبح آن توسط میترا از مراسم مهر پرستان.
ادامه مطلب ...
[ دوشنبه 11 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
مهمترین دستیار شیطان کیست؟
در بسیاری از آیات قرآن کریم، پیروی از شیطان به عنوان سمبل ضد اخلاق معرفی شده تا آنجا که در بعضی آیات آمده است انسان دو راه در پیش دارد: یکی راه خدا، و دیگری راه شیطان.
در بسیاری از آیات قرآن کریم، پیروی از شیطان به عنوان سمبل ضد اخلاق معرفی شده تا آنجا که در بعضی آیات آمده است انسان دو راه در پیش دارد: یکی راه خدا، و دیگری راه شیطان.
در قرآن شیطانپرستی، نقطه مقابل خداپرستی قرار داده میشود؛ نظیر آیه: «أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یَا بَنِی آدَمَ أَن لاَّ تَعْبُدُوا الشَّیْطَانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ * وَأَنْ اعْبُدُونِی هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِیمٌ؛ آیا پیمان نبستیم با شما ای فرزندان آدم که عبادت نکنید شیطان را، که او برای شما دشمنی آشکار است و این که مرا عبادت کنید؛ این راه مستقیم است؟» (یس، 61 ـ 62) اکنون سؤال میشود که شیطان چیست؟ همان دنیا یا هوای نفس است و یا چیزی مستقل و جدای از آن دو خواهد بود؟
بعضی گمان کردهاند که شیطان چیزی جز نفس اماره نیست؛ ولی قرآن شیطان یا ابلیس را موجود مستقلی از طایفه جن میداند که از آتش آفریده شده و مستقل از انسان است؛ بنابراین شیطان در قرآن به معنای هوای نفس یا نفس اماره یا قوه واهمه یا یکی دیگر از قوای نفس نیست و موجودی مستقل است.
البته کلمه شیطان گاهی به انسان شرور نیز اطلاق میشود و شاید از دید لغت به موجودی شریر (مثل هوای نفس) نیز اطلاق شود؛ اما آنجا که ابلیس و جنود ابلیس گفته میشود که شیطان نیز به همان ابلیس منصرف است، قطعاً در این موارد منظور از آن، هوای نفس یا نفس اماره و نظایر آنها نیست؛ مثل آیه: «یَا بَنِی آدَمَ لاَ یَفْتِنَنَّکُمُ الشَّیْطَانُ کَمَا أَخْرَجَ أَبَوَیْکُم مِّنَ الْجَنَّةِ؛ ای فرزندان آدم (بپایید) که شیطان فریبتان ندهد، چنان که پدر و مادرتان را از بهشت بیرون راند». (اعراف،27)
ادامه مطلب ...
[ دوشنبه 11 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
راز دو نماد پرکاربرد جوامع مخفی..
راز دو نماد پرکاربرد جوامع مخفی(خورشید بالدار وشکم ماهی)
طي قرن بيستم٬ شاهد تسخير شدن محيط هاي شهري توسط آرم هاي تجاري بوديم . آمارها ها حاکي از آن است که يک فرد ٬ روزانه بطور متوسط در حدود هزار آرم را مشاهده مي کند . اين در حالي است که تنها تعداد اندکي از مردم در باره ي مفهوم نمادين اين ابزارهاي بازاريابي و منشا پنهان آنها فکر مي کنند. در اين مقاله٬ به تحليل ريشه هاي پنهان چند آرم تجاري مشهور مي پردازيم.
شما طي يک روز ٬ بطور ميانگين در چه محلهائي به نشان هاي تجاري بر مي خوريد؟ بر روي لوازم منزل ٬ لباس ها٬ روي اتومبيل ها٬ در تبليغات تلويزيوني٬ روي علائم و نشان هاي رسمي ٬ در طي تمام رويدادهاي ورزشي و حتي در همين صفحه! پيدايش آرم ها يکي از نتايج مطالعات گسترده اي است که با سرمايه گذاري “مدرسه ي شيکاگو”٬ متعلق به خانواده ي راکفلر ٬ در زمينه هاي علوم شناختي ٬ روانشناسى عصب شناختى (نوروپسيکولوژى) و بيولوژي انجام شدند . اين پژوهش ها ٬ هسته ي “بازاريابي” را تشکيل داده و سرمايه گذاري هاي سنگيني را به خود اختصاص مي دهند ولي نتايج آنها کاملا محرمانه است.حال سوالي که مطرح مي شود اين است که چرا اين يافته ها از ديد عموم پوشيده نگاه داشته مي شوند؟ پاسخ روشن است؛ با آگاهي يافتن مردم از اين يافته ها ٬ بازاريابي تأثير خود را بر روي افراد از دست داده و مردم ديگر فريب آن را نمي خوردند.
———————————————
ادامه مطلب ...
[ دوشنبه 11 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
جوانان شیطان پرست؟!
امروزه در دنیا تبلیغات زیادی برای عرفان یهود یا همان کابالا صورت میگیرد. شخصیتهای مشهوری نظیر مادونا كابالیست میشوند و آموزههای كابالا در رمانهای كوئیلیو نقش پررنگی پیدا میكند، در رمانهای كوه پنجم، بریدا، شیطان و دوشیزه پریم و حتی كیمیاگر به روشنی تعالیم كابالا دیده میشود و… .
این گونه میشود که جوانان به برخی ادیان نوپدید از جمله شیطان پرستی متمایل میشوند. عوامل متعددی در گرایش جوانان به این فرقههای جدید نقش بسزایی دارند از آن جمله:
لبیک گفتن به ندای شیطان
درون انسان عرصه جنگ میان شیطان و فرشته درون است. اگر شخص اراده خود را به سوی فرشته معطوف كند، شیطان را شكست داده و تسلیم خواهد كرد، اما در صورتی انسان به پیروی از شیطان درون روی آورد، فرشته درونی را تضعیف خواهد كرد و صد البته كه فرشته درون هیچگاه شكست نمیخورد، انسان تنها میتواند صدای او را نشنیده بگیرد ولی امكان از بین بردنش را ندارد؛ چون دعوت فرشته درونی همان ندای فطرت است كه تغییر و تبدّلی پیدا نمیكند. به همین علت دنبال كردن ندای شیطان جنگ درونی را پایدار میكند و چنین كسی هیچ گاه به آرامش نخواهد رسید، و همواره با تضاد و تعارض درونی و احساس ناكامی زندگی خواهد كرد.
یكی دیگر از علل جذابیت شیطانگرایی مخالفت و اعتراض به نظم موجود و ارزشهای رایج اجتماعی است، كه برای جوانان هیجان زا و جالب است. در این اعتقادات حرفهای درست و نادرست به هم آمیخته شده و ایدئولوژی شیطانی به جهت اینكه حرفهای درستی هم دارد، امكان تحقق و تداوم در دنیای آینده را خواهد داشت و در كنار آن نگرشهای باطل، خشونتآمیز، هوس مدارانه و غیر انسانی خود را نیز عملی خواهد ساخت
جنبش شیطانگرایی میخواهد با تقدیس و مشروعیت دادن به شرارت و شیطنت، تضاد درونی و آشفتگی روانی را بكاهد و حتی وعده از بین بردن آن را میدهد.
به همین منظور شیطانگرایان از مرگ خدا سخن میگویند تا بتوانند فرشته درون را نابود كنند و البته این توهمی بیش نیست. در این مرحله كه به نتیجه نرسند ممكن است پایان دادن به هستی را پیش نهاد كنند و فكر كنند با خودكشی میتوان از هستی و هستی بخش رو گردانند.

استفاده از نمادها
یكی دیگر از علل گرایش به جنبشهای شیطانی استفاده وسیع آنها از نمادهاست. انتقال و نشر اندیشهها از طریق گفتن یا نوشتن دشوار است و تعداد محدودی از مردم با آن ارتباط برقرار میكنند. اما نمادها به راحتی جایگاه خود را در فرهنگ عمومی پیدا میكنند و به خاطر اینكه ظرفیت كار هنری دارند، به صورت جذابی در جامعه، به خصوص بین جوانان و زنان گسترش مییابند.
نمادها همواره حامل معنا و پیام هستند و نوعی نگرش یا فكر را تداعی میكنند و رفتار خاصی را یادآور میشوند. مثلاً مردم با دیدن گلدسته یاد مسجد و نماز میافتند، با دیدن چراغ قرمز احساس خطر میكنند و میایستند. جنبش شیطانگرایی با استفاده وسیع از نمادها و به كارگیری ظرفیتهای هنری نظیر گرافیك، سینما و از همه بیشتر موسیقی به عرصه آمده است.
نمادها و سمبلهای شیطانی روی لباسها، گردنبندها و دستبندها، انگشترها و ساعتها، از كفش تا كلاه همه جا دیده میشود. این نمادها با طراحیهای متنوع و زیبا افراد را جذب میكنند، پس از اینكه استفاده از آنها تكرار شد و به عنوان بخشی از رفتار و سلیقه شخص در آمده و به نوعی هویت و خود پند اره فرد را تشكیل میدهد، در این شرایط با افراد دیگری كه نمودهای رفتاری و ذوقی همانندی را دارند، احساس همزاد پنداری كرده و خود را از آنها و آنها را از خود میپندارد و در رفتار و گفتار و افكار به طور ناخودآگاه شبیه به آنها میشود.
ادامه مطلب ...
[ دوشنبه 11 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
روشن نگه داشتن نماد شیطان
ارتباط آیین حمل مشعل المپیک با مکاتب سری
لندن خود را برای المپیک تابستان 2012 آماده می کند. جایگذاری مشعل المپیک در هجدهم می 2012 آغاز خواهد شد.
مردم باستان آتش را بارقه ی کوچکی از خورشید می دانستند که به نوعی مظهر مادی خدا بود. بنابراین پرومتیوس با آوردن آتش برای بشریت، انسانها را در تمام ويژگيهاي «الهی» سهیم نمود و حتی به انسانها اجازه داد آرزوی خدا بودن را در سر بپرورانند.

ادامه مطلب ...
[ دوشنبه 11 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
شیطان در اوستا
ممکن است تصور شود که اگر در آئین زردشتی ، فکر ثنوی ” یزدان و اهریمن ” وجود دارد ، در دین اسلام هم عقیده ” خدا و شیطان ” به صورت دو قطب مخالف یکدیگر مطرح است . چه فرق است میان اهریمن کیش زردشتی و شیطان دین اسلام ؟ میان اندیشه اهریمن در کیش زردشتی و آیین مزدایی ، و اندیشه شیطان در آیین اسلام ، تفاوت از زمین تا آسمان است . این مطلب نیازمند به توضیح مختصری است . در تعلیمات اوستایی ، از موجودی به نام ” انگره مئنیو ” یا اهریمن نام برده شده است و خلقت همه بدیها و شرور و آفات و موجودات زیان آور از قبیل بیماریها ، درنده ها ، گزنده ها ، مارها و عقربها و همچنین زمینهای بیحاصل ، خشکسالی و امثال آنها به او نسبت داده شده است نه به ” آهورامزدا ” که خدای بزرگ است و نه به ” سپنت مئنیو ” که رقیب ” انگره مئنیو ” است . از بعضی تعلیمات اوستایی ظاهر می شود که اهریمن ، خود یک جوهر قدیم ازلی است مانند آهورامزدا ، و به هیچ وجه آفریده آهورامزدا نیست ، آهورامزدا او را کشف کرده است ولی او را نیافریده است . اما از بعضی تعلیمات دیگر ” اوستا ” مخصوصا قسمتی از ” گاتاها ” که معتبرترین اجزای اوستا است روشن می گردد که آهورامزدا دو موجود آفرید : یکی ” سپنت مئنیو ” یا خرد مقدس ، و دیگری ” انگره مئنیو ” یا خرد خبیث ( اهریمن ) .
ادامه مطلب ...
[ دوشنبه 11 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
شیطان در مسیحیت
فکر غلط مسیحی در باره زن
یک فکر بسیار غلط را مسیحیان در تاریخ مذهبی جهان وارد کردند که واقعا خیانت بود. در مساله زن نداشتن عیسی و ترک ازدواج و مجرد زیستن کشیشها و کاردینالها کم کم این فکر پیدا شد که اساسا زن عنصر گناه و فریب است، یعنی شیطان کوچک است، مرد به خودی خود گناه نمی کند و این زن است، شیطان کوچک است که همیشه وسوسه می کند و مرد را به گناه وا می دارد. گفتند اساسا قصه آدم و شیطان و حوا این طور شروع شد که شیطان نمی توانست در آدم نفوذ کند، لذا آمد حوا را فریب داد و حوا آدم را فریب داد، و در تمام تاریخ همیشه به این شکل است که شیطان بزرگ زن را و زن مرد را وسوسه می کند. اصلا داستان آدم و حوا و شیطان در میان مسیحیان به این شکل در آمد. ولی قرآن درست خلاف این را می گوید و تصریح می کند، و این عجیب است.
قرآن وقتی داستان آدم و شیطان را ذکر می کند، برای آدم اصالت و برای حوا تبعیت قائل نمی شود. اول که می فرماید ما گفتیم، می گوید: ما به این دو نفر گفتیم که ساکن هشت شوید (نه فقط به آدم) ، لا تقربا هذه الشجرة(1)به این درخت نزدیک نشوید (حالا آن درخت هر چه هست) . بعد می فرماید: فوسوس لهما الشیطان(2)شیطان ایندو را وسوسه کرد. نمی گوید که یکی را وسوسه کرد و او دیگری را وسوسه کرد. فدلیهما بغرور(3). باز «هما» ضمیر تثنیه است. و قاسمهما انی لکما لمن الناصحین(4)آنجا که خواست فریب بدهد، جلوی هر دوی آنها قسم دروغ خورد. آدم همان مقدار لغزش کرد که حوا، و حوا همان مقدار لغزش کرد که آدم. اسلام این فکر را، این دروغی را که به تاریخ مذهبها بسته بودند زدود و بیان داشت که جریان عصیان انسان چنین نیست که شیطان زن را وسوسه می کند و زن مرد را و بنا بر این زن یعنی عنصر گناه. و شاید برای همین است که قرآن گویی عنایت دارد که در کنار قدیسین از قدیسات بزرگ یاد کند که تمامشان در مواردی بر آن قدیسین علو و برتری داشته اند.
پی نوشت ها :
1 – اعراف/20.
2 – اعراف/22.
3 – اعراف/21.
4 – هود/72.
[ دوشنبه 11 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
جامعه شناسی شیطان پرستی
شيطـانپرستـی به چه معنـاست؟
شيطان پرستی به معنی پرستش شيطان به عنوان قدرتی فوق العاده قوی و بسيار قويتر و موثرتر از نيروهای خوب دنيوی همچون خدا است. در شيطان پرستی شيطان به عنوان نماد قدرت و حاکميت بر روی زمين، قدرتی به عنوان برترين قدرت دو جهان مورد توجه و پرستش قرار دارد و اين دنيايی را که به عنوان دوزخ برشمرده ميشود را قانونمند میکند. در شيطان پرستی، غير از استفاده از شيطان به عنوان قدرت تاريکی و قدرت مطلق از نيروها و اجنه و روح های پليد و شيطانی نيز برای رسيدن به اهداف خود استفاده میشود؛ و در نهایت معنای شیطان پرستی؛ پرستش قدرت پلیدی است.
به طور کلی دو تعریف برای گروههای شیطان پرستی در نظر افراد وجود دارد؛
تعریف اول: هر گروهی که شیطان را (مشابه شیطان تعریف شده در دین مسیحیت که عاری از مفاهیم غیرطبیعی مربوط به پلیدی و زشتی است یا یک شیطان انتزاعی) به عنوان خدا قبول داشته باشد و آن را عبادت کند، که معمولاً از آن به عنوان الهه سیاه نیز یاد میکنند و آن را منتسب به طبیعت “حقیقی” انسان مینامند.
تعریف دوم: گروههایی که از دین مسیحیت تبعیت نکرده و یا عیسی را با خصوصیاتی که در دین مسیح تعریف شده است قبول ندارند. این تعریف معمولاً توسط بنیادگرایان مسیحی مورد استفاده قرار میگیرد و بر مبنای این تعریف بسیاری از گروهها را شیطان پرست مینامند.
ادامه مطلب ...
[ یکشنبه 10 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
وقتی شیطان پرستی خود را ..
وقتی شیطان پرستی خود را با موسیقی استتار می کند
هنگامی که شیطان پرستان تصمیم گرفتند با موسیقی خود را معرفی وبا آن به سراسر دنیا نفوذ کنند موفق نشدند اما توانستند با استفاده از محبوبیت خوانندگان از حساسیت وعکس العمل جوامع نسبت به خود بکاهند که خود کم از پیروزی نداشت .
Per Ynvge Ohlin ملقب به Dead ، متولد سال ۱۹۷۰ و اهل استکهلم سوئد بود. در سال ۱۹۸۸ يعنی در سن ۱۸ سالگی بعنوان خواننده وارد Mayhem شد. در همين زمان Hell Hammer نيز که قبلاْ در يک بيمارستان روانی مشغول به کار بود بعنوان درامر کارش را در گروه شروع ميکند.
دراوايل دهه هشتاد در يكي از خانه هاي اسلو و در يك اتاق شش ضلعي، گروه mayhem به عنوان اولين گروه بلك متال نروژ شكل گرفته بود. در اين اتاق فرشهاي بسيار كثيف در زير پا، صليب هاي شكسته نازي بالاي سر به همراه صليب هاي برعكس و شمشير وايكينگ ها كه به در و ديوار آويزان شده ديده مي شود . اورانيموس و ورگ هم عضو این گروه بودند .
اعضاي اين گروه در همان خانه زندگي مي كردند كه اطرافيان از اين خانه به عنوان خانه اي شيطاني ياد می کنند. Hell hammer که در حال حاضر تنها عضو باقي مانده از تركيب تشكيل دهنده گروه است مي گويد: “وقتي براي خريد به مغازه اي مي رفتيم پير زن ها به محض ديدن ما فرار ميكردند و به نوه ها و بچه هايشان مي گفتند:” آنها در محل زندگی شیطان هستند.”
Hell hammer اولين كسي بود كه لباس اين چنيني بلك متال را مد كرد. چكمه هاي بلند، لباس جين، ژاكت هاي چرمي سياه به همراه پنتاگرامي كه به گردنبندي كه از استخوان جمجمه ساخته شده بود اولين تریپ گروه بلک متال بود .
Per Ynvge Ohlin معروف به Dead قدی بلند، هیکلی پر با رنگ پوستی روشن و حتی آبی رنگ داشت. انسانی با افسردگی شدید و دچار مالیخولیا، ضد اجتماعی و با نوسانات روحی متناوب که تحمل زندگی در دنیایی که قدرت شناخت آن را نداشت برایش سخت بود. می گویند که حتی از زمان کودکی نیز به فکر خودکشی بود. حیاتش آمیخته با فلسفه کاملاْ خاصی بود که ظاهراْ هیچ منشائی در این جهان نداشت. می گویند که در هنگام خواب صورتش به رنگ آبی خاصی در می آمد. تقریباْ به رنگ صورت مردگان. میک آپ صورتش مانند بیماران جذامی بود. گاهی اوقات لباس مردگانی را می پوشید که توسط دوستش که در اطاق نگهداری اجساد کار می کرد، برایش آورده می شد. یکبار سر خوکی را که جلوی یک مغازه قصابی آویزان بود تکه تکه کرد و در یکی از کنسرتها آن را بر روی هواداران ریخت(رسمی که بعد از او در کنسرتهای گرههایی مثل خود Mayhem و همچنین Dark Funeral تکرار شد) .
او در کنسرتها به خودزنی شهرت داشت. در یکی از کنسرتهای معروفش در Sarpsborg در سال ۹۰ شکمش را باشیشه شکسته ای برید، بطوری که وقتی در پایان کنسرت او را در حالت نیمه اغما به فوریتهای پزشکی رساندند، فاصله ی زیادی تا مرگ نداشت .
اما نمرد .
در تاريخ ۱۸ آوريل ۱۹۹۱ خواننده گروه dead مغز خود را با اسلحه شکاری متلاشي كرد . گلوله های اين تفنگ را ورگ در کريسمس سال قبل به او هديه داده بود.
او قبل از شليک، تمام شاهرگهای بدنش را بريده بود. در کنار جسدش تکه کاغذی بود که روی آن نوشته شده بود : « بخاطر خونهای پخش شده عذر می خواهم ! » .
(البته به روايتی اين جمله را Dead با خون شاهرگش بر روی ديوار اتاق نوشته بود.)
بر روی تی شرت او نوشته بود : « I Love Transylvania » (ترانسيلوانيا محل سکونت دراکولا ست) .همچنين تکه شيشه های پنجره اتاق همراه با مغز وی و قطرات خون همه جا پخش بود .
در روز خودکشی Dead ، «هل همر» برای ديدن والدينش به محل سکونت آنها در نزديکی اوسلو رفته بود و « اورانيموس» هم برای انجام کارهايی از خانه بيرون رفته بود و وقتی به خانه می گردد، Dead را در حالت برعکس خوابيده روی تخت می بيند .
عده ای معتقدند از آنجايی که اورانيموس هميشه هوس خوردن و چشيدن گوشت انسان را داشت و همچنين اينکه او همواره می خواست ادعا کند که يک آدمخوار است، اقدام به خوردن تکه ای از مغز Dead کرد (که البته اين موضوع به احتمال زياد يک شايعه است) .
البته در ابتدای امر چون اورانيموس اولين فردی بود که جسد را پيدا کرده بود بعنوان مظنون اصلی اين حادثه قرار گرفت و از طرف پليس احتمال می رفت که او دوستش را به قتل رسانده باشد. شايد هم يکی از دلايل اين سوءظن اقدامی بود که Dead در گذشته انجام داده بود اينکه او يکبار با چاقو به اورانيموس حمله کرده و او را زخمی کرده بود .
در همين زمان euronymus شركت DSP را شكل داد . او به نوعي رهبر اين نهضت محسوب می شد. Hell hammerدر مورد او مي گويد: ” او احساسات نداشت. ترحم نداشت و هميشه هم مي گفت كه اين نوع زندگي برايش لذت بخش است.” اين شركت در زير زمين همان خانه محل تمرين گروه تشكيل شد.
اين زير زمين مثل سياه چال هاي قديم تاريك و نمناك بود و با شمع روشن مي شد. افراد بسياري پس از آمدن به اين مكان و خروج از آن كفن به تن مي كردند و در اوج نشئـگي حاصل از موادمخدر به خودزني با چاقو و شيشه شكسته مي پرداختند و با اسپري بر روي ديوار عبارت 666 را مي نوشتند. Hell hammer مردمي كه با تفنگ به خود يا در و ديوار شليك ميكردند و حتي كسي كه با پتك به مغز خود كوبيد را به ياد مي آورد يا حتي اورانيموس كه يك روز آنقدر خود را با زنجیر زد تا بیهوش شد.
در اینجا بد نیست نوشته های یک شیطان پرست ایرانی باز نویسی کنم .
اندوه از زنده ماندن اجباری. اندوه از اينکه چرا نمی توانم مانند Dead خود را رها سازم. سعی نکنيد به زور زندگی را برای خودتان زيبا جلوه دهيد و به خود تلقين کنيد که زندگی زيباست. نه! زندگی همانقدر زشت و پليد است که امثال Dead می ديدند و ما می خواهيم به زور با گذاشتن نقاب بر روی چهره، خودمان را خندان نشان دهيم .
همان نقاب دروغينی که تئاتری به نام زندگی بر چهره بازيگران خود که ما باشيم می گذارد. و هر کس که بخواهد ماسک خودش را از چهره بردارد، آنگاه است که بايد صحنه تئاتر را ترک گويد و از صحنه تئاتر زندگی محو شود. در اين تئاتر هيچ نقشی را خود بازيگران انتخاب نخواهند کرد و اين عروسک گردان زندگی است که می گويد چه کسی بايد بخندد، چه کسی بايد بگريد !
نیازی به گفتن نیست که تمامی افرادی که در بالا نامشان برده شد از ابتدا دچار نوعی جنون زیر پوستی بوده اند که تحت تاثیر افکار شیطانی فوران میکند و به نهایت حماقت و وقاحت می رسند واز خود بی خود می شوند وتا سرحد مرگ (حتی مرگ) پیش می روند . ودر ادامه میبینید که چگونه از پلیدی یکدیگر دفاع و با افتخار صحبت می کنند .
گر جمله جهان با تو دگر گونه شود تو بر ره خود باش و دگر گونه مشو
[ یکشنبه 10 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
نمادهای شیطان پرستی
در بررسی نمادهای متعلق به شیطانپرستی خط بسیار روشنی از ارتباط صهیونیسم و شیطانیسم به وضوح قابل مشاهده است .
در ذیل برخی از نمادها که به عنوان نگین انگشتر ، گردنبند ، تصاویر بر روی دستبندها ، پیراهن ، شلوار ، کفش ، ادکلن ، ساعت و … درج شده و از جمله به ایران اسلامی نیز راه یافته است ، مورد بررسی و معرفی قرار میگیرد
اگر نوشته وسط نماد یعنی (Satanism) به معنای شیطانگرایی به همراه دایره حذف کنیم ، آن وقت یک ستاره پنجضلعی بر جای میماند که همان نشانه ستاره صبح یا پنتاگرام (pentagram) باقی میماند .
این سمبل نیز همان پنتاگرام است ، با فرق اینکه انواع آن گاه پنجضلعی وارونه (snvertedpentagram ) یا دیو (Buphomet ) و به شکل در میان نمادهای شیطانپرستان به چشم میخورد .
برخی از شیطانگرایان محدوده جغرافیایی « تحت سلطه » این نماد و در واقع منطقه نفوذ شیطانگرایی را در نقشه ذیل توصیف مینمایند . (محدوده در ایسلند و اروپا) درمیان پنتاگراهای قبلی تصویر سر یک بز تعبیه شده است که اقدامی ضد مسیحی ، به این معناست که مسیحیان معتقدند که مسیح همچون یک بره برای نجات ایشان قربانی شده است و با توجه به اینکه ایشان بز را نماد شیطان و در برابر بره میدانند این آرم را انتخاب کردهاند.
۶۶۶: یک سمبل با عنوان « شماره تلفن شیطان » توسط گروههای هوی متال وارد ایران اسلامی شده اما در حقیقت علامت انسان و نشانه جانور در میان شیطانپرستان تلقی میشود و براساس مکاشافات ۱۳:۱۸ « … پس هر کس حکمت دارد عدد وحش را بشمارد ،زیرا که عدد انسان است و عددش ۶۶۶ است . » از سالها پیش تاکنون این عدد با اشکال مختلف بر روی دیوارهای شهرهای بزرگ کشور مشاهده میشد .
صلیب وارونه (upside down cross ) : این نماد و حکایت از « وارونه شدن مسیحیت دارد » و عمدتا استهزا و سخره گرفتن این دین است . صلیب وارونه در گردن بندهای بسیاری مشاهده شده و خوانندههای راک انواع مختلف آنرا به همراه دارند .
نماد صلیب شکسته یا چرخ خورشید (swastika or sun wheelc) : چرخ خورشید یک نماد باستانی است که در برخی فرهنگهای دینی همچون کتیبههای بر جای مانده از بوداییها و مقبرههای سلتی و یونانی دیده شدهاست لازم به توضیح است این علامت سالها بعد توسط هیتلر به کار رفت ، لکن برخی با هدف به سخره گرفتن مسیحیت این سمبل را وارد شیطانپرستی کردند .
چشمی در حال نگاه به همه جا (All seeing Eye) : چشم در برخی نمادهای روشنفکری نیز به کار میرود . اما شیطانپرستی اعتقاد دارند چشم در بالای هرم « چشم شیطان » است و « بر همه جا نظارت و اشراف دارد » . این علامت در پیشگویی ، جادوگری ، نفرینگری و کنترلهای مخصوص جادوگری مورد استفاده قرار میگیرد .گفتنی است این نماد بر روی دلار آمریکایی به کار رفته است .
این نمادها به انگلیسی (Ankh) انشاءمیشود و سمبل شهوترانی و باروری است .
این نمادها به معنای روح شهوت زنان نیز تعبیر میشود . امروزه نماد « فمنیسم » در واقع یک نماد برداشت شده دقیقا از سمبلهای شیطانی است .
پرچم رژیم صهیونیستی : قابل توجه جدی است که رژیم صهیونیستی علاوه بر حمایتهای آشکار و پنهان ،حتی از قرار گرفتن نماد رسمی کشور نامشروعش در کانون علائم شیطانگرایان نیز پرهیز ندارد .
ضد عدالت (Anti justice) : با توجه به اینکه تبر رو به بالا نماد عدالت در روم باستان به شمار می آمده است شیطانپرستان تبر رو به پایین را با عنوان نماد ضد عدالت در راه پیمودن مسیر تاریک انتخاب کردهاند . همچنین گفتنی است که فمنیستها از دو تبر رو به بالا به معنی مادرسالاری باستانی استفاده مینمودند.
سر بز (Goat Head) : بز شاخدار ، بز مندس mendes (همان ba’al بعل خدای باروی مصر باستان) ، بافومت ، خدای جادو ، scapegoat (بز طلیعه یا قربانی) این یکی از راههای شیطانپرستان برای مسخره کردن مسیح است زیرا گفته میشود که مسیح مانند برهای برای گناهان بشر کشته شد . همانطور که در توضیح نمادهای اول اشاره شد ،این نماد تصویر کاملی است از بز قرار گرفته در نماد پنتاگرام .
هرج و مرج (Anarchy) : این نماد به معنای از بین بردن تمام قوانین است و دلالت بر این امر دارد که « هر چه تخریب کننده است تو انجام بده » این نماد عمدتا مورد استفاده گروههای هویمتال است .
چشم شیطان (Aye of satan) : این نماد نیز به معنای چشم « شیطان و نظارت و اقتدار » است و کمتر شناخته شده است .
[ یکشنبه 10 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
اصول شیطان پرستی
اصول شیطان پرستی
در مقاله قبل به تاریخچه ای از این فرقه اشاره شد که در ادامه به تشریح شیطان پرستی مدرن یا نوین می پردازیم.
شیطانپرستی نوین
بر اساس برخی تحقیقات، شیطانپرستی نوین در انگلستان به وجود آمد كه البته زیاد نیز تعجب برانگیز نیست؛ زیرا انگلیس یكی از كشورهایی است كه جادوگران بسیاری داشته است.
در اوائل قرن نوزدهم بعضی اشراف انگلستان ـ كه عضو گروه فراماسونری Ordo Temple Orientis بودند ـ به رهبری سر فرانسیس داشود، گروه شیطانپرستان به نام باشگاه آتش جهنم را در شهر لندن تأسیس نمودند و از اوائل قرن نوزدهم، شهر لندن مركز شیطانپرستان در اروپا گردید. استفاده از مواد مخدر و انجام مراسم مبتذل جنسی، فعالیت اصلی این گروههای شیطانپرست را تشكیل میداد.
شیطانپرستی نوین بر خلاف شیطانپرستی كهن، اعتقادی به وجود شیطان خارجی ندارد، بلكه شیطان را در طبیعت و در وجود هر انسانی میداند و این باطن هر كسی است كه شیطان در آن وجود دارد. مراسم شیطانپرستی جدید مراسمی برای دعوت از شیطان باطنی و حس اهریمنی درونی است كه با اعمال جنسی آرام و ارضا میشود. اینكه انسان باید كاملترین لذت جسمانی و جنسی را در این دنیا ببرد. آنها معتقدند كه روح كسی كه در دنیا لذت جسمانی لازم را نبرده است بعد از مرگ به این دنیا برمیگردد و لذت جنسی خود را كامل میكند. در مراسم شیطانپرستی جدید مخلوطی از اسپرم به همراه ادرار به عنوان آب مقدس بر روی حاضرین پاشیده میشود. (همانند آب مقدس در مراسم عشای ربانی مسیحیت) .
شیطان آنچه را كه گناه مینامند، عواملی برای ارضای نیازهای فیزیكی، حسی و روانی میداند. (یعنی گناهان را برای ارضاء نیازهای انسانی لازم میداند.)
اما عموما نقطه عطف گسترش شیطانپرستی نوین را به آغاز فعالیت رسمی این فرقه در آمریكا به سال 1960 برمیگردانند. نكته ضروری و قابل توجه در این مقطع نقش قابل توجه یك مامور شناخته شده سازمان مركزی جاسوسی آمریكا در شكل گیری جریان مذكور است.
ادامه مطلب ...
[ یکشنبه 10 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
شیطان پرستی چیست ؟
سالهای پس از رنسانس را میتوان به سالهای افسار گسیختگی جهان غرب در تمامی ابعاد فردی و اجتماعی و جنبههای متعدد منتهی به روابط انسانی توصیف كرد . پس از برداشته شدن یوغ تعالیم متعصب كلیسای كاتولیك از گردن انسان غربی ، چند كنش عمده فكری و فلسفی شكل گرفت كه شرح آن در حوصله این مقال نمیگنجد ، لكن آنچه قابل توجه است ، رویكردهای متفاوت به مساله انسان و رابطه او با خدا است كه زمینههای شكلگیری بسیاری از جریانهای فلسفی را فراهم آورد. از جمله این جریانات، شکل گیری و تقویت تفکر اومانیستی بود. تفکری که تنها انسان و خواسته های نفسانی او را مرکز توجه قرار می دهد و معتقد است همه چیز در این دنیا باید در راستای تامین لذایذ انسانی باشد. طبیعی است که اصالت چنین نگرش ها و تفکراتی منجر به ترویج نوعی بی فکری و بی اخلاقی در جامعه می شود. خوشی و کسب لذت همچون اسبی افسار گسیخته به جلو حرکت میکند، تا هر چه می خواهد، بتازد. احتمالا سرانجام چنین حرکتی، سقوط خواهد بود. هرچند که در ابتدای امر، بسیار رضایت بخش و دل انگیز است.
شیطان پرستی یک حرکت مکتبی، شبه مکتبی و یا فلسفی است که هواداران آن شیطان را یک طرح و الگوی اصلی و قبل از عالم هستی میپندارند
در هر حال با در نظر گرفتن موارد فوقالذكر، دامنه انتقادگرایی به مباحث اصلی توحیدی یعنی جایگاه خدا ، انسان و شیطان نیز می رسد.
قرنها بعد یعنی در سالهای آغازین قرن بیستم، برخی از عناصر فاسدالاخلاق با اتكا به گرایشات و نظریات توراتی و پروتستانی به صورت مخفیانه جریان «شیطان پرستی» را با ویژگیهایی همچون گناهگرایی ، قتل ، تجاوزات جنسی ، هدم اصول اخلاقی ، بیتوجهی به مسائل توحیدی و … پایهگذاری كردند .
اگرچه فطرت خداجوی انسانی عاملی بازدارنده در تمایل یافتن تعداد وسیعی از افراد جامعه انسانی به این جریان شده ، لكن استفاده از موسیقیهای جذاب و متنوع ، انجام اعمال خارقالعاده و دور از ذهن ، تهیشدن انسانی غربی و عصر جدید از معنویت و اتصال به منبع فیض، موجبات گرایش افرادی را به این گروهها فراهم آورده است .
نكته حائز اهمیت آن است كه علیرغم عدم استقبال عمومی از عضویت در گروههای شیطان پرستی، آموزهها و تعالیم گمراهكنندهای توسط ایشان و به وسیله ابزارهایی كه در اختیار ایشان توسط قدرتهای بزرگ سیاسی قرار گرفته ، منتشر شده و این گروهها در سراسر جهان همواره به عنوان كانون های فحشا و فساد شناخته میشوند .
سال 1960 را میتوان به صورت جدی آغاز دور جدید حیات و فعالیت شیطان پرستان در آمریكا دانست ، صرفنظر از انواع شیطان پرستی كه طی سالیان متمادی باستانی همچون یونان ، عراق و … وجود داشته است . هدف این پژوهش بررسی و مطالعه جریان خاص شیطان پرستی مسیحی است كه در سال 1960 میلادی رسماً در كشور آمریكا فعالیت خود را به عنوان یك فرقه و مكتب آغاز كردهاست.
شیطان پرستی یک حرکت مکتبی، شبه مکتبی و یا فلسفی است که هواداران آن شیطان را یک طرح و الگوی اصلی و قبل از عالم هستی میپندارند. آنها شیطان را موجودی زنده و با چند وجه از طبیعت انسان مشترک میدانند. شیطان پرستی را در گروه «راه چپ» مخالف با «راه راست» طبقه بندی میکنند. دست چپیها به غنی سازی روحی خود در جریان کارهای خودشان معتقدند. و بر این باورند که در نهایت باید تنها به خود جواب پس دهند. در حالی که دست راستیها غنی سازی روحی خود را از طریق وقف کردن و بندگی خود در مقابل قدرتی بزرگتر بدست میآورند. لاوییانها در واقع خدایی از جنس شیطان و یا خدایی دیگر را برای خود قائل نیستند. آنها حتی از قوانین شیطان نیز پیروی نمی کنند. این جنبه اعتقادی آنها به طور مکرر به اشتباه نادیده گرفته میشود و عموماً آنها را افرادی میشناسند که شیطان را به عنوان خدا پرستش می کنند.
آنها شیطان را موجودی زنده و با چند وجه از طبیعت انسان مشترک میدانند
[ یکشنبه 10 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
فرقهی خطرناك و انحرافی TSM
فرقه TSM تحت عنوان Technical Self Meditation یكی از محافل و جلسات بهاصطلاح عرفانی است كه با جذب هزاران نفر از وضعیت روحی، روانی و نیز مسایل شخصی افراد سوءاستفاده و اهدافی را دنبال مینماید كه در ادامه به بیان جزئیاتی در این باره پرداخته میشود. پیچیدگیهای زندگی در جوامع امروزی و شهرهای بزرگ همراه با شلوغیها، جنون سرعت و مسابقههای مجازی افراد بشری به سوی مصرفگرایی بیش از حد و مسایلی از این دست ، پیچیدگیهای زندگی در جوامع امروزی و شهرهای بزرگ همراه با شلوغیها، جنون سرعت و مسابقههای مجازی افراد بشری به سوی مصرفگرایی بیش از حد و مسایلی از این دست و نیز دور شدن مردم شهرها از زندگی طبیعی و به دنبال آن ایجاد فشارهای روحی و روانی، دور شدن از معنویت، افزایش مادی گرایی، فرصتطلبی و فراموشی ارزشها و كرامات اخلاقی، باعث ایجاد نوعی خلاء و تشنگی مردم نسبت به مسایل معنوی و متافیزیكی شده است.
از این رو ایجاد هرگونه روزنهای تحت عنوان كلاس معنوی، آرامش روحی و روانی تفكر و خوشناسی، به شدت موجب جذب افراد به ویژه صدمهدیدگان از وضعیت روزافزون مشكلات زندگی شهری و تمدن به اصطلاح پیشرفته صنعتی گردیده است.
ادامه مطلب ...
[ یکشنبه 10 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
كلاس مرگ موقت فرقه TSM
دوره تناسخ، كلاس مرگ موقت فرقه TSM
*عبادت
TSM اصل عبادت را مدیتیشن میداند. عبادت را تونلی به سوی نور دانسته و عمق را مدیتیشن میداند. در سؤال یكی از رهروانی كه نماز را كنار گذاشته و تنها مدیتیشن مینماید. استاد اشرفی میگوید: نماز دروازه و یا راهروی یك تونل، ولی مدیتیشن عمق و ژرفای این تونل است. لذا رهروان ایشان با رسیدن به عمق و ژرفای عبادت دیگر به نماز و دروازه آن نیازی احساس نمینمایند.
ـ مدیتیشن در لغت به معنای تفكر و عبادت میباشد، در عرفانهای هندی و غربی آن را راه عبادت دانسته و رهروان را ملزم به آن میدانند، لذا در TSM كه معنای آن «فن خوداندیشی و مراقبه» میباشد در این معنا «فن خودعبادی» و در حقیقت مكتب «خودخدایی» به شمار رفته و مانند بسیاری از مكاتب هند و…، راه رسیدن به خدا را تنها از طریق تفكر درونی و رسیدن به خدایی كه در وجود انسان است میدانند. شعار ایشان در این خصوص گذشت از «من» و رسیدن به «ما» میباشد.
ـ در این تشابهات، عرفان اسلامی و اصل «وحدت و كثرت» وجود داردف لكن به گونهای انحرافی، شریعت و نبوت و امامت را كنار گذاشته و بدون هر گونه پایه و اساس و یا برهانی راه اتصال را تنها از درون هر فرد با خدا دانسته و در نتیجه هر گونه برداشت،
نظریه و یا حكم را بر اساس برداشت فرد خواهد دانست. این همان چیزی است كه افرادی مانند بهاءالله ابتدا خود را باب سپس امام زمان بعد پیامبر و مدعی آوردن احكام و كتاب جدید و سپس خدا خواندند!!
ادامه مطلب ...
[ یکشنبه 10 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
اگر شما فرهنگ را هدایت نکنید !
اگر شما فرهنگ را هدایت نکنید فرهنگ شما را هدایت می کند .
طبق گزارش برخی از رسانه های مستقل، در سال گذشته ازسوی دولت امریکا مبلغ ۸ میلیون دلار به فعالیت تبلیغاتی گروههای شیطان پرست اختصاص یافته است.
آشنایی با شیطان پرستی
سالهای پس از رنسانس را می توان به سالهای افسار گسیختگی جهان غرب در تمامی ابعاد فردی و اجتماعی و جنبه های متعدد روابط انسانی توصیف کرد.
س از برداشته شدن تعالیم متعصب کلیسای کاتولیک از گردن انسان غربی چند کنش مهم فکری و فلسفی شکل گرفت که ازجمله آنها، رویکردهای متفاوت به مسأله انسان و رابطه او با خداست که زمینه های شکل گیری بسیاری از جریان های فلسفی را فراهم آورد. قرن ها بعد یعنی درسالهای آغازین قرن بیستم برخی عناصر فاسدالاخلاق با اتکا به گرایش ها و نظریات توراتی وپروتستانی به طور مخفیانه جریان شیطان پرستی را با ویژگیهایی همچون گناه گرایی، قتل، تجاوزات جنسی، نابود کردن اصول اخلاقی،بی توجهی به مسایل توحیدی و …. پایه گذاری کردند.
اگر چه فطرت خداجوی انسانی عاملی بازدارنده در تمایل یافتن تعداد زیادی از افراد به این جریان شده، ولی استفاده از موسیقی های جذاب و متنوع، انجام اعمال خارق العاده و دور از ذهن، تهی شدن انسان غربی و عصر جدید از معنویت و اتصال به منبع فیض، موجبات گرایش افراد اندکی را به این گروه ها فراهم آورد.
نکته خیلی مهم آن است که با وجود عدم استقبال عمومی از عضویت در گروه های شیطان پرستی، آموزه ها و تعالیم گمراه کننده ای توسط آنها و به وسیله ابزارهایی که از سوی قدرت های بزرگ سیاسی در اختیارشان قرار گرفته،منتشر شده و می شود واین گروه ها در سراسر جهان همواره به عنوان کانون های فساد و فحشا شناخته می شوند.
سال ۱۹۶۰ را می توان به طور جدی آغاز دور جدید حیات و فعالیت شیطان پرستان در امریکا دانست، یعنی زمانی که یک جریان خاص شیطان پرستی مسیحی به طور رسمی در کشور امریکا فعالیت خود را به عنوان یک فرقه و مکتب آغاز کرده است. نکته قابل توجه، نقش جدی یک مأمور شناخته شده سازمان مرکزی جاسوسی امریکی در شکل گیری جریان یاد شده است.
شیطان پرستی گوتیک
این نوع شیطان گرایی نوعی از شرپرستی با اشاره به تاریکی است و از کثیف ترین فرقه های انحرافی به شمار می آید. کثیف ترین اعمال مانند خوردن نوزادان، تجاوزات جنسی، و….. به این گروه نسبت داده می شود؛ (گرچه برای تمامی گروه های شیطانی این اعمال از واجبات به حساب می آید!)میل و درخواست به (برگشت تاریکی) در این شاخه بارز است.همانند اعضای گروه (آکنکار) که با لباس های تیره به غارها و تاریکی ها برای فریاد کشیدن پناه می برند.
شیطان پرستان با استفاده از موسیقی توانستند به نفوذ خود دراقصا نقاط جهان بیفزایند.
دلایل استفاده از موسیقی
الف.جاذبه های مجازی و حاشیه ای موسیقی مانند ایجاد فضا برای روابط آزاد دختران و پسران
ب.ارزان بودن و قابلیت دسترسی موسیقی با توجه به ارتقای تجهیزات فنی تکثیر و توزیع
ج.کاهش سطح حساسیت یا حساسیت زدایی از طریق نفوذ به خانواده ها، شرکت ها، اتومبیل های شخصی، رایانه های شخصی
و در نهایت گوشی های تلفن همراه.
[ یکشنبه 10 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
شیطان پرستی در ایران
نحوه شکل گیری گروه های شیطان پرستی در ایران
مقدمه:
ايران اسلامي عليالخصوص در سالهاي پس از پيروزي انقلاب نسبت به ديگر كشورهاي اسلامي و شرقي با بيشترين حجم و تنوع آسيبها و تهديدات فرهنگي دست به گريبان بودهاست.
در اين ميان تلاش كشورهاي غربي براي استحاله فرهنگي نيز به عنوان عامل شتابدهنده نقش موثري ر ايفا كرده است .
يكي از جريانهاي فاسد فكري و فرهنگي كه ابتدا مرزهاي اخلاقيات را در كشورهاي اروپايي و آمريكايي در هم شكسته و سپس به سرزمينهاي شرقي رسيد « شيطانپرستي » يا « شيطانگرايي » ميباشد .
هدف پژوهش حاضر بررسي اجمالي شكلگيري اين نحله در جهان غرب و سپس راهيابي آن به كشورمان ميباشد .
ادامه مطلب ...
[ یکشنبه 10 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
یک فرقه انحرافي جدید!
يك فرقه انحرافي در شرق كشور با شعار “زندگي منهاي تکنولوژي”، اعلام موجوديت كرده است.
اين فرقه با توزيع برخي اقلام بين مردم و به ويژه جوانان و دانش آموزان سعي دارد با تكيه بر مسائل خارج از عرف و رد استفاده از تكنولوژي بر روي مخاطبان خود تاثير گذاشته و آنها را جذب كند.
اين نوع روشها با ترفندهاي ديگري نيز مشاهده شده است. مثلا وجود برچسبهايي با تصاوير مبتذل هنرپيشههاي شبکه تلويزيوني فارسي وان در فروشگاههاي نوشت افزار فروشي كه باعث نگراني حانوادهها هم شده است.
علاوه بر برچسبهاي يادشده، نمادهاي شيطان پرستي هم به طور وسيع در اينگونه فروشگاهها پخش شده و در دسترس دانش آموزان قرار گرفته است.
وجود نمادهاي فراماسوني بر روي برخي محصولاتي چون مدادتراش و جاسويچي در قالب بستههاي لپ لپ، ترويج فرهنگ مسيحيت و کليساهاي خانگي و ورود برخي گروههاي خارجي موسيقي زير زميني نمونههاي ديگري از اين موارد هستند.
تعداد قابل توجهي کتب مسئله دار و سررسيد مبتذل در غرفههاي برخي فروشگاهها به چشم ميخورد كه نيازمند توجه بيشتر مسئولان است.
[ یکشنبه 10 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
نصب نماد فراماسونري در پايتخت
شهرداري تهران مدتي است تصميم به تعويض تعدادي از ايستگاههاي اتوبوس گرفته است. در مسير خط 4 و 7 بي.آر.تي تعدادي نماد فراماسونري در اين ايستگاههاي تازه تاسيس نصب شده است. از جمله در وسط خیلبان ولی عصر.
چندي پيش نيز همين نماد در برخي از تابلوهاي متروي چهارراهوليعصر نصب شده بود كه محسن هاشمي مدير عامل شركت متروي تهران و حومه در اينباره گفته بود: نمادهاي فراماسونري را از ايستگاههاي مترو جمعآوري ميكنيم؛ البته اين نمادها جمعآوري شد.
يك جريان مشكوك فرهنگي در سالهاي اخير در تكاپوي گسترش پديده شيطان پرستي برآمده است اما جريان ديگري كه وابستگي آن به غرب مشهود است، به نام “فراماسونري ” وجود دارد؛ فراماسونري يا “فراموشخانه ” كه داراي كانونهاي گستردهاي در جهان است اما داراي يك سيستم مديريت فراگير جهاني نيست ولي بر اركان دولتهاي جهان و اكثر وجوه زندگي سياسي، اقتصادي و فرهنگي جوامع، سلطه يافته است و بسيار هم آزادانه عمل ميكند.
اين كانونها ريشهاي كهن در اروپاي غربي دارد؛ به افرادي كه عضو آن باشند “ماسون ” و ساختماني كه مركز فعاليت آنهاست “لژ ” ميگويند. كلمه ماسون به معناي بنّا و فراماسون به معناي بنّاي آزاد است.
نحوه ايجاد فراماسونري مشخص نيست و در مورد آن اختلاف نظرهايي وجود دارد ولي قديميترين اسناد موجود مرتبط با آنها به سال 1390 ميلادي برميگردد و مداركي موجود است كه نشان ميدهد در اواخر قرن شانزده ميلادي لژهاي فراماسونري در اسكاتلند وجود داشتهاست.
فراماسونري معمولا به عنوان يك سازمان مخفي شناخته ميشود ولي فراماسونها معمولا اين تعريف را به چالش ميكشند و سازمان خود را بيشتر يك سازمان خصوصي مينامند كه تنها بعضي جنبههاي آن مخفي است.
در كنار دانستن كلياتي از اين مكتب، دانستن برخي از اهداف اين مكتب نيز مهم به شمار ميآيد؛ نابودي تمام مظاهر توحيد و يكتاپرستي در جهان، به دست گرفتن حكومت و قدرت در تمام كشورهاي جهان از طريق شبكه گسترده ماسوني در تمام ممالك دنيا و تخريب مسجد الاقصي و كشف معبد سليمان و بازسازي آن در ابتداي قرن 21 از جمله اهدافي است كه فراماسونريها براي خود تعريف كردهاند.
*فراماسونري در ايران
—————————
نخستين فراماسونري در ايران به دوران ناصر الدين شاه قاجار برميگردد ولي در دوره محمدرضا پهلوي به دليل گسترش روابط سياسي ايران با غرب به ويژه انگلستان لژهاي فراماسونري فراواني در ايران تأسيس شد و نفوذ فراماسونها در سياست ايران به شدت گسترش پيدا كرد، هرچند هيچ يك از افراد سرشناس خانواده پهلوي دست كم به طور رسمي عضو هيچ لژ فراماسونري نبودند ولي بسياري از رجال سياسي، نخست وزيران، وزيران، نمايندگان مجلسين و فعالان سياسي از فراماسونهاي سرشناس بودند.
فراموشخانه در ايران توسط گروههاي چپ گرا، مذهبي بنياد گرا و ملي گرايان ليبرال به عنوان مأمور مخفي انگليس و صهيونيسم و در نتيجه عامل تمام بدبختيهاي ايران معرفي ميشدند و اين باعث تعطيل شدن و تحت تعقيب گرفتن اعضاي اين انجمنها در بعد از انقلاب شد.
*نمادهاي فراماسونريها
——————————–
“ستاره ي شش گوش ” علامت و نماد بحث برانگيز فراماسونها است؛ اين علامت در افكار عمومي به عنوان نماد “يهودي ها ” شناخته شده است و به آن ” ستاره ي داوود ” يا ” مهر سليمان ” هم ميگويند ولي در حقيقت اين نماد هم جزء نمادهاي الحادي بوده كه بر اساس تفكرات الحادي مصر باستان ساخته شده است و نماد تعادل طبيعت بين زن و مرد، طبع سرد و گرم، الهههاي ماه و خورشيد و غيره است البته علامت مذكور در مكتب هاي الحادي ديگر، مانند هندوييسم و ديگر مكتب هاي شرقي نيز با مفاهيم مشابهي به كار ميرود.
نكته عجيبي كه وجود دارد اين است كه شيطان پرستان نيز علامت مذكور را قويترين علامت خود ميدانند و از آن در مراسم شيطاني خود استفاده ميكنند.
يكي از نمادهايي كه در فراماسونري كاربرد فراوان دارد، علامت و نماد “چشم جهان بين ” است كه به صورت يك هرم و چشم در رأس آن است؛ اين نماد مربوط به يكي از خدايان مصر باستان بوده است و روي دلار آمريكا هم وجود دارد.
شكل استفاده در معماري كاربرد زيادي دارد و به شكل هرم با رأس جدا و يا هرم با رأس نوراني نشان داده ميشود.
[ یکشنبه 10 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
شيطان ازديدگاه سومريان و بابليان
شيطان از ديگاه سومريان و بابليان عصر كهن
وجود شيطان و عقيده به اين موجود نامرئى هميشه بر سر زبان ها بوده و مردم از او وحشت و ترس داشته اند. و قوم سومرى و آشورى و بابليان نيز از وى سخن به ميان آورده اند. در يكى از كتيبه هاى قديم اوصاف شياطين را اينگونه گفته اند:
((اينان سمهاى خدايانند. از ديوارهاى بسيار ضخيم عبور مى كنند. و از بامهاى بلند فرود مى آيند. گوئى طوفانند كه از خانه اى بخانه اى مى روند. هيچ درى جلو ورود آنان را نمى تواند بگيرد. و هيچ قفلى آنان را بر نمى گرداند.
و همچون مار از زير در خانه ها بدرون آن مى آيند. و چون باد از زير پاشنه در داخل مى شوند.
زن را از آغوش شوهر و كودك را از بغل مادر مى ربايند. و اينان هر كدام اسمى و كارى را بر عهده دارند: ((لابارتو)) قاتل كودكان خردسال است . و ((لاباسو)) علت رعشه اندام است . و ((احناسو)) موجب سياهى چهره و زردى رخسار است .))
موضوع پيدايش كرم كه در يك كتيبه باستانى منقوش است ، از آثار شگفت انگيز تاريخ به شمار آمده است و داستان آن بدينگونه ذكر شده :
چون ((آمون خداى بزرگ آسمانها را بيافريد و آسمانها زمين را خلق كردند و زمين رودها را پديد آورد و رودها جدولها را آفريدند و جدولها مردابها را ايجاد كردند، از ميان مردابها كرم بوجود آمد.
كرم به حضور خدايان رفته و گريه كرد. و گفت : به من چه مى دهد. بخورم . و چه مى دهى بنوشم ؟ اِآكه يكى از خدايان بود گفت : به تو چوب معطر و استخوان خشك مى دهم كه غذاى تو باشد.
كرم گفت : بارالها نه چوب معطر مى خواهم و نه استخوان خشك . بلكه ميل دارم غذا و نوشيدنى را در ميان دندانهاى آدميان مقرر دارى و منزل و مكان مرا در لثه دندان جاى دهى تا از خون لثه سيراب شوم و قدرت و نيروى لثه را بگيرم .
دوگانه پرستى و تثليث
پيدايش دو موجود در آغاز از ديدگاه سومريان و اكاديان دربابل
اقوام گذشته اساس باورهايشان بر يك سلسله عقايد خرافى بدور از عقل و خرد بود كه بعضى از آنها تا امروز در ميان بعضى از اقوام باقى مانده است .
سومريان و اكاديان بر اين باور بودند كه هيچ موجودى ازلى نيست و در آغاز عدم مطلق بود و تدريجا در اين عدم محض دو موجود پديد آمدند. يكى موجود نر بنام ((آپيو)) و ديگرى موجود ماده بنام ((تيامات )) و اين دو اصل تمام كائنات را بوجود آوردند:
((اپيو)) آب شيرين را و ((تيامات )) آب شور را.
پيدايش عنوان تثليت در جهان كهن
عنوان پرستش تثليث را منتسب به پيروان حضرت عيسى (ع ) مى دانند و آنان را داراى مذهب تثليثى تخت عنوان روح القدس اب و ابن گفته اند؛ در صورتى كه تثليث پرستى سابقه اى بس طولانى دارد.
در كتيبه اى كه كشف شده اينگونه آمده است :
((آن هنگام كه در بالا آسمان نامى نداشت و در پائين براى زمين اسمى نبود، آب – اپيوى نخستين پدر و آب – تيامات مادر همه بود اين دو با هم اختلاط و اتخاد يافته و خدايان در اين هنگام خلق شدند و از آن دو موجود ((لاح مو)) و ((لاحامو))پديدار گرديدند. ولى اين خدا قدرت موجود نمودن جهان نداشتند. و پس از زمانى نامعين از آن دو خدا انثير و كثير بوجود آمدند. و از اين دو سه خدا موجود شد كه مجموع آنها را تثليث اول گفتند. و آنان از اين قرار مى باشند: 1- آنو 2- انليل 3- اِآ. آنو خداى بزرگ نقاش آسمان و انليل خداى هوا و زمين است . اِآ خداى اقيانوس نخستين است .
از اعصار گذشته بسيار كهن مردم خداى آنورا رب اعلى مى گفتند و منزل و جايگاه آن را در اوج آسمان مى دانستند و آن محل را آسمان آنو مى خواندند. جايگاه او را دو تن از خدايان بنام ((تموز)) و ((گيزيدا)) پاسبانى مى كردند. در برابر ((آنو))عصا و تاج فرمانروائى قرار داشت .
و چون دريا طوفانى مى شد همه خدايان هراسان به آسمان ((آنو)) پناه مى بردند و مانند سگ در روى ديوار قصر ((آنو))چمباتمه مى زدند تا طوفان و خشم دريا و به پايان مى رسيد. ولى پس از انقراض دولت سومر و اكاد و پيروز شدن حكومت بابليان مقام و عظمت ((آنو)) بپايان رسيد.. و مقام عزيزترين خدايان بين النهرين به ((مردوك )) خداى بزرگ بابليان منتقل گرديد.
در بعضى از كتيبه ها آمده است كه تاج و تخت ((آنو)) را به ((انليل )) دادند و او را بنام ((بل )) گفتند و پيشه او بيشتر عنوان مستشارى خدايان بود و طوفان را وى بوجود مى آورد و او بود كه آدميان را بدست سلاطين و پادشاهان داد تا آنان را در راه عدل رهبرى و هدايت نمايند.
((اِآ)) در لغت سامى يعنى خانه آب و اين خدا مظهر و معرف آب است كه بر زمين احاطه دارد. اين ((اِآ)) است كه انسان را از مشتى گل سرخ بوجود آورد و از نفس خودش در او دميد و چون طوفان پايان يافت گروهى را نجات داد و صنايع و كارهاى بسيارى را به آدميان بياموخت . اين خدا به پادشاهان خرد و عقل مى بخشيد و روحانيان را در اجراى تكاليف دينى و مذهبى و كارهاى جادوگرى يارى مى داد.
تثليث دوم
تثليث دوم عبارت بود از ((سين )) خداى ماه و دو فرزندش شمس خداى آفتاب و ايشتار خداى زهره . و سين خداى ماه در شهر ((اور)) يعنى شهرى كه طبق نوشته سِفْرِ پيدايش تورات ، حضرت ابراهيم (ع ) از آنجا هجرت كرد سلطنت مى كرد. سين اوقات و ازمنه را در اختيار داشت و گناهكاران را قرين آه و اشك مى نمود. شمس يا خورشيد خداى عدالت و قاضى بزرگ جهانيان بود كه ظلم را از ميان مى برد و قوانين حقه را به حامورابى و ديگر پادشاهان دادگر تلقين مى كرد.
ايشتار، خداى نيكخواه بود. گاهى او را دختر آنو و گاهى دختر سين و زمانى خداى جنگ و شهوت گفته اند. و كار اين دختر گمراه كردن و عاشق نمودن فرزندان آدم است . ديگر خدايان ماده كه در بين النهرين بودند تماما در شخص ايشتار پنهان و جمع بودند.
ايشتار بصورت زنى پهلوان و جنگجو كه بر پشت دو شير ايستاده و تيرى در دست دارد، نشان داده مى شد در يك دست سلاحى منحنى و در دست ديگر گرزى با سر شير گرفته است …
مردوك خداى خدايان ، تكاليف دينى بابليان و آشوريان
مردوك خداى بزرگ جهان در شهر بابل بود
همانگونه كه در پيش اشاره شد مردوك خداى بزرگ و با عظمت مردم بابل محسوب مى شد و او را خداى خدايان مى خواندند. حتى كورش كبير چون بر كشور بابل دست يافت در برابر مردوك تعظيم نمود و براى او احترام فراوان از خود نشان داد. چون دولت بابل بر همه بين النهرين دست يافت خدايان آن سرزمين تحت الشعاع خداى بابل ، مردوك ، قرار گرفتند و مردوك خداى همگان از كار درآمد و افسانه هاى آفرينش و طوفان نوح را به وى ارتباط دادند. تمام مناصب خدايان به مردوك انتقال يافت و عيد روز اول سال همه خدايان بحضور مردوك شرفياب مى شدند و در برابر او زانو مى زدند تا فرمان او صادر و سرنوشت كائنات در اين روز سال جديد روشن و معلوم گردد.
مردم سال جديد را جشن گرفته و آن را مقدس ترين عيدها مى شمردند.
بطور كلى بايد گفت كه مردوك خداى بزرگ قرن ششم پيش از ((م )) بود.
بخت نصر، مردوك را خداى واحد يكتاى شخصى خودش مى شناخت و هيچيك از پادشاهان در بين النهرين مانند بخت نصر يكتاپرستى را رواج نداده است و ايشان بودند كه هنگام جلوس به سلطنت دعائى زيبا براى مردوك گفته است .
[ یکشنبه 10 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
حذف نمادهای ماسونی پایتخت
تعدادی از نمادهای فراماسونری از ایستگاه تازه تاسیس اتوبوسهای شهر تهران جمعآوری شد.
به گزارش مشرق به نقل از فارس، شهرداری در مسیر خیابان ولیعصر(عج) تعدادی از این نمادها را اصلاح کرده و دیگر معرف چشم فراماسونری نیست اما هنوز این نمادها در شهر وجود دارد و باید هرچه سریعتر جمعآوری شود.
همچنین چندی پیش از این هم این نماد در ایستگاه تازه تاسیس متروی چهارراه ولیعصر نصب شده بود که آنها را هم جمعآوری کردند.
یکی از نمادهای فراماسونری علامت و نماد “چشم جهان بین ” است که به صورت یک هرم و چشم در رأس آن است؛ این نماد مربوط به یکی از خدایان مصر باستان بوده است و روی دلار آمریکا هم وجود دارد و شهروندان به صورت بسیار آشکار این نماد را در ایستگاههای اتوبوس شهر تهران میبینند.
نخستین فراماسونری در ایران به دوران ناصر الدین شاه قاجار برمیگردد ولی در دوره محمدرضا پهلوی به دلیل گسترش روابط سیاسی ایران با غرب به ویژه انگلستان لژهای فراماسونری فراوانی در ایران تأسیس شد و نفوذ فراماسونها در سیاست ایران به شدت گسترش پیدا کرد، هرچند هیچ یک از افراد سرشناس خانواده پهلوی دست کم به طور رسمی عضو هیچ لژ فراماسونری نبودند ولی بسیاری از رجال سیاسی، نخست وزیران، وزیران، نمایندگان مجلسین و فعالان سیاسی از فراماسونهای سرشناس بودند.
یک جریان مشکوک فرهنگی در سالهای اخیر در تکاپوی گسترش پدیده شیطان پرستی برآمده است اما جریان دیگری که وابستگی آن به غرب مشهود است، به نام “فراماسونری ” وجود دارد؛ فراماسونری یا “فراموشخانه ” که دارای کانونهای گستردهای در جهان است اما دارای یک سیستم مدیریت فراگیر جهانی نیست ولی بر ارکان دولتهای جهان و اکثر وجوه زندگی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جوامع، سلطه یافته است و بسیار هم آزادانه عمل میکند.
این کانونها ریشهای کهن در اروپای غربی دارد؛ به افرادی که عضو آن باشند “ماسون ” و ساختمانی که مرکز فعالیت آنهاست “لژ ” میگویند. کلمه ماسون به معنای بنّا و فراماسون به معنای بنّای آزاد است.
*اگر نماد فراماسونری نصب شده از دست در رفته است
————————————————————-
مسئولان شهری معتقدند که نصب این نماد عمدی نبوده و اگر هم مواردی رخ داده است از دست در رفته است.
محمد باقر قالیباف شهردار تهران درباره این نمادها در شهر میگوید: همه دستگاهها از جمله شهرداری تهران باید دقت کنند که از نمادهای فراماسونری در شهر استفاده نکنند؛ اگر هم در جایی نمادی نصب شده، از دست در رفته است.
وی در ادامه میگوید: بحث نمادهای فراماسونری متعلق به تهران نیست و موضوعی عمیق است که در همه کشور و حتی کشورهای دیگر نیز مورد توجه قرار دارد.
شهردار تهران میافزاید: این حرکتی است که سازمان دهی شده پیش میرود و فکر میکنم همه دستگاهها از جمله شهرداری تهران باید با این موضوع با هوشمندی و دقت بیشتری کار کنند؛ اگر جایی نمادی وجود دارد از دست در رفته است.
قالیباف تصریح میکند: بنده فکر میکنم جریاناتی که این موضوع را دنبال میکند کاملا برنامهریزی شده عمل میکنند و علاوه بر اینکه باید با آنها برخورد شود لازم است نسبت به پیشگیری و دقت در طراحی کار توجه بیشتری صورت گیرد.
* نصب نمادهای فراماسونری در پی قصور مدیریت شهری
مرتضی طلایی عضو شورای اسلامی شهر تهران در اینباره میگوید: نصب نمادهای فراماسونری در پایتخت در پی سهل انگاری و قصور مدیریت شهری ایجاد شده است.
وی در ادامه میگوید:طرح عدم به کارگیری از نمادهای فراماسونری و نمادهای نامتناسب با فرهنگهای ایرانی ـ اسلامی را شورای شهر مطرح کرد که مربوط به ساختمانهای بلندمرتبهای بود که نمادهایی شبیه به فراماسونری و الگوهای غربی را مورد استفاده قرار میدهند.
عضو شورای اسلامی شهر تهران تصریح میکند: این نکته باید یک یادآوری به دستاندرکاران در حوزه فرهنگی جامعه باشد تا ترفندهایی که جریانهای انحرافی برای تحمیل فرهنگ غربی و غیر اخلاقی خود به جامعه در سر دارند را رصد و اطلاع رسانی کند.
* نمادها جمعآوری میشود
———————————-
همچنین محمدهادی ایازی سخنگوی شهرداری تهران به وجود برخی نمادهای فراماسونری در فضاهای شهری تهران اشاره میکند و میگوید: حتماً نسبت به امحای نمادهای فراماسونری اقدام میکنیم
وی درباره نصب این نمادها در شهر میگوید:بسیاری از نمادهایی که استفاده میشود شاید تداعی کننده یک نماد منحرف مثل جریان فراماسونری باشد اما به طور کلی اصلاً این موضوع مد نظر نبوده است.
ایازی با بیان اینکه یک شورای فرهنگی و هنری در رأس این کار با حضور افراد فرهیخته و صاحبنظر در مسائل فرهنگی و هنری وجود دارد، یادآورشد: اگر مواردی در این زمینه وجود داشته باشد به آنجا ارجاع داده شده و آنها با بررسیهای لازم نسبت به رفع آن اقدام میکنند؛ همچنین قبل از نصب این کمیته اقدامات لازم را انجام میدهد.
وی در عین حال به برخی از موارد شنیده شده در خصوص وجود تابلوهای فراماسونری در برخی از اماکن همچون مترو اشاره کرد که به مراجع مربوطه ارجاع و امحاء شدهاند، گفت: همچنین در برخی موارد نیز نمادهای فراماسونری وجود نداشته و برداشتهای اشتباه صورت گرفته بود که با توضیحات لازم برطرف شد؛ اما در برخی موارد نیز اقدامات لازم انجام شده است.
در سطح شهر تهران شاهد هستیم برخی از نمادهای فراماسونری برداشته و تعدادی نیز اصلاح شده است ولی هنوز تعدادی از این نمادها در شهر وجود دارد.
[ یکشنبه 10 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
فراماسونری در صنعت غذاها
آیا سردمداران قدرت عمدا برای خاموش کردن جامعه تلاش می کنند؟ نظر دادن در این زمینه سخت است و به اثبات نیاز دارد. اما دلایل زیادی وجود دارد که باعث پذیرفتن این واقعیت می گردد که نه تنها طبقه ایلومناتی بلکه حاکمان نیز تلاش موثری برای به کارگیری سیاست هایی بر ضد سلامت روحی و جسمی جامعه دارند. در این مقاله راه هایی که در جوامع مدرن برای خاموش کردن انسان ها به کار می رود بررسی شده است. در اینجا به بررسی داروها و سموم موجود در غذاها و نوشیدنی ها می پردازیم…
تحقیقات علمی ثابت کرده که سال ها دولت های سراسر جهان سود فراوانی از فروش محصولاتی که به صورت مستقیم بر سلامت جسمی و فکری جامعه اثر می گذارد، به دست آورده اند. در این مقاله به محصولات روزمره ای که باعث صدمه به مغز و اختلال در قضاوت و یا حتی باعث پایین آمدن ضریب هوشی در جهان می گردد اشاره شده است.
و این معنایی جز خاموش کردن توده مردم توسط طبقه ایلومناتی ندارد. به قول هیتلر چه خوش شانسی از این بیشتر که رهبر افرادی باشید که فکر نمی کنند. افراد تحصیل کرده از درستی این مسئله آگاهند و هدف این برنامه را می فهمند و در برابر این عمل غیر قابل تایید عکس العمل نشان می دهند. قضاوت کردن بر اساس داده های غیر قابل شمارش موجود در مورد این مسئله آسان است و به نظر می رسد که نخبگان دقیقا عکس این شرایط را خواستارند. مواد ناسالم، وحشت آور و گیج کننده موجب سکون جامعه می گردد. در اینجا به اثرات مواد دارویی، آفت کش ها، فلوراید و آسپارتام در بدن انسان می پردازیم و می بینیم که چگونه این محصولات به افراد داخل این ساختار تحمیل می شود.
ادامه مطلب ...
[ یکشنبه 10 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
عکس های نفرت انگیز
تتوی کره چشم… این عمل نزدیک 2000 سال پیش انجام می شد و در قرن نوزد و اوایل بیست یک عمل پیش افتاده بود .. با آمدن لنزهای چشمی این عمل منسوخ شد.
2-کنده کاری روی بدن با تیغ : این عمل در بین افرادی شرق آسیا دیده شده .. در کل این عمل در رده تتو قرار می گیرد و کسانی که این عمل رویشان انجام می پذیرد گفته اند درد چندانی نسبت به تتو ندارد.
3-کاشت زیور آلات و اشیا زیر پوست : این عمل با قرار دادن تکه هایی از اشیا در زیر پوست و برجسته کردن آن بخش می باشد خالق این روش دیوانه وار فردی به نام Steve Haworth می باشد.
فلز کاری روی بدن: این عمل دردناکترین نوع تغییرات روی بدن هست . در این روش آهن را بسیار داغ می کنن و سپس در تکه های مختلف روی بدن قرار میدهند.
آویز کردن بدن : دلیل خاصی نیست جز حماقت!!
زبان ماری: یکی از جدیدترین روشهای تغغیر روی بدن اشقاق زبانی است که زبان را به اصطلاح عامیانه تا میانه به دو نیم نصف می کنند و بعد از عمل زبان می تواند روی دیگری حرکت مار گونه داشته باشد.
[ یکشنبه 10 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
پایهگذار کلیسای شیطانپرستان
آنتوان لوی، کسی است که نامش با شیطانپرستی امروزی گره خورده؛ چرا که او کلیسای شیطان را در آمریکا راهاندازی کرده است و بر اساس روایتهای مختلف، انسان عجیب و متوهمی بوده است.
به گزارش سرویس اجتماعی «فردا» به نقل از «همشهری سرنخ» او کلیسایش را با هیچ و پوچ و تنها بر اساس حرفها و موعظههایش ساخت و توانست پیروان فریب خوردهای هم برای خودش دستوپا کند؛ تا جایی که در زمان مرگش ادعای داشتن هزار پیرو را داشت؛ عددی که با وجود تبلیغات و هیاهوی او و فرقهاش، چندان هم زیاد به نظر نمیرسید. اما پایهگذار کلیسای شیطان سرگذشت عجیب و غریبی دارد که از شدت دروغگویی و اختلالات شخصیتی او حکایت میکند.
اما آنتوان لوی قبل از اینکه کلیسای شیطان را راه بیندازد و این موعظههای عجیب و غریب را بکند که بود و چه چیزی او را به این سمت و سو کشاند؟ در این باره اختلاف نظرهای زیادی وجود دارد و البته با خودتان فکر نکنید مثل سرگذشت همه آدمهای معروف و مشهور. نه! یکی از دلایل اصلی این همه روایتهای متفاوت و عجیب و غیرقابل باور درباره زندگی این شخص در حقیقت خود اوست که دو زندگینامه ـ بیوگرافی – متفاوت درباره خودش نوشته؛ انگار که خودش هم درباره زندگیای که گذرانده شک داشته است. یکی از زندگینامههایی که آنتوان در سن 44 سالگی و در سال 1974نوشته «انتقامجویی شیطان» نام دارد. این نوشته پر است از موارد عجیب و فهرستی از کارهای او در لباس یک گرگ گمشده. زندگینامه دیگر او «رازهای زندگی شیطان» است که در سال 1990 نوشته شده؛ یعنی زمانی که لوی 60 ساله بوده. این زندگینامه نوشتهای خیالی است از زبان زنی به نام بلانچ بارتر که زمانی با آنتوان لوی رابطه نامشروع داشته است. لوی علاوه بر این دو زندگینامهای که برای خودش نوشت، مدام به حرفها و ادعاهایش در دهههای مختلف زندگیاش اضافه میکرد. جالب اینکه قضیه به همین جا ختم نمیشد و مخالفان لوی هم افسانهها و افتراها و وقایع عجیب و غریب دیگری را به زندگی او اضافه میکردند که خواه ناخواه او را عجیبتر از آنچه بود نشان میداد. آنچه در ادامه میآید از میان همه آن اطلاعاتی انتخاب شده که به نظر نزدیکتر به واقعیت زندگی او بودهاند.
ادامه مطلب ...
[ یکشنبه 10 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
کلاس مرگ آگاهی
مرگ آگاهی عنوان دورهای است که مسولان یک فرقه انحرافی با دعوت مریدان خود به بهشت زهرا و غسالخانه آنان را به اصطلاح برای مواجه با مرگ آماده می کنند.
این فرقه انحرافی که مسولیت آن را شخصی با عنوان دکتر “الف” به عهده دارد، مدتی است با راه اندازی گروهی تحت عنوان “انجمن وسواس” ضمن اخذ مبالغ قابل توجهی از مخاطبان خود به بهانه رهانیدن این افراد از وسواس و مشکلات روحی دست به اقداماتی می زنند که پایه و اساس دینی و اسلامی ندارد.
از جمله کارهایی که سر کلاسهای این فرد انجام می شود اعترافگیری از حاضران است. مسولان این فرقه بدون توجه به نصوص روایات دینی و احادیث ائمه معصومین(ع) که متواتراً اقرار به گناهان را بجز در محضر خدا نهی کردهاند، مخاطبان خود را وادار می کننند که برای رها شدن از مشکلات روحی، گناهانی را که تاکنون مرتکب شده اند را برای این به اصطلاح آقای استاد بازگو کنند.
نکته تامل برانگیز اینکه این فرد در اعتراف گیری به همین اندازه نیز بسنده نکرده و پس از ضبط کردن اعترافات مریدان نگونبخت خود، این اعترافات را در کلاس های آموزشی پخش می کند.این فیلم ها به راحتی در میان شاگردان این استاد! ردوبدل و حتی در میان افراد خارج از کلاس نیز توزیع می شود که برخی افراد سودجو با سوءاستفاده از اعترافات مطرح شده در این فیلم ها سراغ اعتراف کنندگان رفته و با تهدید افشای راز های آنها از این افراد اخاذی می کنند.
بر اساس این گزارش، تاکنون بر اثر این اعترافات و سوء استفاده برخی افراد شیاد از تهیه و توزیع فیلم این گونه جلسات مسائل مختلف اخلاقی و از هم پاشیدگی خانواده ها رخ داده است. همچنین این فرد که هزینه حضور در کلاسهایش هم کم نیست برای جلسه اول رقمی برابر 75 هزار تومان و در جلسات بعدی برای هر دو ساعت 45 هزار تومان از شاگردان خود پول می گیرد.
دکتر “الف” همچنین برای رنگ و لعاب اسلامی دادن به کارهای خود روزی هم شاگردانش را به غسالخانه بهشت زهرا برده و این افراد را در برابر صحنه های شستشوی اموات قرار می دهد که واکنش طبیعی هر کس برافروختگی، ترس و دگرگونی همراه با ندامت از برخی رفتارهاست. او ادعا می کند با اعتراف گیری و سپس تنبه به روش دیدار از غسالخانه می تواند درد وسواس مردم را درمان کند حال آنکه اطلاع برخی افراد در سر این کلاسها از جنس گناهان دیگران گاه باعث ایجاد پیوندها و دوستی های غیرسالم بین دختر و پسران جوان می شود .
[ یکشنبه 10 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
موسیقی مرگ تمدنها
این گروههای شیطانی پرنفوذ، قادرند به وسیله کنسرتی که اجرا میکنند، مردم را به صدمه زدن به خود و حتی خودکشی ترغیب کنند. مثلاً در مورد گروه «پینک فلوید»، میانگین خودکشی یا صدمه رساندن شدید به خود، بعد از هر اجرای این گروه، 15 تا 20 نفر است. یا اینکه پس از پایان یکی از برنامههای «بیتلها»، برای اولین بار به طور دسته جمعی به جوانان حاضر در کنسرت «هیستری» دست داد.
استفاده از موسیقی، مهمترین ابزار فرقههای انحرافی و شیطانی، در جهت تبلیغ عقاید خود و نیز تحت تأثیر قرار دادن جامعه، به خصوص قشر جوان است. این گروهها گاهی خود به عقاید مبتذل و ضد ارزشی خود اذعان کرده و گاهی نیز بدون این ادعا، به تضعیف بنیانهای ارزشی و دینی و تبلیغ افعال شیطانی خویش میپردازند.
به گفته بسیاری از محققان غربی و شرقی، در صنعت موزیک در بسیاری از آهنگها، مفاهیم کاملاً ضد انسانی و غیر اخلاقی از جمله اعتیاد، دزدی، قتل، مسائل جنسی، همجنسبازی، کفر و ناسزاگویی، تقدیس شیطان، توهین به تعالیم پیامبران و … مطرح میشود که عمدتاً به صورت تبلیغی و تشویقی بیان میشوند. تکرار مکرر این آهنگها و مفاهیم است که زمینه تغییر تدریجی فرهنگ جوامع را فراهم میآورد و اینچنین میشود که معنویت و مسائل اخلاقی و انسانی، به مدد آهنگهای پرمحتوای خوانندههای دستنشانده شیطان، به مرور زمان از جوامع انسانی رخت بسته و جای خود را به تفکرات دنیاپرستی، ماتریالیستی، اومانیستی و غیر انسانی میدهد و ذره ذره، بشریت را به سوی نابودی سوق میدهد.
ادامه مطلب ...
[ شنبه 09 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
ضیافت شیطان با سفره عرفان
از سوی دیگر عرفانهای کاذب گاه در قالبهای متفاوتی چون دعانویسی، رمالی و جادو، جلوهگری میکنند. مدعیان این بدعتها در برخی موارد حتی قادر به خواندن قرآن نیز نبوده، اما ادعای فرستاده شدن از جانب خدا را دارند. همچنین گروهی از این افراد گاه با عناوینی چون پزشکی و انرژی درمانی، دست به فعالیت زده و ثروتهای کلانی را نیز کسب کردهاند.
ادامه مطلب ...
[ شنبه 09 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
انجیل شیطانی جولانگاه افسار …
«انجیل شیطانی» جولانگاه افسار گسیختگی «ابلیس»
به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه فارس، کتاب «انجیل شیطانی» را «آنتوان لاوی» در حالی به رشته تحریر در آورد که تا بر اساس اعتقادات شیطانی خود، راه تسلط انسان شیطانی را بر روی زمین هموار سازد و روح الهی انسان و بعد معنوی او را در ورطه فراموشی قرار دهد و با نادیده گرفتن نقش خداوند، شیطان را حاکم مطلق بشریت معرفی کند، او تمام این ابزار را به کار برد تا فقط و فقط تمام مفاهیم مقدّس را انکار کند و همه چیز را به هوسرانی و لذتخواهی انسان ختم کند، لذا به منظور آشنایی بیشتر با اندیشههای این شیطان پرست و نقد «انجیل شیطانی» او با حجتالاسلام والمسلمین «حمزه شریفی دوست» مدیرگروه عرفانهای نوظهور نهاد رهبری در دانشگاهها انجام دادیم که در پی میآید:
«لاوی» به دنبال تسلط انسان شیطانی بر زمین است
*یکی از کتابهای مقدس این فرقه «انجیل شیطانی» است، تاریخچه تدوین این کتاب به چه زمانی بر میگردد؟ مقداری از محتوای این کتاب را شرح دهید؟
– کتاب انجیل شیطانی (satanic bible) متن مقدّس آیین شیطانی است که «آنتوان لاوی» آن را در سال 1969 نوشته است، این کتاب که شامل مجموعهای از مقالات، مشاهدات، آیینهای شیطانی و ایدههای منحصر به فرد در باب مسلک شیطان پرستی است، فلسفه شیطانگرایی را در چهار بخش تبیین کرده است، مقالات انجیل شیطانی بیشتر برای مقابله با آیین مسیحیت نوشته شده است، بخش آخر آن شامل مراسم، آداب و مناسکی است که به اعتقاد «لاوی» برای تسلط بر زمین و تجربه حیات مقتدرانه و آزاد، باید از آن بهره برد.
«لاوی» و تقابل لذت و دیانت!
«آنتوان لاوی» سیر مطالب را بهگونهای پیش میبرد که خواننده نتیجه میگیرد، شیطانپرستی تنها گزینه منطقی برای آدمی است، وی چنان این عقیده را با قوّت مطرح میکند که مدّعی میشود اگر کسی شیطانپرستی را در پیش نگیرد، یقیناً مشکل روانی یا فکری دارد، همچنین پیش فرضهای زیادی را پذیرفته است که اغلب به این پیشفرضها اشاره نمیکند و فقط به نتایج و لوازم آن میپردازد، پارهای از ایدههای «لاوی» مربوط به انسانشناسی، پارهای دیگر مربوط به خداشناسی و بعضی دیگر نگرشهایی است که در مورد نقش و جایگاه شیطان دارد، ایدههای وی در مورد خدا و ادیان، ناظر به دین مسیحیت است.
شرارت انسان بر ایده شیطانی «لاوی» حکمرانی میکند
مهمترین ایده و فرضیهای که «لاوی» در کتابش مطرح میکند «تقابل دیانت و لذت» است، «لاوی» با اصرار مدّعی میشود که هر کس مذهب و دینداری را انتخاب کند، باید لذّت، خوشی و پویایی را کنار بگذارد، وی میگوید: انسان مسیحی که از زندگی خود لذت ببرد، در عالم خارج سراغ نداریم، انسانها باید بین لذت و دیانت یکی را انتخاب کنند .
دومین فرضیهای که «لاوی» میپذیرد، «شرارت آمیز بودن وجود انسان» است، وی میگوید: «شرارت و بدی و کینه و نفرت، نه فقط لازمه ذات انسان و اقتضای وجود اویند، بلکه بر سایر ساحتهای وجودی انسان حکومت دارد، حاکمیتِ شر بر قوای وجودی انسان، نه یک غلبه عادی که اصولاً شرارت، تمام حقیقت انسان است»؛ بنابراین فرار از شرارت و بدی، رویگردانی از حقیقتِ وجودی انسان است؛ گویا کسی بخواهد شوری را از نمک بگیرد، خشونت نه تنها ارثی، که ذاتی آدمی است و به همین دلیل استفاده از خشونت طبیعی است؛ چرا که خشم پدیدهای غریزی و کاملاً طبیعی است.
«لاوی» شیطان را غایت سلوک معنوی معرفی میکند
لاوی خشم را علامت سلامت روانی میشمارد و با تمسخرِ مسیحیت، به مریدان خود سفارش میکند، اگر کسی به شما سیلی بزند، نه تنها سکوت نکنید، بلکه خشم خود را کاملاً ابراز کنید و به اقتضای حکم طبیعت خود، با سیلی محکمتری پاسخ او را بدهید، نگرش لاوی در مورد «ماهیت خشن انسان» به اینجا ختم میشود که شیطان را غایت سلوک معنوی معرفی میکند؛ چون انسانِ آرمانی کسی است که به اقتضای وجودی خود عمل میکند و به حکم غریزه خویش به بزرگترین نماد شرارت و طغیان (شیطان) نزدیک میشود؛ به عبارت دقیق، «انسانِ فعلیت یافته، شیطانی بزرگ است».
ادامه مطلب ...
[ شنبه 09 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
هرم قدرت در آیین شیطان + عکس
در این طبقه ۳۰۰ خاندان ثروتمند یهودی معرفی می شوند که زیر نظر ۱۳ خاندان تاجدار دنیا را اداره می کنند.این ۳۰۰ خاندان به قدری ثروتمنداند که ثروتشان در مخیله من و شما نمی گنجد. طبیعتا منظور از خاندان ثروتمند خاندانی چون Bill Gates نیست. این ۳۰۰ خاندان یهودیان هستند که نامشان کمتر به گوشمان خورده یا اصلا به گوشمان نخورده است.
“يُرِيدُونَ أَنْ يُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَيَأْبَى اللَّهُ إِلَّا أَنْ يُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ”

راس هرم
در کمال بی شرمی چشم شیطان را در راس این هرم قرار داده اند و همان گونه که می دانید (با این که ما توقیت نمی کنیم) این چشم به شدت به چشم دجال آخرالزمان شباهت دارد .
ادامه مطلب ...
[ شنبه 09 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
رابطه جادوگری با شیطانپرستی
مدیرگروه عرفانهای نوظهور نهاد رهبری در دانشگاهها با اشاره به اینکه اعتقاد به قدرت شگرف شیطان در اشعار سران «متال» به روشنی به چشم میخورد، از رابطه جادوگری با «وعده اقتدار» شیطانپرستان سخن به میان آورد.
شیطان پرستان همانند سایر فرقههای عرفان کاذب برای تبلیغ آیین پوشالی خود دست به تبلیغات وسیعی میزنند که شناخت شیوههای تبلیغی آنها میتواند در خنثی سازی فعالیتهای شیطانگرایانه این فرقه انحرافی مؤثر باشد. در همین رابطه زیر شاخههای موسیقیهای «متال» و «راک» در کشور ما در شکل و محتوای رواج و گسترش قابل توجهی داشته است؛ ولی کسی تا کنون از نظر محتوایی، درون مایههای اشعار این گروهها را تحلیل نکرده است، به همین جهت در ادامه سلسله مصاحبههای گذشته با حجتالاسلام والمسلمین «حمزه شریفی دوست» مدیرگروه عرفانهای نوظهور نهاد رهبری در دانشگاهها در خصوص روشهای جذب شیطانپرستی و از جمله جایگاه و نقش موسیقی در اشاعه تفکرات شیطانپرستی گفتوگویی ترتیب دادیم که در پی میآید:
شیطانپرستان از چه روشهایی برای تبلیغ و جذب افراد استفاده میکنند؟
امروزه شیطانپرستی با به کارگیری شگردهای مختلف، سعی میکند خود را به صفحه دل و ذهن انسان امروزی نزدیک کند. دستِ کم سه دسته ترفند در جریان شیطانی تعقیب میشود که هر کدام ناظر به یک حوزه طراحی شدهاند. پارهای از ترفندهای تبلیغی در این مسلک، جهت اقناع فکری و ذهنی و دستهای دیگر با هدف تغییر در رفتار و بعضی دیگر برای به خدمت گرفتن احساسات و هیجانات طراحی شدهاند.
مهمترین روشهای گسترش جریان شیطانی شامل مواردی چون «وعده اقتدار»، «تحریف مفهوم دعا»،«موسیقی»، «هالیوود» و «نماد» است.
ادامه مطلب ...
[ شنبه 09 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
قانون اساسی ماسونعصر خِرد
سنگ رازآميز راهنما در «جورجياي آمريکا»، پيامي ده مادّهاي با هشت زبان جديد است که در رأس آنها، پيامي به چهار زبان باستاني بابِلي، يوناني قديم، سانسکريت و هيروگليف مصري ديده ميشود.
اين سنگ که گاهي سنگ دايرة آمريکايي نيز خوانده ميشود رهنما سنگ نام دارد و يک يادبود گرانيتي در منطقة «البرت کانتي» در ايالت جورجياي آمريکاست که ارتفاع آن با احتساب سنگ بناهاي فرو رفته در در خاک به 20 پا (6.1 متر) و بدون آنها به 18 فوت (5.5 متر) ميرسد. اين بنا از شش قطعه گرانيت به ارزش وزني 240 هزار پوند (معادل يکصد و 10 هزار کيلوگرم) تشکيل شده است. يک قطعه در وسط و چهار قطعه در اطراف آن قرار دارند. يک سنگ هم بر روي هر پنج قطعه قرار دارد که از نظر ستارهشناسي در يک رديف قرار دارند. لوحي در سمت غربي سنگ جورجيا در زمين فرو رفته که تاريخ و هدف آن را بيان ميکند.
ادامه مطلب ...
[ شنبه 09 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
فرماندهان آخرالزّمانی شیطان
يکي از ابزارهاي کهن و قديمي شيطان استفاده از ابزار بدلسازي و نسخة بدل حقايق است. افرادي که بخشي از حقايق را ميفهمند نه کلّ آن را به همان اندازه حقيقت را پذيرفته و از بقيّهاش بيخبر ميماند يا با توجّه به کم اطّلاعي نسبت به بقيّة موضوع موضعگيري ميکند. جريانهاي مدّعيان نبوّت، امامت، مهدويّت و معنويّت در طول قرنها آدميان بسياري را به خود مشغول ساخته و آنها را يا از مسير حق و حقيقت خارج ساختهاند يا حتّي در موارد متعدّد به ورطة هلاکت انداختهاند.
مدّعيان معاصر
در سالهاي اخير، رواج پديدة اوهام و خرافه، رونق بازار عرفانهاي مجازي و معنويّتهاي فانتزي، گسترش طريقتهاي منهاي شريعت، رشد شبهعرفانهاي ژلهاي با رنگ و بوي شهوت، شهرت و ثروت و گرمي بازار مکّارة مدّعيان دروغين به ويژه متمهّدان و مدّعيان دروغين مهدويّت رشد فزاينده و نگران کنندهاي يافته است.
بايد اذعان نمود که اين روند، مختص به ايران يا کشورهاي اسلامي نيست بلکه گرايش به معنويّتهاي مجازي در مغرب زمين نيز، رونق گرفته است؛ زيرا معنويّت، گمشدة دنياي معاصر است. واقعيّتي به نام خلأ معنويّت، به رغم احساس شديد تشنگي انسان معاصر به حقايق ماوراي طبيعت، همدست قدرتهاي سياستپيشه را براي بهره برداري از اين خلأ باز مينهد و هم تشبّث به هر حشيش يا سيراب شدن با هر سرابي را براي اين انسان حيران توجيه ميکند.
نسل تشنة معنويّت، عطش خود را با سرابهاي عرفاننما فرو مينشاند. در بازار گرم مدّعيان، بنجلهاي خرافه و عرفانهاي بدلي، فرصت عرضه مييابند و اين سيکل عرضه و تقاضا تا همواره وجود جهل و ظلم در جهان ادامه خواهد داشت. ميلتون، يکي از محقّقان حوزة جامعه شناسي اديان نو پديد مينويسد: بيش از دو هزار فرقة معنويّت گرا در آمريکا و بيش از دو هزار جريان معنويّتجو در اروپا هست که درصد کمي از آنها مشترکند.
زمينههاي ادّعا
زمينههاي مختلفي باعث ظهور و بروز جريانهاي مدّعيان ميشود که در اينجا به مهمترين آنها اشاره ميکنيم:
ادامه مطلب ...
[ شنبه 09 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
تصویری از اتاق یک شیطان پرست
در همین نزدیکی زمزمهای از اغفال تعداد قلیلی از جوانان ایرانی توسط فرقههای کاذب به گوش میرسد، زمزمهای که شاید برخی از مسئولان فرهنگی را از خواب غفلت بیدار کند که تبیین عرفان اسلامی، جهاد فرهنگی را میطلبد. به گزارش رهبران شیعه به نقل از خبرنگار آیین و اندیشه فارس، هنگامی که به سابقه حضور عرفانهای کاذب و معنویتهای نوظهور نگاهی میاندازیم، نقش و حضور دشمنان ایران اسلامی را به وضوح شاهد هستیم، اینکه برخی از فرقههای شیطانی با فعالیتها زیرزمینی خود همراه با حمایت همه جانبه دشمنان این مرزو بوم در صدد هستند تا جوانان را به سوی خود جذب کنند.
در همین نزدیکی فرقهای تحت عنوان «شیطانپرستی» برخی از جوانان ایرانی را اغفال کرده است، این شاید زنگ خطری باشد تا مسئولان فرهنگی را از خواب غفلت بیدار کرده و آنها را به سوی جهاد فرهنگی برای تبیین بیشتر عرفان اسلامی سوق دهد.
در ادامه، تصویری از اتاق خواب یک جوان شیطانپرست ایرانی را مشاهده میکنید:
[ شنبه 09 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
فراماسونرها در بیشه “بوهم”
فراماسونرها در بیشه “بوهم” به دنبال چه هستند؟
سازمان جهانی فراماسونری در کنار فعالیتهای سیاسی و اقتصادی، خوشگذرانی های مخصوص به خود نیز دارد. هر ساله در ناحیه جنگلی بوهم ایالت کالیفرنیا برجسته ترین افراد سیاسی و اقتصادی آمریکا طی تفریحات و عیاشی های سه هفته ای در کنار اجرای آیین های شیطان پرستی و قربانی کردن انسان به بحث های سیاسی و اقتصادی و فرهنگی نیز می پردازند.
بیش از 160 سال است که کلوبهای خصوصی اشراف به عنوان گوشه دنجی برای طبقه موثر در سیاست های سیاسی ـ اقتصادی و اجتماعی آمریکا و جهان در این کشور فعالیت دارند. این کلوب های اکثرا مردانه در نگه داشتن قدرت در دست جمع محدودی از طبقه اشراف نقش اساسی دارند. اما با گذر زمان محدودیت های این کلوب ها برای نژاد، قومیت و جنس اعضا کم رنگتر شده است. در این میان کلوب بوهمیان که تمامی اعضای آن را مردان تشکیل می دهند در حفظ بنیادهای خود کوشا بوده و یکی از قدیمی ترین کلوب های اسرار آمیز طبقه اشراف آمریکا است که دو تا سه هزار عضو دارد و از سال 1899 تا کنون هر تابستان در حدود سه هفته در جنگلی به نام بوهم در کالیفرنیا گرد هم می آیند.
کلوب بوهم بیش ار 120 سال فعالیت دارد.
ادامه مطلب ...
[ شنبه 09 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
پائولو کوئیلو و شیطان پرستی
دو مطلب در اینجا وجود دارد: اول این که وی مدتی عضو انجمن های جادویی و شیطان پرستی که کرولی دایر کرده بود بوده است که نکات زیر در مورد همین محور قابل تأمل است.
کوئلیو از جادو و جادوگری تجربیاتی دارد و دنیای معنوی را در عالم جادو خلاصه میداند و این تجربه را برای درک عالم معنا ضروری میشمرد. از این روی پدر شیطانپرستی مدرن، الیستر کرولی، کوئلیو را مسحور خود کرده و او کرولی را انسانی فوق العاده میداند. کرولی جادوگری را بهطور گستردهای ترویج نمود و انجمنی تاسیس کرد که کوئلیو چندی در آن فعالیت کرد. وی موفق شد از نزدیک کرولی را ملاقات کند و در این دیدار مجذوب او شد.
الیستر کرولی نفوذ زیادی بر بسیاری از جوانان داشته است. من با همسرم به دیدار وی رفتیم و او ما را مجذوب خود کرده بود.
ادامه مطلب ...
[ شنبه 09 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
ابلیسک (obelisk) چیست؟
نگاهی به پیشینه نمایه ابلیسک
ابلیسک (obelisk) که برگرفته از واژهای یونانی به معنای ستون برافراشته است یک بنای یادبود باریک با قاعدهای مربعشکل بوده که در بخش فوقانی آن یک هرم قرار داده شده است. بر ساس اساطیر مصر باستان این بنا با خدای خورشید یعنی “رع” (Ra) مرتبط میشد. بدين صورت که اين نماد اشعهای از اشعههای خورشيد بود که به صورت سنگي درآمده است و “رع” الهه خورشيد درون اين سنگ قرار دارد.
در زبان مصر باستان بر اين بنا نام “تِجِن” (Tejen) نيز مینهادند، مصريان معتقد بودند بدنه بلند و باريک ابليسک مظهر دفاع و محافظت و هرم رأسی بنا نيز مظهر دورکردن نيروهای منفی و باد و توفان است. ابليسک در دوراني نيز نماد ازيريس(Osiris) شد. زيرا اعتقاد بر اين بود که اين الهه توانسته بر تمامی خدايان ديگر تفوق بيابد به همين دليل دارای قدرتهايی از هر يک از خدايان ديگر شده بود و لذا ابليسک، نمادی که متعلق به رع بود (خدای خورشيد يا رب السماوات) نصيب ازيريس (خدای مرگ و دنيای زيرزمين) شد.
نفس ازيريس، باع (Ba) به نام بانبجِت (Banebdjed) خوانده میشد و اين باع بود که حيثيت و شخصيت و قدرت را براي ازيريس به همراه داشت و نماد بانبجت نيز قوچ بود و اين دليلی بود برای پرستش اين حيوان توسط عده اي از مردم مخصوصاً در شهر منديز (Mendes) در زمان باستان. از اینجاست که رابطه میان ابلیسک و فرقههای فراماسونی و ایلومیناتی آغاز میشود .
منبع : عماریون
[ شنبه 09 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
دام جنسی شیطانپرستان
مراسم بوسه مقدس
اين مراسم در هنگام عضويت يك عضو جديد به فرقه شيطان پرستي انجام مي شود و به اين صورت است كه شخص جديد عريان شده و توسط كشيش كليساي شيطان، يا همسر وي به پنج عضو بدن او بوسه زده مي شود، يكي از اين اعضا، آلت تناسلي اوست. به عقيده آنها اين كار «باعث خير و بركت او، تقدس او در بين شيطان پرستان، تشكر از وي به منظور عضو شدن و در نهايت قبولي فرد خواهد شد!» احترام بيش از حد اين فرقه به عضو مخصوص توليد مثل، به اين دليل است كه آنها هر چه در جهان وجود دارد را مديون آلت تناسلي مي دانند و معتقدند كه مي بايست نهايت لذت جنسي غيراخلاقي را در اين دنيا ببرند.
نماز سياه يا نماز جماعت
مراسم مهم ديگر شيطان پرستي كه در كليساي شيطان برگزار مي شود، نماز سياه يا نماز جماعت سياه نام دارد. اين مراسم كه در راستاي مبارزه علني با اديان الهي انجام مي شود، دقيقاً همانند مراسم عشاي رباني مسيحيت است با اين تفاوت كه تمام كارها را برعكس انجام مي دهند. در نماز سياه شيطان پرستان، كشيش و حاضران در حالي كه برهنه هستند، دعاها و سرودهاي مذهبي را به صورت برعكس مي خوانند. مثلاً هر جا كه از بهشت و زيبايي سخن گفته شده، از جهنم و زشتي سخن مي گويند. هرگاه نام خدا، يا حضرت مسيح(ع) آورده مي شود، همگي شروع به انجام حركات كفرآميز مي كنند. در ابتداي شكل گيري مراسم نماز سياه، قرار بود كه فقط به مسيحيت و اعمال اين آئين توهين شود و كار ديگري انجام نشود، اما پس از مدتي، اعمال جنسي و كشتن كودكان بي گناه نيز به آن اضافه شد.
همچنين در اين مراسم، نمادهايي مثل صليب وارونه، شمع و پارچه سياه، خون، و … مشاهده مي شود. با اين وجود به نظر مي رسد كه شيطان پرستان به طور حساب شده اي، با تقليد از مراسم عشاي رباني به توهين و تمسخر مسيحيت مي پردازند، چرا كه در مراسم عشاي رباني مسيحيت كارهايي انجام مي شود كه جاي هيچ گونه دفاع منطقي را براي مسيحيان باقي نمي گذارد.
در مراسم عشاي رباني، مسيحيان به كليسا مي روند و از كشيش بزرگ قطعات كوچك نان مقدس و قطرات شراب را مي گيرند. آنان معتقدند كه نان تقديس شده توسط كشيش، جسم مسيح (ع)است!! و با خوردن نان، جسم و خون مسيح(ع) را تناول كرده اند. در قرون اخير بسياري از كارگردانان كليساها معتقدند كه «هر كس، نان و شراب مقدس را بخورد، مسيح در او حلول مي كند و او همان حيات جاودانه و هويت و شخصيت عيساي مسيح را پيدا خواهد كرد.» اين عقيده غيرعقلاني و متوهمانه از خرافي ترين مسائلي است كه مسيحيت معاصر به آن گرفتار شده است، به طوري كه «به عاملي جهت جدايي كليساها از يكديگر تبديل شده است.» پس، از آن جايي كه شيطان پرستان مي دانند كه مسيحيان به دليل انتقادهاي جدي به عشاي رباني، حساسيت كمتري روي آن دارند، «عشاي رباني» مسيحيان را مورد توهين و تمسخر قرار مي دهند.
با اين وجود به نظر مي رسد كه اين مراسم شيطان پرستان زمينه اي براي توهين كردن شان به ساير اديان الهي است. بدون شك اگر براي اين فرقه كثيف موقعيت مناسب ايجاد شود، به طور علني در مراسم نماز سياه، به توهين و تمسخر مباني دين اسلام نيز مي پردازند.
ادامه مطلب ...
[ شنبه 09 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
شیطانپرستان با چهرههای جدید
افراد شیطان پرست امروز به علاوه خالکوبیها و خودآرایی وحشتناک دست به تزریق مادهای به نام سالین زدند که موجب برآمدگی بزرگ و قابل شکل گیری است تا بتوانند چهره شیطانی خود را بیشتر از پیش به نمایش بگذارند. در این خصوص این شکل و شمایلها رعب و وحشتی را به جامعه به ارمغان آورده است.
* چگونگی تزریق این ماده
این ماده را توسط لولههای باریک و توسط سرنگهایی که در پیشانی و سر فرو میبرند به صورت مخصوصا در پیشانی تزریق میکنند و این تزریقات حدود 16 تا 24 ساعت به طول میانجامد و قیافهی افراد به طوری که میخواهند زشتتر و قبیحتر از قبل در ميايد.گفتنی است: برخی شهروندان بر این باورند که چهرههای این گونه در نیمههای شب در خیابانهای شهر دیده شده است.
[ شنبه 09 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
جایگاه زنان در شیطان پرستی
انسان افسار گسيخته اي كه هيچ مرزي را در كردارش ترسيم نمي نمايد، شیطان پرستی را بهترین ملجا برای خود مي داند. مدل زندگي که شيطان پرستي براي پيروانش رقم زده است منجر به بسياري از بيماري هاي روحي و جسمي مي شود و در اين بين برخی زنان نيز قربانيان ناآگاه اين عامل سقوط انساني محسوب مي شوند. | ||
شيطان پس از شش هزار سال عبادت، وارد جرگه فرشتگان مقرب الهي شد، اما تكبري كه در وجودش همچون شعله زير خاكستر بود، به هنگام سجده بر آدم، سر برآورد و نداي «خلقتني من نار و خلقته من طين» سر داد؛ ندایی که او را از قله سعادت به قعر شقاوت فرستاد و از آنجا بود كه كمر همت به گمراه کردن آدم(ع) و فرزندان او بست و فریاد زد: «فبعزتک لأغوینهم اجمعین».
با وسوسهاش كام آدم و حوا را به طعم ميوه ممنوعه آلوده نمود و آنان را از بهشت عرشي به منزل فرشي هبوط داد و حال اين قابيل است كه با كمند حسادت شيطان، دست خويش را به خون برادر رنگين نموده و خداوند را بر آن داشت تا انسان را تا ابديت ندا دهد كه: «الم اعهد اليكم يا بني آدم أن لا تعبدوا الشيطان إنه لكم عدو مبين» و اكنون سالها از آن عهد جاودانه خداوند با فرزندان آدم ميگذرد و در تاريخ همواره قابيلياني بودند كه اين عهد را شکسته و به جرگه عبادالشيطان درآمدهاند، ولي شيطان بر سر پيماني كه با خويش بسته بود، محكم ايستاده و پيرواني را به عبادت خويش فرا ميخواند و نداي «أنا ربكم الأعلي» را كه روزي به واسطه فرعون سر ميداد، امروز خود بي واسطه سر ميدهد تا مرهمي باشد بر زخم كهنه تكبرش. روزگار ما اما، روزگار پایهگذاری و سازماندهی به اجتماعهای پراکنده شيطان پرستي است. سران شيطان پرست در تلاشند، این اجتماع را به تحقق برسانند و برای این مقصود، از ابزارهای گوناگون بهره میبرند.
در میان گمراهان این فرقهها حضور زنان نیز قابل مشاهده است و از این رو تبیین و نقد عالمانه عقاید و آداب این گروه ها جهت جلوگیری از رشد و نفوذ آنان ضروری است. پژوهشی که هم اکنون پیش روی شماست به روش استنادی و با توجه به منابع کتابخانه ای و اینترنتی سامان یافته است.
هدف اصلی پژوهش بررسی جایگاه زنان در این فرقه میباشد و در صدد پاسخ گویی به این پرسش است که جایگاه زنان در شیطان پرستی چگونه جایگاهی است؟ جريان شيطان پرستي كه به تحقير همه جانبه انسان و انسانيت ميپردازد. اين مكتب نوظهور به زن به ديد تحقير مينگرد. اين تحقير نگري ناشي از پشت كردن به دين و دستورات ديني ميباشد. محصول ديدگاه فيلسوفاني است كه به زن به ديده تحقير مينگريستند و وي را بي فضيلت ميخواندند. نگاه به زن در این مکتب به صورت زیر ترسیم می گردد:
زن مظهر فريبكاري و ريا : «مسيحيت و يهوديت امروزي بر این اعتقاد است که حضرت آدم علیه السلام توسط همسرش حوا فریب خورد. که البته اسلام چنین چیزی را قبول ندارد. زیرا صراحت قرآن بر این است که شیطان هر دو را فریب داد. اما آنها می گویند: شیطان ابتدا حوا را فریب داده و سپس حوا، آدم را منحرف کرده، فریب داد و باز می گویند که: میوه ممنوعه سیب بوده است. اما جالب توجه اینکه در يكي از تصاویر كشيده شده كه از شيطان پرستان به دست آمده، تصوير زن و مرد شيطان پرستي و سیبي به رنگ سفید است، که هرگز سیب سفید دیده نشده است. لذا سیب سفید نماد فریب کاری و دروغ می باشد. نکته قابل تأمل این است که اين سیب در دستان زن می باشد. دقیقاً به این معنا که زنان، عامل فریب مردان میباشند.(جنون شیطان پرستی،1386: 9).
ازدواج ستيزي: هنگام مرور نوشته هاي شيطان پرستان مرتبا به ديدگاه منفي آنها نسبت به ازدواج برخورد ميكنيم. جملاتي مانند اين كه: «ازدواج نكن، بچّهدار نشو، از اينكه ابزار و وسيلة بيولوژيك براي ادامة نسل و زندگي انسانها باشي، حذر كن، فقط براي خودت باش.» همان طوري كه مشاهده ميشود پيروان شيطان پرستي مكررا در پي روابط خارج از چارچوب خانواده هستند.
زنان به عنوان مبلغ شيطان پرستي: یکی از اصول اعتقادی این گروه براساس لذت جنسی استوار است و در نظر آنها دختر جوان فقط مظهر لذت جنسی است و تنها فایده وجودی او تجاوز به او و آمیزش قهرآمیز با وی است. بسياري از شيطان پرستان معتقدند كه در هنگام تجاوز به زنان شيطان در پيكر آنان حلول مي يابد و اين لحظه خوبي است. علیرغم تمامی تحقیرهای فوق در برخي كشورها وظيفه تبليغ و اشاعهي شيطان پرستي را زنان برعهده دارند.
مراسم قرباني براي شيطان: مراسم شيطان پرستي جديد، مراسمي است براي دعوت از شيطان باطني و حس اهريمني دروني كه با اعمال جنسي، آرام و ارضاء مي شود و با توجه به اينكه آنها جسمپرست هستند معتقدند انسان بايد از هر راهی كامل ترين لذت جسماني و جنسي را در اين دنيا ببرد. عدهای از شیطانپرستان از اینكه مردم مسائلی مانند قتل و جنایتهای خشن و وحشتناك را به آنها نسبت میدهند ناراحت هستند و آنها را شایعه میدانند ولی عدهای از آنها، آن را پذیرفته و اعتراف و اقرار به انجام چنین كارهایی میكنند.
پدر و مادرت را بكش: نمونه اي از لباس هايي كه شيطان پرستان بر تن مينمايند و مشاهده شده است و متاسفانه عده اي از جوانان از اين گونه لباس ها بدون توجه به مفهوم جملات و كلمات مندرج در آن استفاده مينمايند حتي بدون اين كه بعضا اعتقادي به آن داشته باشند اما تابلوي متحرك شيطان پرستي شده اند. در روي يكي از لباس هاي بررسي شده عبارت «خدا را بكش»،«پدر و مادرت را بكش»،«خودت را بكش»، نقش بسته است. آري خودت را بكش اين شعار هميشگي شيطان براي نابودي نسل انسان است. انساني كه باعث رانده شدن شيطان از درگاه خداوند شده است و كينه اش را در دل گرفته است اما آيا واقعا بايد بدان تن داد.در عبارت فوق الذكر مشاهده مي شود كه علاوه بر پدر، مادر نيز نشانه تير شيطان قرار گرفته است. مادري كه زهدانش مهملي آرام، براي بازتوليد بشريت است.
خداوند در قرآن كريم مي فرمايد: «شيطان شما را به فقر و تهي دستي ميخواند و شما را به فحشا و بدي امر مي كند اما خداوند شما را به آمرزش و فزوني در روزي وعده ميدهد و خداوند قدرتش وسيع است و داناست… ».(سوره بقره، آیه 268).
بنابراين يكي از راههايي كه شيطان انسان را در گرداب خود فرو ميبرد فحشا است امري كه در كژراهه شيطان پرستي يكي از اصول اساسي خوانده ميشود. امروزه شيطان پرستي معجوني از ناهنجاري هاي اجتماعي را در برخي جوامع به بار آورده است. مدل زندگي كه شيطان پرستي براي پيروانش رقم زده است از هيچ قانوني پيروي نميكند. حدو مرز ندارد. انساني نيست.
منجر به بسياري از بيماريهاي روحي و جسمي ميشود. در اين بين زنان نيز قربانيان نا آگاه اين عامل سقوط انساني محسوب ميشوند. «بساط آن چيزي كه امروزه به عنوان آزادي زن در دنيا و از سوي فرهنگ غربي پهن شده است بر پايه اين است كه زن را در معرض ديد مرد قرار دهد تا از او تمتعات جنسي ببرند. مردان از آنها لذت ببرند و زنها وسيله التذاذ مردان شوند. اين آزادي زن است؟….. زن را به چشم يك انسان والا نگاه كنيد تا معلوم شود كه تكامل و حق و آزادي او چيست؟ ….. زن را به چشم آن عنصر اصلي تشكيل خانواده در نظر بگيريد تا معلوم شود كه او چگونه كمال مي يابد و حقوقش در چيست؟»(بيانات رهبر معظم انقلاب در ديدار با پرستاران و اقشار مختلف مردم 22/8/1370).
بنابراين دنیای امروز که به دروغ ادعای احیا و دفاع از حقوق زنان را داشته و بدین منظور جمعیت ها و به تعبیری NGOهایی نیز تشکیل داده اما در واقع به جای تدارک و استیفای منافع و حقوق زنان، به جنس زن خیانت می کند دیگر نمی تواند داعیه این مهم را داشته و خود را تنها غم خوار آنان بخواند. شيطان پرستي براي پيروانش ارمغاني جز ايدز، انحرافات اجتماعي، فساد، بي اخلاقي و … نداشته است. فرهنگ سازي و افزايش آگاهي و تبيين زندگي معنوي و ديني براي قشر دانشجو بايد مورد توجه قرار بگيرد و بايد مردم بالاخص زنان و دختران نسبت به حضور چنين بينشهاي شيطاني حساس و آگاه باشند. بنابراین لازم است که نهادهای فرهنگی با هوشیاری کامل آمادگی لازم را برای توانمند سازی فرهنگی در برابر این ایدئولوژی فاسد ایجاد کنند. باید توجه داشت که انحرافات اجتماعی، همه شیطان پرستی نیست و لایه های عمیق تر و فریبنده ای که راهزن اندیشه و اخلاق و اعتقادات است، در پس آن نهفته است. بايد وسوسه دشمنان در زمينه ايجاد تشكيك در اعتقادات جوانان را وسوسه خصمانه به حساب بياوريم.
تحقیق و پژوهش از لیدا حیدری
دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات زنان دانشگاه تهران
منابع:
· صديقي پاشاكي(1386)، جنون شيطان پرستي، نقد سيطنيسم مدرن و معضلات اجتماعي همراه آن، تهران: انتشارات ناظرين، چاپ اول.
· قدوسي زاده، حسن(1389)، نكته هاي ناب، قم: دفتر نشر معارف، چاپ هفتم.
· www.mysavior.ir
· www.tebyan.net
|
[ شنبه 09 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
مرلین منسون کیست؟
مرلین منسون(رهبر شیطان پرستی جهان)
۱٫ بیوگرافی
” مرلین منسون ” نام مستعار ” برایان وارنر ” متولد سال ۱۹۶۹ میلادی از یک خانواده فقیر و سطح پایین فرهنگی در منطقه کانتون اوهایو آمریکا میباشد . وی دوران کودکی سختی را پشتسر گذاشته و همواره با آرزوهای کوچک اما دستنیافتنی اقتصادی و مالی و آنچه در برهه زمانی موردنظر ، حداقلهای یک زندگی را برای یک کودک و نوجوان در آمریکای افسار گسیخته لازم میساخت بزرگ شد .
وارنر دوران کودکی پر از حسرت خود را به جوانی میرساند . در حالی که گروهی نیز اظهار کردهاند وی مدتی را در یک مدرسه مذهبی مسیحی تحصیل کردهاست. برایان در سن ۱۸سالگی ضمن نقل مکان به منطقه تامپابای در فلوریدا به شغل روزنامهنگاری روی میآورد .
وارنر در طول این مدت مطالب مختلفی را با قلمی ضعیف و سطحینگر در نقد اشعار موسیقیهای مبتذل و سخیف ” متال ” و ” راک ” به رشته تحریر در میآورد. گروهی از هواداران وی به غلط او را منتقد متال معرفی میکنند . اما آنچه با اطمینان درخصوص این برهه زمانی شیطانمدرن میتوان اظهارنظر کرد، این است که سالهای جوانی برایان سالهای آشنایی وی با فضای مسموم گروههای شیطانپرستی و اقمار آن نظیر گروههای متالیکا ، هیپی و… است .
بدیهی است از آن ساخت فاسد فرهنگی ، اگر انسانهایی به غیر از برایان وارنر شکل بگیرند ، محل تردید وجود خواهد داشت و این هشداری است جدی به آینده تمامی کشورهایی که در زمینه اقدام دیرهنگام مهندسی فرهنگی ، هنوز هیچ تحرکی را صورت ندادهاند .
در هر حال وی پس از آشنایی با اسکات میچل گیتاریست فعال در برخی گروههای کوچک و نه چندان حرفهای راک ، گروه متال خود را تشکیل میدهد .
ادامه مطلب ...
[ جمعه 08 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
دجّال (آنتى كرايست) در كتاب مقدس
در تمام اديان ابراهيمى موضوع ظهور »دجال« در آخرالزمان مطرح شده است. امّا اينكه دجال كيست، چه ويژگىهايى دارد، چگونه ظهور مىكند و… موضوعاتى است كه كمتر در مورد آنها اتفاق نظر وجود دارد. آنچه در پى خواهد آمد ترجمه مطلبى است كه در ذيل مدخل دجال (antichrist) در دايرة المعارف كاتوليك (Catholic Encyclopedia) آمده است . اين مقاله اطلاعات جامعى را در زمينه نگاه كتاب مقدس به موضوع دجال به دست مىدهد. با سپاس از مترجم محترم و حجة الاسلام و المسلمين حسين توفيقى كه زحمت مقابله و تصحيح اين ترجمه را پذيرا شدند، توجه شما را به اين مقاله جلب مىكنيم.
اشاره: در تمام اديان ابراهيمى موضوع ظهور »دجال« در آخرالزمان مطرح شده است. امّا اينكه دجال كيست، چه ويژگىهايى دارد، چگونه ظهور مىكند و… موضوعاتى است كه كمتر در مورد آنها اتفاق نظر وجود دارد. آنچه در پى خواهد آمد ترجمه مطلبى است كه در ذيل مدخل دجال (antichrist) در دايرة المعارف كاتوليك (Catholic Encyclopedia) آمده است . اين مقاله اطلاعات جامعى را در زمينه نگاه كتاب مقدس به موضوع دجال به دست مىدهد. با سپاس از مترجم محترم و حجة الاسلام و المسلمين حسين توفيقى كه زحمت مقابله و تصحيح اين ترجمه را پذيرا شدند، توجه شما را به اين مقاله جلب مىكنيم.پيشوند anti (ضد) در تركيب معانى متفاوتى دارد: antibasileus به معناى پادشاهى است كه دوران فترتى را پر مىكند؛ antistrategos به معناى كنسول فرماندار [استان قديم روم] است؛ antihoupatos در روم قديم به معناى فرماندار كل بوده است؛ در هومر antiheos شخصى است كه از لحاظ نيرو و زيبايى به خدا مىماند، در حالى كه در آثار ديگر نمايانگر خداى ستيزهجو است. اگر صرفاً از قياس پيروى كنيم، مىتوانيم antichristos را به شخصى تفسير كنيم كه از لحاظ سيما و نيرو به »مسيح« شباهت دارد؛ امّا راه مطمئنتر اين است كه واژه مذكور را طبق كاربرد آن در كتاب مقدس و [زبان ] كليسايى تعريف كنيم .
ادامه مطلب ...
[ جمعه 08 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
سلمان رشدی و کتاب آیات شیطانی
در مهر ماه 1367 کتابی تحت عنوان «آیات شیطانی» به قلم «سلمان رشدی» که در قالب رمان، آکنده از اهانتها و افترائات زشت و ننگین به ساحت مقدس پیامبر اعظم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) و خانواده و اصحاب شریف ایشان بود، و اسلام و قرآن را با تعابیر سخیف توصیف کرده بود، در لندن توسط انتشارات وایکینگ وابسته به مؤسسۀ پنگوئن انتشار یافت.
کتاب این نویسنده که هندی تبار بود، ابتدا در هندوستان جلب توجه کرد و انتشار و توزیع آن به علت اعتراضات مسلمانان در هند ممنوع شد. طی هفتههای بعد، نویسندگان آفریقای جنوبی به احترام عواطف مسلمانان، دعوت قبلی از وی را لغو کردند و سفرای چند کشور اسلامی و عربی در لندن به دولت انگلیس اعتراض نمودند. در ماههای دی و بهمن جمع زیادی از مسلمانان مقیم انگلیس ابتدا در شهر برادفورد و سپس لندن در تظاهرات خشمگینانهای به اقدام دولت انگلیس در حمایت از انتشار این کتاب موهن شدیداً اعتراض کردند. دامنة اعتراضات مردمی به هند و پاکستان گسترش یافت تا آنکه روز 23 بهمن در جریان تظاهرات هزاران پاکستانی در مقابل مرکز فرهنگی آمریکا در اسلام آباد، شش تن از تظاهر کنندگان کشته شدند و دهها تن نیز مجروح گشتند. فردای آن روز در تظاهرات مسلمانان هند نیز یک نفر کشته شد.
بهرغم گذشت چهار ماه از انتشار این کتاب و افزایش اعتراضات مسلمانان، دولتهای انگلیس و آمریکا از تداوم توزیع و انتشار این فحشنامه علیه اسلام و پیامبر گرامي آن (صلّی الله علیه و آله و سلّم) حمایت میکردند و این پیام را با رفتار خود به جهان اسلام میفرستادند که برنامههای جدید دیگری برای گسترش ابعاد حملات تبلیغی و فرهنگی علیه اسلام و مسلمانان آغاز خواهند نمود.
پ
ادامه مطلب ...
[ جمعه 08 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
فراماسونری و علاقه به کفش پاشنه بلند
در تاریخ کفش های پاشنه بلند در مظاهر اشراف گرایی و تجمل گرایی و نشان دادن جایگاه و طبقه اجتماعی سطوح عالی اجتماع بود که پای شاهان، خانواده های اشرافی، جنتلمن ها، سوارکاران ماهر و..بود با شیوع این روند افراد پایین دست اجتماع هم به پوشیدن این نوع از کفش ها گرایش پیدا کردند واشراف برای نشان دادن تفاوت خود با این طبقه، پاشنه های کفش خود را بلند تر می کردند.
- بروز کفش های پاشنه بلند در قرن اخیر، و محبوبیت مد گرایی به عنوان طبقه متمایز این صنعت، دیدگاهی تجاری در جوامع پیدا کرد و برای تبلیغ و برانگیختن احساسات و تجملات رشد گسترده ای یافت.
انسان ها بیشتر زمان خود را معمولا در حرکت کردن و جا به جا شدن می گذرانند که این امر یعنی ایستادن بر روی پاها که ستون های بدن انسان هستند.هنگام ایستادن بیشترین فشار بر قسمت پاشنه پا وارد می شود زیرا نیرویی که از طرف ارگان های بالای زانو به قسمت استخوان زانو وارد می شود، استخوان زانو این فشار را مستقیما به پاشنه پا منتقل می کنند در نتیجه پاشنه پا تحت تاثیر بیشترین فشار.
ادامه مطلب ...
[ جمعه 08 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]