آیا ورساچه علامتی ماسونی است ؟
جیانی ورساچه متولد دوم دسامبر سال ۱۹۴۶ در ایالت رژیوکالابریا (Reggio Calabria) واقع در کشور ایتالیا، موسس این شرکت بود.
اگرچه جیانی ورساچه در سال 93 برنده جایزه اسکار مد شد، اما باید گفت اطلاعات دقیقی در باب سوابق و گذشته ورساچه در دست نیست؛
واقعا علت این همه شهرت تبلیغ ورساچه خود مبهم و سوال برانگیز است. به گونه ای که حتی مرگ ورساچه بسیار مشکوک و پرابهام اتفاق افتاد. ولی میتوان گفت نمادی که وی بکار گرفته است نمادی شرک آلود است که در یونان باستان ریشه دارد. بنا بر افسانه های یونان این زن بعد از تمرد و طغیان مورد نفرت خدایان (!) قرار گرفت و بدست یکی از آن خدایان اغوا شد که در نتیجهی این اغوا موهای سرش که زیبا بود به زشت ترین قسمت بدنش تبدیل شد. تصویری که در نماد ورساچه درج شده است مربوط به این تفسیر غیر توحیدی است که در افسانه های یونان باستان آمده است. طرحِ چنین نمادی نشانگر این است که پایه گذارش نه تعلق خاطری به دین رایج در غرب یعنی مسیحیت دارد و نه به آموزه های ادیان توحیدی دلبسته است و نه حتی نمادی عاطفی و زنانه انتخاب کرده است. نماد مذکور بیشتر نشان فریب و اغوا و شیطنت و عصیان زنانه و بعلاوه نشان برخورد بی رحمانه مقام ماورایی خدایان است که نسبت به مخلوقات خویش اندک مخالفتی را بر نمی تابند و زمین و مخلوقات خویش را به آشوب و نیستی می کشانند.
[ شنبه 26 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]
زمینه های نفوذ کابالیسم در یهوداز نظر انسان شناسي قرآن، جامعه «شخصيت» دارد و جامعه مجموع افراد نيست، يك واقعيت ديگر است. جاذبه و دافعۀ جامعه غير از جاذبه و دافعة افراد خودش است. اقتضاهاي جامعه با اقتضاهاي افراد خودش كاملاً متفاوت است. و لذا در عرصۀ
حقوق نيز جامعه و شخصيت جامعه حقوقي دارد همان طور كه تك تك افراد داراي حقوقي هستند. انسان ذاتاً به دليل اقتضاي روح فطرت، جامعه گرا است و منشأ جامعه روح فطرت است كه حيوان فاقد این روح است.
اين موضوع را در نوشته هاي متعدد از آن جمله در «تبيين جهان و انسان» شرح داده ام. و آن چه در اين جا بايد عنوان شود بررسي زمينه و چگونگي كاباليست شدن جامعۀ يهود است كه قرآن خطاب به يهوديان عصر پيامبر اسلام(ص)، آن جامعه را محاكمه مي كند مثلاً مي گويد شما انبيا را كشتيد، شما از موسي خواستيد كه براي تان بت بسازد، شما، شما… در حالي كه يهوديان موجود در آن عصر نه پيامبري را كشته بودند و نه موسي(ع) را ديده بودند كه از او بت بخواهند. شخصيت جامعه را محاكمه مي كند و اين محاكمه را بر مبناي عناصر اساسي روانشناختي و جامعه شناختي آنان، توضيح مي دهد كه حدود10 عنصر مي شود:
1- به جاي تشكر زياده خواهي مي كنند: وقتي كه دريا شكافته شد و از خليج عبور كردند، اين عنايت خدا در ضمير شخصيتي شان، «ايجاد حق» كرد گمان كردند كه حق دارند هر توقعي را از خدا داشته باشند و اگر چيزي را بخواهند و خدا ندهد، حق شان را ضايع كرده است. يهوديان نيكي ديگران دربارة خودشان را دليل استحقاق خودشان مي دانند به جاي تشكر، فرد نيكوكار را موظف مي دانند كه نيكي هاي ديگر را براي شان انجام دهد و اين توقع شان با تكرار نيكي شخص نيكوكار به طور تصاعد هندسي بيشتر و شديد تر مي گردد.
پس از عبور از خليج گفتند: «يا مُوسى لَنْ نَصْبِرَ عَلى طَعامٍ واحِدٍ فَادْعُ لَنا رَبَّكَ يُخْرِجْ لَنا مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ مِنْ بَقْلِها وَ قِثَّائِها وَ فُومِها وَ عَدَسِها وَ بَصَلِها»[1]: اي موسي ما هرگز نمي توانيم به يك طعام قانع شويم، خدايت را بخوان تا براي ما (به طور معجزه) برساند آن چه را كه زمين مي روياند از سبزيش، خيارش، سيرش، عدسش، پيازش.
«قالَ أَ تَسْتَبْدِلُونَ الَّذي هُوَ أَدْنى بِالَّذي هُوَ خَيْرٌ اهْبِطُوا مِصْراً فَإِنَّ لَكُمْ ما سَأَلْتُم»[2]: (موسي خشمگينانه) گفت: آيا عوض مي كنيد آن چه را كه بهتر است با آن چه كه پست تر است!؟ بريزيد به مصر (بر گرديد برويد به مصر) در آن جا به (اينگونه) خواسته هاي تان مي رسيد.
پس از آن كه كوروش حمله كرد و بابل را گرفت، يهوديان آزاد شده و در مناطق جهان پراكنده شدند. عدة كثيرشان به ايران آمدند، در ميان ايرانيان به آسودگي و امنيت زندگي مي كردند. اردشير اول هخامنشی (يا خشايار شاه) دختري به نام «اِستر» از آنان را به همسري برگزيد، با كوشش اِستر دائي او به نام «مردخاي» در دربار هخامنشي به مقام بلند و قدرت رسيد، يهوديان توطئه چيدند كه ايران را از ايرانيان بگيرند، اين ميهمانان تصميم گرفتند با كشتن ميزبانان خانه شان را تملك كنند. قتل عام به جاي تشكر. عده زيادي را در شهرها و روستاهاي ايران كشتند. اما عاقبت شكست خوردند. كه يك سفر از اسفار تورات امروزي مديحه سرائي دربارة استر است. با اين فرق كه اين تورات مدعي است ايرانيان مي خواستند يهوديان را قتل عام كنند، استر و مردخاي براي دفاع از يهوديان اين برنامه را به اجرا گذاشتند. اما جاي اين پرسش خالي است: پس چرا بعد از شكست توطئه آنان، باز يهوديان همچنان در ايران تا به امروز زيستند و هرگز قتل عام نشدند؟[3]
ادامه مطلب ...
[ شنبه 26 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]
پدر شيطانگرايی مدرن و معاصررا بشناسید
يکي از شاخصترين افراد در دوران مدرن شيطانگرايي که به نظر بسياري از کارشناسان پدر شيطانگرايي مدرن محسوب ميشود، آليستر کرولي است. وي متولّد سال 1875 انگلستان ميباشد.
او كه ابتدا در رشتة فلسفه دانشگاه «ترينيتي» كمبريج انگلستان مشغول به تحصيل بود به رشته ادبيات انگليسي تغيير رشته داد و به عنوان يك نويسنده و منتقد اجتماعي شهرت پيدا كرد.
در سال 1904 کراولي و همسر جديدش رز، به مصر سفر کردند. کراولي از خداي مصريان «توث Thoth» درخواست کمک کرد.
كتاب قانون (نوشته آليستر كرولي – 1904)
بعد از اين ماجرا كرولي مدعي شد در تاريخ 8 آوريل فرشتهاي به نام «آيواز» با او صحبت كرده و دستوراتي را به وي الهام نموده است. كرولي اين دستورات را به عنوان يك كتاب با نام «کتاب قانون» تدوين نمود و خود را پيامبر اين الهامات ميدانست.
وي اين كتاب را در سه فصل تنظيم نمود، كه هر فصل آن را در يك روز و در عرض يك ساعت نوشته است. وي اين دستورات را مبناي تشكيل فرقهاي به نام «تلما» قرار داد.
آليستر كرولي در سال 1907 بعد از ترك گروه ماسوني هرمتيك اوردر، با تشكيل انجمن فراماسونري ستارة نقرهاي[1] اين فرقه را به صورت سازماني منسجم در آورد و کتابي را تدوين نمود. در اين كتاب ميتوان آموزههايي از عرفانهاي شرقي مثل يوگا و عرفانهاي غربي خصوصاً كابالا را مشاهده نمود.
وي همچنين در سال 1920 معبدي را در جزيره چوفالو سيسيل واقع در كشور ايتاليا تأسيس نمود و پيروان زيادي را به دور خود جمع كرد. سه سال پس از تأسيس اين صومعه درسال 1923 يکي از پيروان فرقه تلما به نام «رائول لاودي»[2] که فارغالتحصيل دانشگاه آکسفورد انگلستان نيز بود به صورت مشکوکي در آن صومعه جان سپرد. همسر وي به نام «بتي مي»[3] علت قتل شوهرش را خوردن خون گربة قرباني شده در يکي از مراسمات فرقه تلما ميدانست و به همين خاطر شروع به فعاليت عليه کرولي و فرقهاش نمود. او در اين رابطه با برخي روزنامهها و خبرگزاريهاي لندن نيز مصاحبه نمود. همين عوامل باعث شد که دولت موسيليني در 30 آوريل سال 1923 حکم به اخراج کرولي از ايتاليا نمود. پس از صدور اين حکم عليه کرولي صومعه تلما نيز به صورت مکاني مطرود درآمد و قسمتهايي از آن توسّط ساکنين محلّي آنجا آسيب ديد.[4]
اجراي برخي اعمال و آئينهاي شيطاني در اين فرقه و همچنين بيانات و نوشتههاي ضدديني آليستر کرولي موجب شد که رسانههاي آن زمان به وي لقب «شرورترين انسان جهان» را بدهند.
به گواهي شاهدان عيني، آليسترکرولي در طول زندگي خود دچار انحرافات اخلاقي فراواني بوده است و در نهايت نيز مصرف بيش از حد مواد مخدر وي را دچار عارضهاي تنفسي نمود و همين امر باعث شد که او در تاريخ اول دسامبر 1947 در شهر نتروود[5] آمريکا بر اثر عفونت دستگاه تنفسي درگذشت. در مراسمي كه براي مرگ وي ترتيب داده شده بود، جسدش سوزانده شد و پيروانش آئينهاي شيطاني اجرا نمودند.
——————————————————————————–
[1]. در نام اين انجمن نظرات مختلفي بيان شده است،كه يكي از آنها Argentium Astrum ميباشد. اين لغت به زبان لاتين بوده و در زبان انگليسي به معناي«ستاره نقره اي» است.
[2] .Raoul Loveday.
[3] .Betty May
[4] . en.wikipedia.org/wiki/Abbey_of_Thelema.
[5] .Netherwood.
[ شنبه 26 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]
چهره های مشهور هالیوودی شیطان پرست
هالیوود همواره در پروژههای سینمایی و تلویزیونی خود به طور آشکار از نمادهای فراماسونری و شیطانپرستانه استفاده کرده و در این امر هیچ واهمهای نداشته است.
کمپانی صهیونیستی «برادران وارنر»، یکی از تولیدکنندگان محصولاتی از این دست است که برای آن مصادیق زیادی وجود دارد.
فیلم «شیوع» با بازی «مت دیمون» و «گوینت پالترو» از جمله این آثار است.
«شیوع» داستان حدود یک میلیارد از جمعیت کره زمین است که توسط سازمان سیا/پنتاگون/گروهی از نژادپرستان محکوم به فنا میشوند.
در این فیلم علاوه بر تبلیغ سازمانهای خاص(نظیر CDC، WHO، FEMA و ارتش آمریکا)، ترسی فراگیر به مخاطب القاء میشود ترسی که در سایه آن به هیچکس نمیتوان اعتماد کرد، حتی نمیتوان به آغوش گرم مادر به عنوان یک مأمن نگاه کرد، در کنار این ترس تمام افراد آگاه و باخبر در بندند که تمامی این افکار زیر مجموعهای از تفکرات فرقه انحرافی کابالیستهای یهودی است.
ادامه مطلب ...
[ شنبه 26 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]
تحلیلی بر رویکردهای شیطان پرستی
شیطان پرستی فلسفی (لاوی)
این نوع شیطان گرایی از مبنای اعتقادی یهودیت نشأت گرفته است. این نوع گرایش اعتقاد به این دارد که محور و مرکز عالم، انسان است. این شاخه از شیطان پرستی به پایه گذار این فرقه، آنتوان لاوی نسبت داده می شود. کسی که کلیسای شیطان را تأسیس کرد و اولین سازمانی که از لغت شیطان پرستی فلسفی استفاده نمود. او تحت تأثیر نوشته های نیچه، آلیستر کرالی، مارکی دو ساد، ویندهام لویس، چارلز داروین، آمبروس بیرس، مارک تواین و بسیاری دیگر بوده است.
شیطان در نظر لاوی موجودی مثبت است در حالیکه تعالیم خداجویانه ی کلیساها را مورد تمسخر قرار می دهد و به مسائل جهان مادی نیز اعتنایی ندارد. یک شیطان پرست لاوی، خود را خدای خود می داند، آیین مذهبی این گروه از شیطان پرستان بیشتر شبیه به فلسفه میجیک کراولی با دیدی جلو برنده به سمت شیطان پرستی است. یک شیطان پرست لاوی مدعی آن است که کسانی که خودشان را با شیطان پرستی هم ردیف می دانند، باید به طرز فکر گروهی خواص وفادار نباشند و آنها را از لحاظ اخلاقی قبول نداشته باشند. در ازای آن گرایش های انفرادی داشته باشند و باید به طور دائم یک سر و گردن بالاتر از کسانی باشند که خود را از لحاظ اخلاقی، قوی می دانند؛ و باید که در بشر دوستی خود، بدون تأمل عمل کنند. در نظر شیطان پرستان فلسفی، محور و مرکزیت عالم هستی، خود انسان است و بزرگترین آرزو و شرط رستگاری این نوع از شیطان پرستان، برتری و ترفیع ایشان نسبت به دیگران است. شیطان پرستان فلسفی، عموماً خدایی برای پرستش قائل نمی دانند و به زندگی غیرمادی بعد از مرگ نیز عقیده ای ندارند. اما زندگی این گروه از شیطان پرستان، عاری از روحیه ی مذهبی و معنویت نیست.
در نظر ایشان، هر شخص خدای خودش است. آنها با تکیه بر عقاید انسانی وابسته به دنیا، مطالب مربوط به فلسفه ی عقلی را پوچ می شمارند و آنرا ترس از مسائل ماوراء الطبیعی می دانند. در هر حال، آموزه های شیطان پرستی فلسفی، قدمتی بیشتر از کلیسای لاوی دارد. اگرچه این تصوری از شیطان است، ولی با موقعیت واقعی او تقابل دارد. چرا که این تعالیم از آموزه های یهودی- مسیحی نشأت گرفته است و شیطان را به دلیل خصوصیاتش پلید انگاشته است.
ادامه مطلب ...
[ شنبه 26 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]
توهم خلاقیت درشیطان پرستی
خلاقیت نوعی مرز شکنی و رفتن از راهی است که دیگران نرفتهاند. جنبش شیطان پرستی، تمام هنجار شکنیهای خود را با عنوان خلاقیت معرفی میکند: مدل مو، لباس، رفتار و حرکات خارج از چارچوب و هنجارشکنانه و موسیقی که به علت شکل ناپذیری، ناگزیر به طور بیسابقه اتفاق میافتد؛ همة اینها به عنوان خلاقیت معرفی میشود. بدون اینکه واقعاً شکوفایی در درون افراد ایجاد کند یا تحولی پویا را برای جامعة بشری به دنبال بیاورد.
از دیدگاه قرآن کریم انسان تنها موجودی است که نیرو و شعور بیکران خلاق هستی بخش را در خود جریان میدهد و به جلوهای از خلاقیت او تبدیل میشود. از این رو خداوند با آفرینش انسان فرمود: «فتبارک الله احسن الخالقین»(مؤمنون/14) خلاقیت در شعور و قدرت ریشه دارد و با نزدیک شدن معنوی به خداوند هرچه بیشتر تحقق مییابد. این خلاقیت خلاقیتی است که خیر و برکت را به انسانها ارمغان میدهد و خود شخص را هر چه بیشتر در عشق و روشنایی و بخشش غرق و غوطهور میسازد. زیرا خلاقیت خداوند دست بخشندة اوست که به سوی خلق گشوده میشود و عشق نامحدودی است که بر آنها میبارد و کسی که با این بینش به خلاقیت دست یابد، باتمام وجود نور و سرور الاهی را تجربه کرده و به دیگران مینماید.
هر انسانی یک مدال فتبارک الله بر سینة خداست و سرشار از شعور و نیروی نوآوری است. خلاقیت خداوند نامتناهی است و در هر انسانی جلوهای از خلاقیت خود را نمایانده است. هیچ دو نفری یک استعداد ندارند و هیچ کس از این موهبت تهی نیست. هر کس در هر جا یک شاهکار بزرگ آفرینش است و با نوآوری میتواند استعدادهای درونی خود را شکوفا سازد. و نشان دهد که وجودش جریان و جلوهای دیگر از خلاق یگانه است. هر انسانی با خلاقیتش خلاقیت خداوند را نمایش میدهد و با یگانگی و منحصر به فرد بودنش یگانگی او را آشکار مینماید.
خلاقیت یکی از صفات خداوند است و اگر انسان به این صفت عالی الاهی آراسته شود، سایر صفات او نیز در وجودش جریان پیدا میکند. اگر کسی این روزنه را در وجود خویش به سوی خلاق هستی بخش بگشاید، وجودش از نور خداوند لبریز شده و سایر پرتوهای کمال نیز در آیینة جانش منعکس میشود. بنابراین خلاقیت دریچهای و پنجرهای به سوی خداست که اگر گشوده شود، به راحتی میتوان به بوستان و بهشت او وارد شد.
کسی که عطیة الاهی را در وجود خود کشف میکند و شکوفا میسازد، به مرتبهای نزدیک میشود که نامهای دیگر خداوند نیز از درونش پدیدار میگردد. کسی که به عطیهاش رسیده و خلاقیت ورزیده است، خود را غرق در لطف و مهربانی آفریدگار میبیند و با تمام وجود شکر گذار او میگردد. و شکور نام دیگر خداوند است. همچنین به کشف و شکوفایی خویش شادمانی و سرور عظیمی از ژرفای جان انسان فوران میکند و سرور نام دیگر خداوند است. با این وصف و با توجه به اینکه خداوند یکتا و تنها او سرچشمة نامحدود خلاقیت در عالم هستی است، چگونه پندارهای شیطانی نسبت واقعی با خلاقیت پیدا میکند؟ خلاقیت نیز یکی از ادعاهای دروغ شیطانی است که از آن هیچ حقیقتی برنمیآید. نوآوریهای شیطانگرایان، پوچ در پوچ و دروغ اندر دروغ است.
[ شنبه 26 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]
چشم چرانی زنان!
خیلی از مردم تصور می کنند که فقط چشم چرانی برای مردان حرام است در حالی که طبق نص قرآن هم زن و هم مرد باید چشم خود را از نامحرم فرو ببندند!
رسول خدا (صلی الله علیه و آله):
..و خشم و غضب خداوند بسیار شدید است نسبت به زن شوهر دارى که چشم خویش را به مردان نامحرم بدوزد و پر سازد، و اگر چنین کند خداوند تمام اعمال نیک او را تباه مى سازد، و اگر با مرد نامحرم همبستر شود، بر خداوند است که او را (در روز قیامت) در آتش (قهر خود) بسوزاند، پس از آنکه در گور عذابش کرده باشد.
منبع: ثواب الأعمال و عقاب الأعمال / ترجمه انصارى (آخرین حدیث)
[ شنبه 26 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]
عقوبت های ترک نماز:
ابن مسعود از حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله نقل کرده است که
هرکس نسبت به نماز سهل انگاری کند تا نمازش فوت شود خداوند او را هجده عقوبت میکند ..:
«ستةٌ فی الدنیا و ثلاثةٌ عند موته و ثلاثةٌ عند قبره و ثلاثةٌ عند محشره و ثلاثةٌ عند صراط»
شش عقوبت در دنیا و سه تا هنگام مرگ و سه تا در قبر و سه تا هنگام محشر او و سه عقوبت هم هنگامی که بخواهد از صراط عبور کند.
شش عقوبت دنیا اینهاست:
1-برکت از رزق او می رود.
2-برکت از حیات و عمرش میرود.
3- نورانیت از چهره اش می رود
4- بهره ای از اسلام ندارد (یعنی کافر می میرد.)
5-خدا او را در دعای صالحین شریک نمی کند (السلام علینا و علی عباد الله الصالحین)
6-دعایش مستجاب نخواهد شد.
اما هنگام مرگ:
1-ذلیل می میرد و سنگینی همچون کوه بر سینه اش وارد می شود
2-اگر آب همه دنیا را بنوشد باز هم تشنه می ماند
3- اگر غذای عالم را بخورد باز هم گرسنه می ماند.
اما در عالم قبر و برزخ:
1 غم شدید و ظلمت قبر
2- فشار قبر و عذاب تا قیامت- نماز از اعمالیست که در برزخ از انسان حمایت میکند و مدافع اوست تا روز قیامت.
3- ملائکه هرگز مژده ی رحمت به آنها نمی دهند.
اما در هنگام محشر:
1 - به صورت حمار (خر) محشور می شود.
2-نامه عملش به دست چپش داده می شود
3- خداوند از او حسابی طولانی می کشد
(یکی از عقوبتهای شخص بی نماز طولانی شدن حساب او و سخت شدن حسابش تا 50 هزار سال خواهد بود ).
عقوبتی که نزد صراط بر او وارد می شود:
1-خداوند به او نظر رحمت نمی کند و تزکیه نمی شود
2- در عوض نخواندن نماز معادلی از او قبول نخواهد شد
3-خداوند هزار سال او را بر صراط منتظر میگذارد.
منبع:اصرار صلواة
[ شنبه 26 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]
به گزارش گناه شناسی به نقل از تراز : احتکار در لغت به معنای نگهداری طعام به انتظار گران شدن آن است. جوهری در صحاح گفته: "الاحتکار: جمعُ الطعامِ و حبسه یَتَربّصُ به الغلاء؛ جمع کردن و انبار کردن طعام به انتظار گران شدن." در بیشتر فرهنگهای لغت اصلی و معتبر زبان عربی نیز نزدیک به این معنا برای آن گفته شده است. در اصطلاح نیز احتکار عبارتست از حبس گندم، جو، خرما، کشمش و روغن حیوانی و خودداری از فروش آنها.
یکی از مهمترین علل حرمت و مبغوضیت این عمل در نزد شرع مقدس اسلام اهمیت فوق العاده حق مردم در جامعه اسلامی است. محتکر با عمل خود نظم اجتماع را بهم می زند و باعث گرانی و سخت شدن زندگی برای مردم می گردد.
امیرمومنان علی علیه السلام در این رابطه می فرمایند:
«أیُّما رجُلٍ اشْتَرى طَعاما فکَبسَهُ أربَعینَ صَباحا یُریدُ بهِ غَلاءَ المُسلِمینَ، ثُمَّ باعَهُ فتَصدّقَ بثَمنِهِ لَم یَکُنْ کَفّارَةً لِما صَنَعَ.»
«هرکس مواد غذایى بخرد و براى این که آن را به مسلمانان گران بفروشد چهل روز انبار کند و پس از چهل روز آن را بفروشد و همه درآمد آن را هم صدقه بدهد کفاره گناه او نخواهد شد.» (امالی طوسی، ص ۶۷۶)
سه نکته:
* این گناه به قدری در دین ما نهی شده که رسول اکرم (ص) تجار و بازاریانی را مرتکب این گناه شوند ملعون دانسته است:
"الُمحْتَکِرُ مَلْعونٌ؛ محتکر ملعون و از رحمت خدا به دور است."
** ذخیره کردن مواد غذایی برای خود یا خانواده یا امری دیگر احتکار محسوب نمیشود. البته وقتی شایعه می شود که فلان جنس کمیاب شده عده ای در خانه های خود آن را انبار می کنند در حالی که اگر واقعاً شایعه درست باشد بهتر است همه با هم مصرف کنیم و اگر کمبودی هم هست همه با هم تحمل نماییم. اینکه ما یک جنسی را انبار کنیم و همسایه ما به آن محتاج باشد هرچند احتکار نیست ولی عمل انسانی ای هم به شمار نمی رود!
*** بنابر به نظر مشهور فقهای امامیه کالاهایی که احتکار در مورد آنها صادق است عبارتند از: گندم، جو، خرما، کشمش، (که غلات چهارگانه معروف هستند) و نیز روغن حیوانی (نه نباتی).
البته اگر کسی کالایی غیر از موارد فوق را انبار کند تا گران شود و به این وسیله به مردم ضرر برساند با وجود اینکه واژه احتکار بر آن صدق نمی کند ولی مرتکب عمل حرام شده است زیرا ضرر رساندن به مسلمانان حرام است.
[ شنبه 26 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]
قال رسول الله - صلی الله علیه و آله - : هِبَةُ الرَّجُلِ لِزَوْجَتِهِ یُزِیدُ فی عِفَّتِها.
پیامبرخدا - صلی الله علیه و آله - فرمودند: هدیه شوهر به همسر خود، از عوامل افزایش پاکدامنی زن است.
«من لایحضر الفقیه، ج 4، ص 281»
عَنِ النَّبِی- صلی الله علیه و آله - قال: کُلُّ عَیْنٍ باکِیَةٌ یَوْمَ الْقِیامةِ إِلّا ثلاتَ أعْیُنٍ: عَیْنٌ بَکَتْ مِنْ خَشْیَةِ اللهِ وَ عَیْنٌ غَضَّتْ مِنْ مَحارِمِ اللهِ وَ عَیْنٌ باتَتْ ساهِرَةً فِی سَبیلِ اللهِ.
پیامبر اکرم - صلی الله علیه و آله - فرمودند: همه چشمها در قیامت گریانند، جز سه چشم: چشمی که در دنیا از خوف خدا بگرید و چشمی که از نگاه حرام خودداری کند و چشمی که به خاطر نگهبانی در راه خدا بیدار بماند.
«نور الثقلین، ج 3، ص 583»
قال رسول الله - صلّی الله علیه و آله - : ... و المَرْاةُ اذا خَرَجَتْ من بابِ دارِها مُتَزَیِّنَةً مُتَعَطِّرَةً و الزّوجُ بذلِکَ راضٍ یُبنی لِزَوجِها بکُلّ قَدَمٍ بیتٌ فی النّار.
رسول خدا - صلّی الله علیه و آله - فرمودند: زن اگر از خانة خودش با آرایش و زینت و معطر خارج شود و شوهرش به این کار او راضی باشد، به هر قدمی که آن زن بر می دارد برای شوهرش خانه ای در جهنم بنا می گردد.
«بحارالانوار، ج 100، ص 249»
قال رسول الله - صلّی الله علیه و آله - : ... لِلْابنِ و الاخِ ما فوقَ الدَّرعِ و لِغَیْرِ ذی مَحرمٍ ارَبَعة اثوابٍ: دِرعٌ وَ حمِارٌ وَ جِلْبابٌ وَ ازارٌ.
رسول خدا - صلّی الله علیه و آله - فرمودند: زن در پیش برادر و فرزند خود اگر یک پیراهن بپوشد که تا زانوان یا ساق پای او مستور باشد کافی است ولی در نزد نامحرمان، زن باید چهار لباس داشته باشد: پیراهن، روسری یا مقنعه، چادر و شلوار.
«تفسیر نور الثقلین، ج 3، ص 624»
قال رسول الله - صلّی الله علیه و آله - : اذا رأیْتُمُ اللاّتی القَیْنَ عَلی رئوسِهِنَّ مثلَ استَمَةِ البَعْرِ فَاعْلَموهنَّ انَّهُ لا یُقْبَلُ لَهُنَّ الصَّلوةُ.
رسول خدا - صلّی الله علیه و آله - فرمودند: زمانی که دیدید زنانی موهای سر خود را مثل برآمدگی پشت شتر نموده و در میان نامحرمان ظاهر می شوند، به آنها بگوئید که نمازشان قبول نیست.
«کنزالعمال، ج 16، ص 392»
قال رسول الله - صلّی الله علیه و آله - : ایُّ اِمْرَاَةٍ تطیَّبتْ ثمَّ خَرَجَتْ من بَیتِها فَهِیَ تُلْعَنُ حتّی ترجَعَ الی بیتِها مَتَی ما رَجَعَتْ.
رسول خدا - صلّی الله علیه و آله - فرمودند: هر زنی که خود را خوشبو نماید و از منزل خارج شود تا زمانی که بر می گردد مورد لعنتِ (خدا و ملائکه) قرار می گیرد.
«بحارالانوار، ج 100، ص 247»
قال رسول الله - صلّی الله علیه و آله - : مَنْ اطاعَ امْرأَتَهُ اکیَّهُ اللهُ عَلی وجهِهِ فی النّارِ فقال الامام علی - علیه السّلام - : و ما تلک الطاعة؟ قال: یاذن لها فی ... و لبس الثیاب الرقاق.
رسول خدا - صلّی الله علیه و آله - فرمودند: هر کس از زنش اطاعت کند خداوند او را با صورت در آتش خواهد افکند. امام علی - علیه السّلام - عرض کردند: منظور از اطاعت زن چیست؟ حضرت فرمودند: اینکه به او اجازة رفتن به حمامهای عمومی، عروسی هایی که در آن گناه می شود و مجالس آوازه خوانی بدهد و نیز اجازه دهد تا در میان نامحرمان لباس نازک بپوشد.
«بحارالانوار، ج 74، ص 53»
[ شنبه 26 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]
این جمله معروف از حضرت زین العابدین (علیه السلام ) است : اى کاش مادر مرا نمى زائید، وقتى بود که چشمش به همسر جوانش افتاد که فرزندش حضرت باقرالعلوم (علیه السلام ) را که دو ساله بود در بغل داشت و چادر او آنقدر کوچک بود که اگر مى خواست خود را بپوشاند، آفتاب صورت فرزند را مى سوزاند و اگر مى خواست فرزند را زیر چادر برد،نمى توانست خود را کامل بپوشاند، این بود که حجت خدا و مظهر غیرت پروردگار آهى کشید و فرمود:
ایکاش مادر مرا نمى زائید و این روز را نمى دیدم .
خواهرم بیا از کربلا آن دانشگاه بزرگ جهان ، درس حجاب و عفت و حیا بگیر، بیا از کربلا فقط درس گریه نگیریم بلکه آنچه سیدالشهداء (علیه السلام ) در آن دانشگاه بزرگ ، تدریس فرموده نیز بیاموزیم!
برادرم غیرت مولایمان حضرت علی ابن الحسین امام زین العابدین (علیه السلام ) کجا و غیرت ما کجا!!
[ شنبه 26 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]
در روایات اسلامى در عباراتى کوتاه و پرمعنا اشاره به دلایل حرمت لواط شده است، از جمله در روایتى از امام صادق (ع) مى خوانیم که:
کسى از آن حضرت سؤال کرد، چرا خداوند لواط را حرام کرده است؟ فرمودند:
اگر آمیزش با پسران حلال بود مردان از زن ها بى نیاز (و نسبت به آنان بى میل) مى شدند، و این باعث قطع نسل انسان مىشد و باعث از بین رفتن آمیزش طبیعى جنس موافق و مخالف مىگشت و این کار مفاسد زیاد اخلاقى و اجتماعى به بار مىآورد.[۱]
همچنین در قران کریم علت حرمت لواط این گونه بیان شده است:
حضرت ” لوط”(ع) این پیامبر بزرگ خطاب به قوم خودش می فرماید:« أَإِنَّکُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجالَ وَ تَقْطَعُونَ السَّبیلَ وَ تَأْتُونَ فی نادیکُمُ الْمُنْکَرَ …».[۲]
آیا شما به طرف مردان مى آئید و راه تناسل را قطع مىکنید؟! و در مجلس خود آن عمل ناپسند را مرتکب مىشوید.
با این وجود علت حرام بودن مردان بر مردان یعنى لواط و حرام بودن زنان بر زنان یعنى مساحقه کردن آن است که حق تعالى در آفرینش زنان و مردان گویا آنها را با یکدیگر مرکب قرار داده یعنى زنان را از براى مردان خلق کرده و بر طبق طبع مردان مقرر داشته است و در اصل آفرینش و وضع خلقت بنى آدم زنان را به جهت رغبت و میل مردان آفرید و اجزاء آنها را مناسب میل مردان گردانید و جهت دیگر آن که اگر جایز باشد مردان با یک دیگر لواط کنند و یا این که زنان با یک دیگر مساحقه کنند سبب انقطاع نسل و فساد تدبیر در نظم عالم دنیا شود.[۳]
[۱]. حر عاملى، وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص ۳۳۳، مؤسسه آل البیت (ع) قم، ۱۴۰۹ هـ ق. « أَنَّ زِنْدِیقاً قَالَ لَه (ْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع) فَلِمَ حَرَّمَ اللِّوَاطَ؟ قَالَ مِنْ أَجْلِ أَنَّهُ لَوْ کَانَ إِتْیَانُ الْغُلَامِ حَلَالًا لَاسْتَغْنَى الرِّجَالُ عَنِ النِّسَاءِ وَ کَانَ فِیهِ قَطْعُ النَّسْلِ وَ تَعْطِیلُ الْفُرُوجِ وَ کَانَ فِی إِجَازَهِ ذَلِکَ فَسَادٌ کَثِیرٌ.»
[۲]. عنکبوت، ۲۹٫
لطفا با ذکر منبع منتشر کنید ( منبع: گناه شناسی 313fadaii.blog.ir)
[ شنبه 26 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]


ادامه مطلب ...
[ شنبه 26 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]
در آراسـتـگـی تـشـبـّه مـردان به زنان و عکس آن روا نیست . امیر المومنین امام علی (ع ) شخصی را که با شـکـل و شـمـایـل زنـانـه بـه مـسـجـد پـیـامـبـر(ص ) آمـده بـود، بـیـرون رانـد و فرمود: از رسول خدا(ص ) شنیدم که می فرمود: لَعَنَ اللّهُ الْمُتَشَبِّهینَ مِنَ الرِّجالِ بِالنِّساءِ وَالْمُتَشَبِّهاتِ مِنَ النِّساءِ بِالرِّجالِ.(بحارالانوار ج ۱۷، ص ۲۸۵)
خداوند مردانی را که خود را به شکل زنان و زنانی را که خود را شبیه مردان درمی آورند از رحمت خویش دور کرده است .
[ شنبه 26 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]
مقـدمـه
وَقَضى رَبُّکَ اَلاَّ تَعْبُدُوا اِلاَّ اِیّاهُ وَبِالْوالِدَیْنِ اِحْسانا اِمّا یَبْلُغَنَّ عِنْدَکَ الْکِبَرَ اَحَدُهُما، اَوْ کِلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُما اُفٍّ وَلا تَنْهَرْهُما وَقُلْ لَهُما قَوْلاً کَریما...
و خداى تو حکم فرموده که، هیچ کس را جز او نپرستید و به پدر و مادر نیکى کنید اگر هر دو یا یکى از آنها به پیرى برسند (که موجب رنج و زحمت باشند) زنهار کلمه اى که رنجیده خاطر شوند مگو و کمترین آزار به آنان مرسان و با ایشان با احترام و بزرگوارانه سخن بگو.
و همیشه پر و بال تواضع و تکریم را با کمال مهربانى نزدشان بگستران و بگو: پروردگارا، به پدر و مادرم رحمت و مهربانى فرما، آنگونه که آنان مرا در کوچکى تربیت کردند.
گرچه هستى ما از خداست، لیکن سبب زندگى و وجود ما، پدر و مادر است و ما شاخه اى از وجود این دو عزیزیم و میوه اى از بوستان محبّت و تربیت و مهر و عاطفه بى نظیر پدر و مادریم.
انسان فراموشکار، وقتى به قدرت و موقعیتى رسید، دوران عجز و کوچکى خویش را از یاد مى برد و پدر و مادر و زحمات طاقت فرساى آنان را فراموش مى کند، و چه ناسپاسى و کفرانى بدتر از این؟
انسانیّت و اخلاق ایجاب مى کند که پاسدار این دو گوهر باشیم و در حال حیاتشان از نیکى و احسان و پس از مرگشان از صدقات و یاد نیک غفلت نکنیم. ما امتداد وجودى والدین خودیم و فرزندان ما تدوام وجود مایند، چگونگى برخورد ما با پدر و مادر و احترام و نیکى ما به آنان سبب مى شود: که فرزندان ما نیز در نسل آینده، حق شناس و قدردان و نیکوکار به بار آیند. فرزندان ما همانگونه خواهند بود که ما با والدین خویش رفتار مى کنیم.
بارى ... اداى حقّ والدین و انجام سپاس زحمات آنان نیز مانند حقّ خدا و شکر نعمتهایش از عهده توانائى ما خارج است و تنها باید زبان به عجز بگشائیم و بال تواضح و فروتنى به زیر پاى آندو فرشته بگستریم.
با اینحال، توجّه به مقام پدر و مادر و شناخت قدر و منزلت آنان نزد خداوند، زمینه اداى بخشى از حق بزرگ آنان را فراهم مى سازد.
روایاتى که در این مجموعه چهل حدیث والدین مطالعه مى کنید، ما را با گوشه اى از وظایف خود در برابر والدین آشنا مى کند.
توفیق الهى یارمان باد که از نیکو کاران به پدر و مادر خویش به حساب آئیم چرا که رضایت خدا در رضایت آنان است.
خدایا! ما را قدردان زحمات پدر و مادر بگردان.
خدایا! ما را به تربیت نسلى با ایمان و حق شناس و پاکدل و نیکوکار موفق بدار.
ادامه مطلب ...
[ شنبه 26 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]
[ جمعه 25 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

حضرت علی ابن ابیطالب (علیه السلام) در معرفی گروهی فرمودند: شیطان، ابتدا از راه مکروهات و آنگاه از راه
معاصی صغیره و سپس از راه معاصی کبیره در دل انسان نفوذ می کند و وقتی نفوذ کرد، در حریم دل آشیانه ساخته، لانه می کند و به تدریج تخم گذاری می نماید و این تخم ها تبدیل به جوجه می شود و او جوجه های خود را می پروراند؛ آنگاه فضای دل، جای طیور شیطنت می شود و چنین انسانی، مجری دستورهای شیطان می شود؛ به طوری که شیطان با چشم اینها نگاه می کند و با زبان اینها سخن می گوید و انسان مجبور می شود که زبان را در اختیار ابلیس قرار دهد؛ زیرا زمام فرمان و اراده، در دست دیگری است.(برگرفته از کتاب انتظاربشرازدین،حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی، ص105)
انسان خود یک شیطان مى شود( شَیاطینَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ) انعام آیه 112
پاتوق بچه شیعه ها
[ جمعه 25 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]
در روزگاری که انواع سختیها زندگیها را درگیر خود ساخته سوالی اساسی ذهن آدمیرا به خود مشغول میسازد که دین برای رهایی از این مشکلات چه راهی را پیش روی مسلمانان قرار داده است؟
در لابه لای آیات قرآن و کلمات معصومین (علیهم السلام) پاسخهای گوناگونی برای این سوال وجود دارد که یکی از اصلیترین آنها استغفار است. بدینمعنا که انسانها میتوانند با آمرزش خواستن به پیشگاه خداوند متعال درهای رحمت الهی را به سوی خود باز کرده و از نعمات بیکران او بهره گیرند.
بر اساس آیه ۴۱ از سوره روم: ظَهَرَ الْفَسادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ لِیُذِیقَهُمْ بَعْضَ الَّذِی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُون (فساد، در خشکى و دریا به خاطر کارهایى که مردم انجام دادهاند آشکار شده است خدا مى خواهد نتیجه بعضى از اعمالشان را به آنان بچشاند، شاید [به سوى حق] بازگردند!)
آیه ۳۰ سوره شوری: وَ ما أَصابَکُمْ مِنْ مُصِیبَةٍ فَبِما کَسَبَتْ أَیْدِیکُم و یَعفو عَن کَثیر،
(هر مصیبتى به شما رسد به خاطر اعمالى است که انجام دادهاید و بسیارى را نیز عفو مى کند!)
سختیها و مشکلاتی که در طول دورانها برای مردم اتفاق میافتد نشات گرفته از گناهانی است که آنها در جهان انجام دادهاند.در نتیجه برای رفع این مشکلات باید علت آن که انجام گناه است را از بین برد و به پیشگاه خداوند متعال توبه نمود.
در آیه ۶۶ سوره مائده آمده: أَنَّهُمْ أَقامُوا التَّوْراةَ وَ الْإِنْجِیلَ وَ ما أُنْزِلَ إِلَیْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لَأَکَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ …:
(اگر آنها تورات و انجیل و آنچه از طرف پروردگارشان بر آنان نازل شده است بر پا دارند، از آسمان و زمین روزى مى خورند (و برکات زمین و آسمان آنها را فرا خواهد گرفت)…)
در آیه ۹۶ سوره اعراف آمده است: وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُون ؛
(و اگر اهل شهرها و آبادیها، ایمان مىآوردند و تقوا پیشه مى کردند، برکات آسمان و زمین را بر آنها مى گشودیم ولى (آنها حق را) تکذیب کردند ما هم آنان را به کیفر اعمالشان مجازات کردیم).
از دیگر شواهدی که بر این مطلب در قرآن میتوان یافت وعدههایی است که خداوند متعال به قوم نوح (علیهالسلام) میدهد که اگر استغفار نمایند درهای رحمت خویش را بر آنها خواهد گشود. این مفاهیم در آیات ۱۰، ۱۱ و ۱۲ سوره نوح (علیهالسلام) بدین شکل آمده است: فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ إِنَّهُ کانَ غَفَّاراً. یُرْسِلِ السَّماءَ عَلَیْکُمْ مِدْراراً. وَ یُمْدِدْکُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنِینَ وَ یَجْعَلْ لَکُمْ جَنَّاتٍ وَ یَجْعَلْ لَکُمْ أَنْهارا
(به آنها گفتم: از پروردگار خویش آمرزش بطلبید که او بسیار آمرزنده است. تا بارانهاى پربرکت آسمان را پى در پى بر شما فرستد.و شما را با اموال و فرزندان فراوان کمک کند و باغهاى سرسبز و نهرهاى جارى در اختیارتان قرار دهد).
در نتیجه بر اساس این آیات استغفار نمودن از گناهان علاوه بر داشتن نتایج معنوی که همان بخشش گناهان و رفتن به بهشت است دارای نتایج مادی نیز میباشد. چرا که شخص با ارتکاب به گناه خویشتن را از رحمت الهی دور میسازد و دور گشتن از خدا که علت العلل میباشد سبب خواهد شد بسیاری از برکات و موفقیتهایی که ممکن بود در زندگی نصیب افراد گردد از آنان دور شود. زمانی که فرد در پیشگاه خداوند متعال اظهار ندامت و پشیمانی مینماید در حقیقت روی به سوی رحمت خداوند آورده و خویشتن را به سرچشمه فیوضات نزدیک ساخته است.
در این زمان است که آغوش رحمت الهی دیگر بار به رویش گشوده میگردد و خداوند، او را در پناه خویشتن قرار میدهد. به این خاطر است که مولای متقیان علی (علیهالسلام) در توصیهای به جناب کمیل میفرمایند: «یَا کُمَیْلُ قُلْ عِنْدَ کُلِّ شِدَّةٍ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ تُکْفَهَا وَ قُلْ عِنْدَ کُلِّ نِعْمَةٍ الْحَمْدُ لِلَّهِ تَزْدَدْ مِنْهَا وَ إِذَا أَبْطَأَتِ الْأَرْزَاقُ عَلَیْکَ فَاسْتَغْفِرِ اللَّهَ یُوَسِّعْ عَلَیْکَ فِیهَا»[1]؛ ای کمیل! به هنگام هر سختى بگو: لا حول و لا قوة الا باللَّه، تا خدا آن را کفایت کند و به هنگام هر نعمت بگو: الحمد للَّه، تا زیاد شود و چون روزیت دیر رسد استغفار کن تا خدا گشایش دهد.).
از رسول گرامیاسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده است که: «من أکثر من الاستغفار جعل اللَّه له من کلّ همّ فرجا و من کلّ ضیق مخرجا و رزقه من حیث لا یحتسب»[2]؛ هر که استغفار کند خدا براى او از هر غمى گشایش و از هر تنگنایى مفرى پدید آرد. و او را از جایى که انتظار ندارد روزى دهد.). و فرمودهاند: «مَنْ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِ نِعْمَةً فَلْیَحْمَدِ اللَّهَ وَ مَنِ اسْتَبْطَأَ الرِّزْقَ فَلْیَسْتَغْفِرِ اللَّهَ وَ مَنْ حَزَنَهُ أَمْرٌ فَلْیَقُلْ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ»[3] ؛ کسى که خداوند نعمتى به او بخشیده شکر خدا را بهجا آورد و کسى که روزیش تأخیر کرده از خدا طلب آمرزش کند و کسى که بر اثر حادثهاى غمگین گردد بگوید: لا حول و لا قوة الا باللَّه).
این وعدهای است که خداوند متعال و پیشوایان دین به مسلمانان دادهاند و خلف وعده در سخنانشان راه ندارد. لکن توجه به این مطلب امری ضروری است که توبه و استغفار باید خالصانه، همراه با پشیمانی و تلاش برای جبران گذشته باشد. استغفار در صورتی تأثیرگذار خواهد بود که توجه و حضور قلب را نیز به همراه داشته باشد و زندگی فرد را تغییر دهد.اگر هر کس به نوبه خود تلاش مینمود تا از گناه و رذائل اخلاقی دوری گزیند به حتم ظلم، فساد، فقر و بسیاری سختیهای دیگر که دامنگیر زندگی بشر شده است از جوامع دور میشد.
به همین علت است که در روایات آمده است در دوران حکومت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) رحمت الهی بر جهان سرازیر خواهد شد و تمامیثروتهای نهان در زمین آشکار میگردند و هیچ فقر و مشکلی باقی نخواهد ماند. امید است بتوانیم با تمسک جستن به تعالیم اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) و دوری از گناه زمینهساز ظهور هرچه نزدیکترشان گردیم.
[ جمعه 25 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]
یکی از امتحان های سخت که امروز در فضای جامعه پیش روی جوانان مومن و متدین است ،حفظ نگاه از حرام و حفظ خود از دام های شهوانی است ،ما در اینجا می خواهیم از یوسف پیامبر که الگوی قرآنی در سربلند بیرون آمدن از این امتحان است و نسخه شفا بخش آیات قرآن در این موضوع الهام بگیریم و با ییان چند نکته نسخه ای برای جوانانی که دغدغه سربلند بیرون آمدن از این امتحان الهی در این دوره و زمان دارند ارائه نماییم.
خداوند منان و متعال:
سوره عنکبوت آیه 69:
: وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ
«و کسانى که در راه ما مجاهدت کنند، به یقین آنها را به راههاى خود هدایت مى کنیم، و بى تردید خدا با نیکوکاران است»
هر کس با خدا باشد و او را بندگی کند خدا هم در امتحانات سخت از تو دستگیری خواهد کرد! حضرت یوسف بنده بود و مطیع، پس خدا هم دستش را گرفت و هدایتش کرد!
سوره غافر آیه 60 :
وَقَالَ رَبُّکُمُ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ
«و پروردگارتان فرمود: مرا بخوانید(دعا کنید) تا شما را اجابت کنم.»
سوره بقره آیه 152:
فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ
«پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم »
حضرت هم در آن لحظه حساس خدا را یاد کرده و دعا کرد خدا هم اجابت فرمود!
[ جمعه 25 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]
ترساندن از فقر
بقره/ 268: الشیطان یعدکم الفقر و یامرکم بالفحشاء.
شیطان شما را از فقر مى ترساند و به کار ناشایسته فرمان مى دهد.
هنگامى که مى خواهد انسان را از انفاق فى سبیل الله بازدارد ، مى گوید: خرج نکن ، خودت فقیر مى شوى! یا براى آنکه آدم ها را از جهاد باز دارد،آنان را مى ترساند.
آل عمران / 175: انما ذلکم الشیطان یخوف اولیاءه فلا تخافوهم و خافون ان کنتم مؤمنین.
همانا این شیطان است که پیروان خود را مى ترساند ، شما از آنان نهراسید و اگر مؤمن هستید از من بترسید.
فرمان به فساد و فحشاء
از علائم و قرائن وسوسه های شیطانى ، یکى امر به فحشاء است ، هر گاه آدمى احساس کرد که تمایل به فحشاء دارد بداند که وسوسه اى از شیطان است.
نور/20: و من یتبع خطوات الشیطان فانه یامر بالفحشاء و المنکر.
کسى که از گامهاى شیطان پیروى مى کند، (بدان) که او به کار ناشایسته و ناپسند فرمان مى دهد.
فراموشی یاد خدا
انعام/68: و اما ینسینک الشیطان فلا تقعد بعد الذکرى مع القوم الظالمین.
و چون شیطان تو را به فراموشى اندازد (از یاد خدا) ، پس از یاد آوردن (این مطلب یا خدا) دیگر با گروه ستمکاران منشین.
اسراف و تبذیر
از دیگر نشانه هاى تبعیت از شیطان، «تبذیر» است:
اسراء/27: ان المبذرین کانوا اخوان الشیاطین.
اهل تبذیر و اسراف برادران شیطانند.
[ جمعه 25 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]
[ جمعه 25 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]
حد لواط در قرآن
حکم وضعی لواط بالغ با نابالغ
حکم وضعی لواط دو نابالغ
توبه از لواط
حد لواط در قرآن
آیا حد لواط در قرآن آمده است؟ حد لواط چیست؟
در قرآن مجید زشتی این عمل و عظمت این گناه در آیات مربوط به داستان قوم لوط(ع) بیان شده است ونیز به عقیدة بعضی از مفسّران اشارة اجمالی در مورد حدّ آن در آیة 16 نساء دیده می شود, آنجا که می فرماید: وَ الَّذانِ یَاتِیانِها مِنْکُمْ فَأذُوهُما فَاِنْ تابا وَ اصْلَحا فَاَعْرِضُوا عَنْهُما اِنَّ اللهِ کانَ تَوّاباً رحیماً و کسانی که به سراغ آن کار زشت (لواط) می روند آنها را آزار دهید و اگر توبه کنند و خود را اصلاح نمایند از آنها در گذارید, زیرا خداوند توبه پذیر مهربان است .
البته این در صورتی است که الَّذانِ اشاره به دو مرد, و ضمیر یَاتیانِها اشاره به لواط باشد, در حالی که این ضمیر به کلمة فاحشه بر می گردد که درآیة قبل آمده و اشاره به زنا است.
به هر حال حدّ لواط و همجنس گرایی طبق روایات اسلامی, اعدام است در صورتی که دخول واقع شده باشد و اگر واقع نشده تازیانه است و روایات متعددی از پیشوایان معصوم _ علیهم السلام _ در این زمینه نقل شده است.[1]
حکم وضعی لواط بالغ با نابالغ
شخصی پس از بلوغ با پسر بچه ای نابالغ, وطی (لواط ) کرده بعد خواهر او را گرفته است. پس از ازدواج متوجه می شود که ازدواج با او حرام بوده اکنون تکلیف چیست؟
همه مراجع (به جز تبریزی ): در فرض یاد شده, آن زن بر مرد حرام است و باید از اوجدا شود و نیاز به طلاق هم ندارد.[2]
آیةاللَّه تبریزی: بنا بر احتیاط واجب زن بر مرد حرام است و باید از او جدا شود و بنا بر احتیاط طلاق هم بدهد. [3]
حکم وضعی لواط دو نابالغ
اگر لواط کننده و لواط دهنده هر دو نابالغ باشند, آیا باز ازدواج با خواهر لواط دهنده حرام می شود؟
آیات عظام امام, بهجت و نوری: آری, ازدواج با خواهر او حرام می شود. [4]
آیات عظام تبریزی, صافی, فاضل و مکارم: خیر, ازدواج با خواهر او حرام نمی شود. [5]
آیات عظام سیستانی و وحید: بنا بر احتیاط واجب, ازدواج با خواهر او حرام نمی شود. [6]
توبه از لواط
اگر کسی مرتکب گناهانی چون لواط و زنا شده باشد چگونه باید توبه کند؟
اگر کسی مرتکب گناهی شود ولی پشیمان شده و به درگاه خداوند حقیقتا توبه نماید خداوند توبه او را می پذیرد. توبه راستین از گناهان آن است کهواقعا قصد بازگشت به آن گناه را نداشته باشد. خداوند متعال بارها در قرآن مجید وعده غفران به تائبان داده است و حتی گناهکاران را فرمان به مأیوس نشدن از رحمت خویش داده است. چنان چه در آیه 53 سوره زمر می فرماید: به آن بندگانم که در گناه کردن بر نفس خویش اسراف کرده اند بگو هرگز از رحمت بی منتهای خدا ناامید مباشید البته خداوند همه گناهان شما را خواهد بخشید که او خدایی بسیار آمرزنده و مهربان است. همچنین می توان آیات 135آل عمران و 48 نسا را به دقت ملاحظه نمایید. البته در مواردی که عملی نیاز به قضا یا پرداخت کفاره و امثال آن دارد, باید به این وظایف نیز عمل شود.
برای توبه از لواط وزنا :همین مقدار که میان خود و خدا توبه کند کافی است مگر اینکه صدمه بدنی پیش آید ویا شکایتی انجام بپذیرد.
آیا گناه لواط قابل بخشش است ؟
هیچ گناهی غیر قابل بخشش نیست. إِنَّ اَللَّهَ یَغْفِرُ اَلذُّنُوبَ جَمِیعاً [7]
خداوند همه گناهان را می بخشد. بنابر این با عزم جدی به ترک گناه و استغفار به درگاه خداوند, مطمئن باشید خداوند گناه شما را می بخشد. تقیّد شما به انجام واجبات , کاری ارزنده است چرا که نیکی ها زمینه را بر بدی ها تنگ خواهد کرد. قرآن می فرماید: نماز را در دو طرف روز و شبانگاه (نمازهای یومیه) به جای آور, همانا که خوبی ها بدی ها را از بین می برد[8] .ضمناً هرگز گناه خود را برای کسی بازگو نکنید و فقط با خداوند راز و نیاز کرده و از او آمرزش بخواهید که او آمرزنده ای مهربان است.
[1] . پیام قرآن ج 10, حضرت آیت الله مکارم شیرازی و سایر همکاران
[2] . امام, نوری و مکارم, تعلیقات علی العروة, النکاح, فصل 4, م 21 فاضل, جامع المسائل, ج 1, س 1456 صافی, جامع الاحکام, ج 2, س 1370 و 1388 دفتر: سیستانی, بهجت, وحید و خامنه ای.
[3] . منهاج الصالحین, ج 2, م 1259 و توضیح المسائل, م 2414.
[4] . امام و بهجت, توضیح المسائل مراجع, م 2405 نوری, توضیح المسائل, م 2401.
[5] . مکارم, تبریزی و صافی, توضیح المسائل مراجع, م 2405 فاضل, توضیح المسائل مراجع, م 2405 و جامع المسائل, ج 1 س 1455 و 1456.
[6] . سیستانی, توضیح المسائل مراجع, م 2405 وحید, توضیح المسائل, م 6924.
[7] . (53:39)
[8] . سوره هود, آیه 114
[ جمعه 25 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]
[ جمعه 25 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]
خانواده در اسلام دارای جایگاه بسیار والایی است، زیرا مرکز رشد و تعالی و محور محبت و مودت و سعادت است. انسان در خانواده است که معنای واقعی آرامش و آسایش را میفهمد و در مسیر رشد و بالندگی در همه عرصهها قرار میگیرد و فرصت حضور در جامعه بزرگتر و خوشبختی فراگیرتر را به دست میآورد.
خانواده در اسلام دارای جایگاه بسیار والایی است، زیرا مرکز رشد و تعالی و محور محبت و مودت و سعادت است. انسان در خانواده است که معنای واقعی آرامش و آسایش را میفهمد و در مسیر رشد و بالندگی در همه عرصهها قرار میگیرد و فرصت حضور در جامعه بزرگتر و خوشبختی فراگیرتر را به دست میآورد.
از آنجایی که انسان موجودی اجتماعی است نمیتواند بدون ارتباط با دیگران زندگی کند. همین مسأله موجب میشود تا انسان به طور طبیعی با دیگران ارتباط برقرار کرده و رفت وآمد داشته باشد، اما به دلایل متعدد و عوامل گوناگون درونی و بیرونی هرگونه ارتباطی بیرون از چارچوبها و معیارهای اصیل اخلاقی میتواند این ارتباطات را به عامل ناامنی و ضدآرامش و آسایش تبدیل کند و خانه و خانواده را به صورت جهنمی سوزان و دوزخی بزرگ درآورد.
آنچه در پی میآید اشاره به خطراتی است که ارتباطات خانوادگی بیرون از دایره اخلاق و شریعت، به همراه دارد.
مار در آستین
شاید شنیده یا دیده باشید که زن و شوهری از هم طلاق گرفته و به این حلال مبغوض خداوندی عمل کرده باشند، آن هم به دلیل رفت و آمدهای خانوادگی و آمد و شدهای دوستان به خانواده که موجب شده زن و مردی بیرون از دایره روابط شرعی با هم ارتباط نامتعارف برقرار کنند و مرد یا زنی به همسرخود خیانت کند.
وقتی به علل و عوامل شکلگیری چنین ارتباطات نامشروع توجه میشود این موضوع آشکار میشود که رابطه دوستانه و ارتباطات خانوادگی در میان دو خانواده چنان آزادانه و بیرون از مرزهای شرعی و اخلاق اسلامی بوده که فرصت خیانت فراهم آمده و رابطه نادرست میان آنان شکل گرفته است.
بسیاری از مردم ناخواسته و نادانسته به صرف اعتماد به دوستان، دیگرانی را وارد حریم خصوصی خانواده میکنند که زندگی آنان را از درون فرو میپاشند. آنان ناخواسته ماری را به درون آستین زندگی خود وارد میکنند که هر زمانی از سوراخی برآمده و نیش تلخ و زهرآگین خود را در درون رابطه شرعی و عاطفی و احساسی خانواده فرو میریزد و موجب تورم و فروپاشی نهاد خانواده میشود.
اصولا از نظر روانشناسی، ارتباط جنسی در مردان و زنان تفاوتهایی دارد که باید به آنها توجه شود. زنان تا به کسی اعتماد نکنند رابطه جنسی برقرار نمیکنند. در حقیقت زنان تشنه محبت هستند و محبت زمانی شکل میگیرد که ارتباطات به نسبت طولانی وجود داشته باشد. زمانی که زنان از دیگرانی محبتهای مداوم میبینند به آنها اعتماد میکنند و این اعتماد تا به جایی میرسد که خود را در اختیار آنها قرار میدهند، زیرا در این شرایط ارضای خود را از نظر عاطفی و احساسی در چنین شخصی مییابند.
انسانها به طور طبیعی در حوزه مسایل خانوادگی اختلافات اخلاقی، اقتصادی، مادی و مانند آن دارند. همین شرایط کمک میکند تا دیگرانی که در حوزه حریم خصوصی خانواده وارد میشوند، سوء استفاده کرده و چون ماری خفته آهسته برخیزند و در یک زمان مناسب خیانت کنند.
انسان مظهر اسماءالله
انسانها موجوداتی شگفتانگیز هستند که نمیتوان آنان را به درستی شناخت. انسانها موجوداتی هنرمند و بازیگرانی بسیار چیرهدست و ماهر هستند. شاید بتوان گفت که همه هنرهای هستی در انسان جمع شده و انسان آینه تمامنمای هستی و هنرهای آن است. از این رو گفتهاند که این انسان است که به ابلیس و شیاطین درس میدهد؛ زیرا وقتی بخواهد در مسیر پلشتی و زشتی و شیطانی حرکت کند از ابزارهای پیشرفتهتر و فنآوری مدرنتر و فکر و اندیشه برتر از همه موجودات هستی از جمله ابلیس برخوردار است.
از نظر آموزههای قرآنی، انسان به سبب دارا بودن همه اسمای الهی دارای همه صفات خداوندی است[1] ؛ زیرا در چنین صورتی است که میتواند به عنوان خلیفه خداوندی مسئولیت را بپذیرد.[2] انسان به سبب همین سرمایه است که استاد همه موجودات هستی از جمله فرشتگان است.[3] و همه هستی میبایست در کلاس درس انسان شرکت کنند و سجده اطاعت از استاد را به جا آورند. حتی ابلیس که سرکشی و عصیان ورزید نیز خواسته و ناخواسته شاگرد مکتب کلاس انسان است.
ادامه مطلب ...
[ جمعه 25 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]
در روایت آمده بیشترین افرادی که به جهنم می روند به خاطر زبانشان است. هفتاد گناه پای زبان می نویسند. این هفتاد گناه چیست ؟

خداوند در قرآن کریم به نعمت زبان اشاره فرموده و می فرماید: «الرَّحْمنُ عَلَّمَ الْقُرْآنَ خلق الانسان عَلَّمَهُ الْبَیانَ»[1]
زبان عمده ترین وسیله ای است که مردم به کمک آن با یکدیگر ارتباط فکری برقرار می کنند و ایجاد تفاهم و انتقال مفاهیم از طریق زبان صورت می گیرد. در یک جمله زبان ملاک ارزش و معرف شخصیت انسان و ترازوی عقل اوست.
حضرت علی ـ علیه السلام ـ می فرماید: «المرءُ مخبوء تحت لسانه؛[2] شخصیت هر کس در پی زبان اوست» زبان با تمام فوائدی که برایش ذکر می شود مفاسد و آفاتی نیز دارد که باید آنها را شناخت تا با کنترل زبان، از ابتلاء به آن آفات پیشگیری و اجتناب ورزید.
در قرآن کریم آمده است: ای کسانی که ایمان آورده اید نباید قومی قوم دیگر را مسخره کند، شاید آنها از اینها بهتر باشند، و نباید زنانی زنان دیگر را مسخره کنند، شاید آنها از اینها بهتر باشند.از یکدیگر عیب مگیرید، و به همدیگر لقبهای زشت مدهید، چه ناپسندیده است نام زشت پس از ایمان. و هر که توبه نکرد آنان خود ستمکارند.»[3]
خداوند در آیه دیگر می فرماید: وای بر هر بدگوی عیبجویی.« وَیْلٌ لِّکُلِّ هُمَزَةٍ لُّمَزَةٍ.» [4]
ادامه مطلب ...
[ جمعه 25 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]
- لعنت رسول خدا بر مردانی که خود را شبیه زنان می کنند و زنانی که خود راشبیه مردان می کنند و مردان و زنان هم جنس باز
- هم جنس بازی زنان در حکم زنا
- عاقبتشان در آخرت
- حکم خوابیدن دو زن در زیر یک لحاف!!!
- حکم هم جنس بازی زنان در کجای قرآن آمده است؟؟
·
لعنت رسول خدا بر مردانی که خود را شبیه زنان می کنند و زنانی که خود راشبیه مردان می کنند و مردان و زنان هم جنس باز
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ: لَعَنَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) الْمُتَشَبِّهِینَ مِنَ الرِّجَالِ بِالنِّسَاءِ وَ الْمُتَشَبِّهَاتِ مِنَ النِّسَاءِ بِالرِّجَالِ وَ هُمُ الْمُخَنَّثُونَ وَ اللَّاتِی یَنْکِحُ بَعْضُهُمْ بَعْضاً وَ إِنَّمَا أَهْلَکَ اللَّهُ قَوْمَ لُوطٍ حِینَ عَمِلَ النِّسَاءُ بِمِثْلِ عَمَلِ الرِّجَالِ وَ رَأَى بَعْضُهُمْ بَعْضاً.امام صادق (علیه السلام) فرمود: رسول خدا (صلی الله علیه و آله) مردانى را که خود را همانند زنان کنند، و زنانى را که خود را همانند مردان کنند لعنت فرموده است. و فرمود: این گونه مردان زن صفتاند، و چنین زنانى با یک دیگر همجنس بازى مىکنند. و قوم لوط را خداوند فقط بدین سبب هلاک کرد که زنان مانند مردان با یک دیگر همجنس بازى مى کردند.[1]
(متاسفانه دیده می شود که امروزه مردان مانند زنها ابرو بر میدارند و زنان لباس مردان را می پوشند و موی خود را مردانه اصلاح می کنند!!)
هم جنس بازی زنان در حکم زناست
عاقبتشان در آخرت
قَالَ اسحاق بن جریر سَأَلَتْنِی امْرَأَةٌ أَنْ أَسْتَأْذِنَ لَهَا عَلَى أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) فَأَذِنَ لَهَا فَقَالَتْ أَخْبِرْنِی عَنِ اللَّوَاتِی مَعَ اللَّوَاتِی مَا حَدُّ مَا هُوَ فِیهِ قَالَ حَدُّ الزَّانِیَةِ إِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ یُؤْتَى بِهِنَّ قَدْ أُلْبِسْنَ بِقِطَاعٍ مِنْ نَارٍ وَ قُنِّعْنَ بِمَقَانِعَ مِنْ نَارٍ وَ سُرْوِلْنَ مِنْ سَوَارٍ مِنْ نَارٍ وَ أُدْخِلَ فِی أَجْوَافِهِنَّ إِلَى رُءُوسِهِنَّ أَعْمِدَةٌ مِنْ نَارٍ وَ قُذِفَ بِهِنَّ فِی النَّارِ أَیَّتُهَا الِامْرَأَةُ أَوَّلُ مَنْ عَمِلَ هَذَا قَوْمُ لُوطٍ فَاسْتَغْنَى الرِّجَالُ بِالرِّجَالِ وَ النِّسَاءُ بِالنِّسَاءِ وَ بَقِیَ النِّسَاءُ بِغَیْرِ رِجَالٍ فَفَعَلْنَ کَمَا فَعَلَ رِجَالُهُنَّ.اسحاق بن جریر مىگوید: زنى از من درخواست کرد که از امام صادق (علیه السلام) براى او اجازه ورود بگیرم. حضرت اجازه داد. زن وارد شد و گفت: مرا از حدّ زنانى که با یک دیگر همجنس بازى مىکنند خبر ده.
امام (علیه السلام) فرمود: حدّشان مانند حدّ زنان زناکار است. [سپس فرمود:] چون روز قیامت شود، این زنان را در حالى که لباسهایى آتشین بر تن و نقابهایى از آتش بر چهره و شلوارهایى آتشین بر پا دارند مىآورند، و در شکمشان تا گلوگاه عمودهایى از آتش داخل مىکنند، آنگاه آنان را در آتش مىافکنند. [بعد فرمود:] اى زن، نخستین کسانى که این عمل از آنان سر زد قوم لوط بودند که مردان به مردان اکتفا کردند و زنانشان بدون مرد ماندند و آنان هم مانند مردانشان به همجنس بازى پرداختند.[2]
حکم خوابیدن دو زن در زیر یک لحاف!!!
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ: لَیْسَ لِامْرَأَتَیْنِ أَنْ یَبِیتَا فِی لِحَافٍ وَاحِدٍ إِلَّا أَنْ یَکُونَ بَیْنَهُمَا حَاجِزٌ فَإِنْ فَعَلَتَا نُهِیَتَا عَنْ ذَلِکَ وَ إِنْ وُجِدَتَا بَعْدَ النَّهْیِ جُلِدَتْ کُلُّ وَاحِدَةٍ مِنْهُنَّ حَدّاً حَدّاً فَإِنْ وُجِدَتَا أَیْضاً فِی لِحَافٍ جُلِدَتَا فَإِنْ وُجِدَتَا الثَّالِثَةَ قُتِلَتَا.امام صادق (علیه السلام) فرمود: دو زن برهنه حق ندارند در یک بستر زیر یک لحاف بخوابند مگر اینکه میانشان حایلى باشد. اگر چنین کردند، نخست باید آنها را از این کار نهى کنند، و چنانچه پس از نهى، باز هم زیر یک لحاف دیده شدند باید به هر کدام جداگانه حدّ بزنند، و اگر باز هم آنان را زیر یک لحاف دیدند دوباره بر آنان حدّ جارى کنند، و چنانچه بار چهارم نیز مرتکب این عمل شدند کشته مىشوند.[3]
حکم هم جنس بازی زنان در کجای قرآن آمده است؟؟
عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ: دَخَلَتْ عَلَیْهِ نِسْوَةٌ فَسَأَلَتْهُ امْرَأَةٌ عَنِ السَّحْقِ فَقَالَ حَدُّهَا حَدُّ الزَّانِی فَقَالَتِ امْرَأَةٌ مَا ذَکَرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ ذَلِکَ فِی الْقُرْآنِ قَالَ بَلَى قال [قَالَتْ] وَ أَیْنَ قَالَ هُوَ أَصْحابُ الرَّسِّ.هشام بن سالم مىگوید: زنانى بر امام صادق (علیه السلام) وارد شدند. یکى از آنان از امام (علیه السلام) در باره حدّ «سحق» سؤال کرد. امام (علیه السلام) فرمود: حدّ او مانند حدّ زناکار است.
زنى گفت: خداوند این حکم را در قرآن بیان نکرده است. امام (علیه السلام) فرمود: چرا، بیان کرده است. گفت: کجاى قرآن است؟ فرمود: در داستان اصحاب رسّ.[4]
[ جمعه 25 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]
هیچ گناهی غیر قابل بخشش نیست.
إِنَّ اَللَّهَ یَغْفِرُ اَلذُّنُوبَ جَمِیعاً (53:39) خداوند همه گناهان را می بخشد. بنابر این با عزم جدی به ترک گناه و استغفار به درگاه خداوند, مطمئن باشید خداوند گناه شما را می بخشد. تقیّد شما به انجام واجبات , کاری ارزنده است چرا که نیکی ها زمینه را بر بدی ها تنگ خواهد کرد.
قرآن می فرماید: نماز را در دو طرف روز و شبانگاه (نمازهای یومیه) به جای آور, همانا که خوبی ها بدی ها را از بین می برد (سوره هود, آیه 114).
ضمناً هرگز گناه خود را برای کسی جز خدا بازگو نکنید که این کار گناهش کمتر از خود گناه نیست!!! و فقط با خداوند راز و نیاز کرده و نزد او به گناه خود اعتراف کنید و از او آمرزش بخواهید که او آمرزنده ای مهربان است.
[ جمعه 25 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

تبدیل گناه به ثواب در اثر توبه!!
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السّلام): «أَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى دَاوُدَ النَّبِیِّ ع یَا دَاوُدُ إِنَّ عَبْدِیَ الْمُؤْمِنَ إِذَا أَذْنَبَ ذَنْباً ثُمَّ رَجَعَ وَ تَابَ مِنْ ذَلِکَ الذَّنْبِ وَ اسْتَحْیَا مِنِّی عِنْدَ ذِکْرِهِ غَفَرْتُ لَهُ وَ أَنْسَیْتُهُ الْحَفَظَةَ وَ أَبْدَلْتُهُ الْحَسَنَةَ وَ لَا أُبَالِی وَ أَنَا أَرْحَمُ الرَّاحِمِین»[1]
امام صادق (علیه السّلام) فرمودند: «خداوند عز و جل به داود پیغمبر علیه السّلام وحى کرد که: اى داود! اگر بنده مؤمن من گناه کند و سپس ترک آن گفته و از آن گناه توبه نماید و به خاطر گناهى که کرده است از من شرم کند، من او را بیامرزم و آن را از یاد فرشتگان نویسنده گناه مىبرم و به ثواب مبدّل مىکنم و از این کار پروائى ندارم، و من مهربانترین مهربانانم».
چشم پوشی از گناهان کوچک در اثر خودداری و ترک گناهان کبیره
عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عُمَرَ الْحَلَبِیِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیه السّلام) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- «إِنْ تَجْتَنِبُوا کَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ»[2] قَالَ : مَنِ اجْتَنَبَ مَا أَوْعَدَ اللَّهُ عَلَیْهِ النَّارَ إِذَا کَانَ مُؤْمِناً کَفَّرَ اللَّهُ عَنْهُ سَیِّئَاتِهِ وَ یُدْخِلُهُ مُدْخَلًا کَرِیماً وَ...[3]
احمد بن عمر حلبى نقل کرده است که معنى آیه «انْ تَجْتَنِبُوا کَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُکَفِّرْ عَنْکُمْ :اگر از گناهان کبیرهاى که نهى شده اید، بپرهیزید، از گناهان دیگر شما چشم مى پوشیم» را از امام صادق علیه السّلام پرسیدم، فرمودند :«اگر کسى از آنچه که خداوند براى آنها وعده آتش داده است بپرهیزد اگر مؤمن باشد (به امامت و ولایت ما معتقد باشد) خداوند از گناهان دیگر او درگذرد، و او را وارد مقامى نیکو و والا مى گرداند....»
[ جمعه 25 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]
عبدالله مبارک از افراد منحرف بود و همواره با شراب و ساز و آواز سر و کار داشت ، ولى ناگهان عوض شد و به توبه حقیقى کرد و همه گناهان را کنار گذاشت و به راه خدا رفت .
شخصى از او پرسید: تو آدم بسیار منحرف و هتاک و بى دین بودى ، چه باعث شد که این چنین تغییر روش داده و به راه خدا آمدى ؟
عبدالله در پاسخ گفت : من بسیار به شراب و نواختن تار و ساز، علاقمند بودم ، شبى همراه دوستان مثل خودم ، در باغى بسر مى بردیم ، پس از عیش و نوش ، و بزم شراب و ساز و آواز، وسیله ساز و آوازم را روى شاخه اى از درخت باغ گذاشتم ، و زیر آن درخت خوابیدم ، پس از ساعتى ناگهان بیدار شدم و صداى آوازى کنار درخت شنیدم (شاید آواز وجدانش بوده!) که این آیه را مى خواند:
«أ لَمْ یَأْنِ للذین آمَنُوا أنْ تَخْشَعَ قلوبُهُم لِذِکْرِ اللّهِ» (الحدید: 16) : آیا وقت آن نرسیده : آنانکه ایمان آورده اند، دلهایشان بیاد خدا بیفتد و خاشع و نرم شود؟
همین آیه ، آنچنان مرا تکان داد، که تصمیم قاطع گرفتم به دعوت خدا لبیک گویم و دلم را به او رهسپارم ، و در راه خدا گام بردارم !!!
[ جمعه 25 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]
توی دیوار کوچه های بعضی از محله ها شاید خیلی دیده باشید که نوشته شده: « زن کوچه نشین عروس شیطان است!»
توی کوچه نشستن و رفت و آمد غیر ضروری تو کوچه و خیابون برای زنان یقینا زشت و ناپسنده! ولی آیا واقعا زنان کوچه نشین عروس شیطانند؟؟
برای دریافت جواب با ما همراه شوید!
خداوند در جهان برای هر موجودی جفتی آفریده و نر و ماده ای قرار داده تا با زناشویی نسل آنها گسترش پیدا کند.
شیطان جفت ندارد و تولید مثل او با سایر موجودات متفاوت است.
در روایتی وارد شده : «شیطان وقتی می خواهد تولید مثل کند ، ران های خود را به هم می مالد و از این راه تولید مثل می کند.»
اما برای ارضای خواهش های نفسانی از چند راه وارد می شود :
1. نزدیکی با زنان! آن گاه که مردی قصد هم بستری با همسر را دارد ، اگر " بسم الله " و نام خدا را بگوید ، شیطان از او دور می شود ولی اگر فراموش کند یا عمداً نام خدا را نبرد ، او نیز حاضر شود و با مرد شرکت کند .
قرآن در این باره می فرماید : «و شارکهم فی الاموال و الاولاد »
(خداوند خطاب به شیطان ) : « ای شیطان ! در دارایی و فرزنان آن مردم شرکت کن»[1]
2. لواط با افراد مست! وقتی کسی شراب می خورد عقل و شعور خود را از دست می دهد و مست می شود و دیگر چیزی نمی فهمد، در این حال شیطان ملعون با آنان لواط می کند و شراب خوار مست را عروس خود می کند.
حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) : مَنْ بَاتَ سَکْرَانَ بَاتَ عَرُوساً لِلشَّیَاطِین![2]
« کسی که شب را به پایان برد ، در حالی که مست شراب باشد ، صبح را به صبح رسانیده در حالی که عروس شیطان بوده است »
آن حضرت در حدیث دیگری می فرماید : «شراب خوار صبح را به شب می رساند وشب را به صبح می رساند در حالی که خداوند بر او غضبناک است». و نیز فرموده : «کسی که در شب شراب بخورد و مست و بی هوش شود ، به طوری که به چیزی توجه نداشته باشد ، عروس شیطان است و آن ملعون با او لواط می کند . از این رو ، وقتی از خواب بیدار شد ، همانطور که از جنابت غسل می کند باید غسل نماید و اگر غسل جنابت نکند ، هیچ عملی از او قبول نخواهد شد و خداوند او را از همه دشمن تر می شمارد».[3]
پس با این وجود باید بنوسیم:«هر کس شراب خوار است عروس شیطان است!!»
[ جمعه 25 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]
سوال :در مورد قباحت عمل زشت استمناء حدیث و روایات و آیه ای مرحمت بفرمایید.
پاسخ :عمل استمنا نوعی انحراف جنسی است و به دلیل آسیب های جبران ناپذیر جسمانی و روانی اسلام آن را حرام و از انجام آن نهی کرده است. خداوند در سوره مؤمنون می فرماید:
«یکی از ویژگی های انسان های مؤمن این است که در مسائل جنسی خودشان را از آلوده شدن به گناه حفظ می کنند و صرفا از طریق ازدواج غریزه جنسی خود را ارضا می کند»
سپس می فرماید:
«هر کس از غیر مسیر ازدواج غریزه جنسی خودش را ارضا کند از تجاوز کاران است ».
«الذین هم لفروجهم حافظون . الا علی ازواجهم او ما ملکت ایمانهم فانهم غیر ملومین . فمن ابتغاء وراء ذلک فاولئک هم العادون »
و عمل استمنا مشمول آیه 7 سوره مؤمنون می شود که می فرماید
«هر کسی غیر از این طریق را (جهت بهره گیری جنسی) طلب کند تجاوزگر است ».
علاوه بر این در سخنان گهربار معصومین(علیهم السلام) نیز از عمل استمنا به زشتی یاد شده و مورد نهی قرار گرفته است که در اینجا به احادیثی از پیامبر(صلی الله علیه و آله) و امام صادق(علیه السلام) اشاره می کنیم:
1. امام صادق(علیه السلام): روز قیامت خداوند با شخص خودارضا گفت و گو نمی کند و از چشم خدا می افتد.[1]
2. رسول خدا(صلی الله علیه و آله): لعنت خدا و ملائکه خداوند و تمام بشر بر شخص خودارضا. [2]
3. رسول خدا(صلی الله علیه و آله):کسی که خودارضایی می کند, ملعون است.[3]
4. امام صادق(علیه السلام): خودارضایی گناه بزرگی است که خداوند در قرآن از آن نهی فرموده است.[4]
5. امام صادق(علیه السلام): برای کسی که خودارضایی کند در قیامت عذاب دردناکی در نظر گرفته شده است.[5]
[ جمعه 25 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]
قابل توجه عزیزانی که ممکن است اشکال کنند:
ما قصد فتوا دادن نداریم و بررسی دقیق این مباحث، در حوزه تخصصی فقه انجام می شود و کسانی که در این زمینه قدرت اجتهاد ندارند باید از مراجع تقلید خودپیروی کنند قصد ما از نقل احادیث ذیل جهت محض اطلاع عزیزان از وجود آیات و احادیث اینچنینی در ذم موسیقی (صدای برخواسته از آلات مخصوص) و غنا (صدای بر آمده از حنجره) است!
ادامه مطلب ...
[ جمعه 25 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]
از گناه در آیات و روایات به چه تعابیر و واژه هایی یاد شده است؟؟
معنای گناه
گناه به معنى خلاف است و دراسلام هر کارى که برخلاف فرمان خداوند باشد، گناه محسوب مىشود.
گناه هر چند کوچک باشد چون نافرمانى خداست، بزرگ است.
رسول اکرم صلى الله علیه وآله در سخنى به ابوذر فرمودند:
«لاتنظر الى صغر الخطیئة و لکن انظر الى من عصیته»[i]
«کوچکى گناه را ننگر، بلکه بنگر چه کسى را نافرمانى مىکنى!.»
ادامه مطلب ...
[ جمعه 25 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

یکی از شاگردان رجبعلی خیاط می گوید: روزی با جناب شیخ و چند نفر درکوچه امامزاده یحیی در حال عبور بودیم که یک دوچرخه سوار بایک عابر پیاده برخورد کرد. عابر به دوچرخه سوار اهانت کرد و گفت: خر. جناب شیخ گفت: بلافاصله باطن خود او خر شد.
یکی از نابهنجاری های اجتماعی که در جامعه بسیار رواج یافته و به صورت پدیده ای در همه جا حتی در میان کودکان و نوجوانان و حتی بزرگ خانواده بروز پیدا کرده است، مسأله دشنام و ناسزا با الفاظ رکیک و زشت است که باعث دشمنی و متلاشی شدن بنیان خانواده می شود. در این نوشتار آثار سوء دشنام گویی در خانواده ازدیدگاه قرآن و روایات تحلیل و تبیین شده است.
ناسزاگویی در قرآن
«وَ قُلْ لِعِبادِی یَقُولُوا الَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ الشَّیْطانَ یَنْزَغُ بَیْنَهُمْ إِنَّ الشَّیْطانَ کانَ لِلْإِنْسانِ عَدُوًّا مُبِیناً»(اسرا، 53)
به بندگانم بگو سخنی بگویند که بهترین باشد چرا که شیطان (بوسیله سخنان ناموزون) میان آنها فتنه و فساد می کند، همیشه شیطان برای انسان دشمنی آشکار است.
ادامه مطلب ...
[ جمعه 25 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]
فحش و ناسزاگویی
فحش و ناسزاگویی از گناهان بزرگ است که در آیه ده سوره حجرات، خداوند آن را نهی نموده است و پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمود که ورود به بهشت بر هر کسی که فحش و ناسزا گوید، حرام است.( کنزالعمال، ج3، ص598)
امام باقر علیه السلام می فرماید: ناسزاگویی، اسلحه فرومایگان بدکار است.( سفینةالبحار، ج2، ص346)
مقتضای اطلاق روایات، حرام بودن فحش است با هر کس که باشد، خواه مسلمان و مومن، یا کافر و فاسق، کوچک یا بزرگ.( شهید دستغیب، گناهان کبیره، ج2، ص299)
با توجه به حرام و گناه بودن فحش و ناسزاگویی، نمی توان پاسخ کار حرام و معصیتی را با حرام و معصیت داد.
روزی امیرالمومنین(علیه السلام) شنید که مردی به جناب قنبر دشنام می دهد و قنبر خود را آماده کرد او را فحش بدهد، حضرت فریاد زد: قنبر، آرام باش! دشنام گویت را با خواری واگذار که با این کار خدا را خشنود می کنی و شیطان را خشمگین می سازی و دشمنت را کیفر می دهی.
سپس امام سوگند یاد کرد که «هرگز شخص با ایمان، پروردگار خود را از چیزی همانند« حلم و خویشتن داری» راضی نساخته، شیطان را با سکوت خشمگین نکرده، احمق را با خاموشی، مجازات ننموده است.( سفینةالبحار، چاپ قدیم، ج1، ص300، واژه حلم)
ادامه مطلب ...
[ جمعه 25 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

اى کسانىکه ایمان آوردهاید! مبادا گروهى (از شما) گروهى دیگر را مسخره کند، چه بسا که مسخرهشدگان بهتر از مسخرهکنندگان باشند و زنان نیز، زنان دیگر را مسخره نکنند، شاید که آنان بهتر از اینان باشند و در میان خودتان عیبجویى نکنید و یکدیگر را با لقبهاى بد نخوانید. (زیرا) فسق بعد از ایمان، بد رسمى است، (و سزاوار شما نیست.) و هر کس (از این اعمال) توبه نکند، پس آنان همان ستمگرانند.
استهزا، در ظاهر یک گناه؛ ولى در باطن چند گناه است؛ در مسخره کردن، گناهانِ تحقیر، خوار کردن، کشف
ادامه مطلب ...
[ جمعه 25 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

پس لعنت خداوند یعنی دور ساختن کسی از رحمت خویش و محروم ساختن او از تمام نعمتها و برکات که از طرف او به بندگان میرسد.
ادامه مطلب ...
[ جمعه 25 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]
[ جمعه 25 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ جمعه 25 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]
[ جمعه 25 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]
[ جمعه 25 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]
[ جمعه 25 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]
[ جمعه 25 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]
[ جمعه 25 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]
[ جمعه 25 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]
[ جمعه 25 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]
سکولارها در دانشگاه چه حجابی دارند؟
سکولاریسم را در لغت به معنای کنار گذاشتن آگاهانه دین از صحنة معیشت و سیاست تعریف می کنند. «ماکس وبر» سکولاریسم را به معنای «جدا بودن جامعة دینی از جامعة سیاسی» میداند به طوری که دولت، حق هیچ گونه اعمال قدرت در امور دینی نداشته باشد و کلیسا نیز نتواند در امور سیاسی مداخله کند. به بیان عامیانه سکولاریسم قائل به جدایی دین از صحنه زندگی اجتماعی است.
با توجه به این تعاریف انتظار می رود در جامعه غربی هیچ گونه ضابطه ای بر رفتار و نوع پوشش افراد حاکم نباشد و هر فرد بنا بر سلیقه خویش نوع پوشش خود را در اجتماع انتخاب کند. اما با جستجویی ساده در برخی از قوانین جامعه غربی به این نتیجه دست می یابیم که قوانینی در این جوامع وضع شده که بر ریزترین نکات در مورد پوشش افراد نظارت دارد. به عنوان نمونه می توان به قوانین پوشش در برخی از دانشگاه های جوامع سکولاری اشاره کرد:
ادامه مطلب ...
[ جمعه 25 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]
ادامه مطلب ...
[ جمعه 25 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]
صنعت مد در خدمت حجاب اسلامی
اخیراً شاهد ظهور موجی از مدهای اسلامی و نمایشهای مد، هم در کشورهای اسلامی و هم کشورهای غیراسلامی، بودهایم که شرکتکنندگانی را از فرهنگهای مختلف دنیا گرد هم آورده است؛ نمایشهایی همچون مرکز نوآوری و کارآفرینی ال رودحا (قطر)، هفته مد حجاب (27-22 ماه اکتبر سال 2013، لندن) و نمایش مد مسکو (سبک اسلامی) (17-13 ماه ژوئن سال 2013) نمایشهای مد اسلامی، مباحثات بسیاری را در محافل اسلامی برانگیختهاند؛ این سؤال مطرح است که « آیا سادگی و مد با هم جمع میشوند »؟
طبق آموزه های اسلام، زنان نباید لباس های تنگ یا لباس هایی که سر و گردن را نمی پوشانند به تن کنند. غیر از صورت و دستها، سایر اعضاء بدن زن مسلمان نباید در معرض دید قرار داشته باشد و دستیابی به این هدف در دنیای جدید مد، امری بس دشوار است. به علاوه، لباس و آرایش تحریکآمیز (حتی اگر بدن زن پوشیده باشد) امری حرام است.
عقاید مختلفی در باب مد اسلامی وجود دارد. مدرسه علوم دینی «دارالعلوم دئو باند» در هندوستان در سال ۲۰۱۰ فتوایی را صادر کرد که استفاده از زنان در صنعت مد را عملی غیراسلامی میدانست، زیرا این کار بدن زن را به نمایش میگذارد. برخی از مجلات مد در برخی از کشورهای اسلامی، صورت زنان را نشان نمیدهند. اما امام طلا لید، یکی از کارشناسان حقوق اسلامی در بوستون و عضو پیشین کمیسیون آزادی مذهبی بینالملل در ایالات متحده، میگوید: استفاده از زنان در صنعت مد تنها در صورت حفظ سادگی و پوشش قابل قبول است.
ادامه مطلب ...
[ جمعه 25 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]
پاسخ: اسلام نيز با ناکامي و ناکامي جنسي مخالف است و به داشتن، عوارض وخيم و ناگواري اعتقاد دارند و مبارزه با اقتضاي غرايز در حدودي که مورد نياز طبيعت است غلط است، بنابراين راه ارضاي جنسي را از راه منطق و شرع باز كرده و ارزش و جايگاه خاصي بدان بخشيده است، ولي تأمين غريزه جنسي را از راه غيرمشروع به صلاح فرد و جامعه نميداند و براي ارتكاب آن حدّ قائل شده است.اينکه راسل ميگويد:” اگر پخش عکسهاي منافي عفت مجاز بشود پس از مدتي مردم خسته خواهند شد و نگاه نخواهند کرد، درباره يک عکس بخصوص و يک نوع بيعفتي صادق است. ولي در مورد مطلق بي عفتي ها صادق نيست يعني از يک نوع خاص بيعفتي خستگي پيدا ميشود. ولي نه بدين معني که آتش و عطش روحي زبانه ميکشد و نوعي ديگر را تقاضا ميکند و اين تقاضا هرگز تمام شدني نيست”.راسل در کتاب زناشويي و اخلاق اعتراف ميکند که عطش روحي در مسائل جنسي غير از حرارت جسمي است، آنچه با ارضاء تسکين مييابد حرارت جسمي است نه عطش روحي.
همانطور که محروميتها سبب طغيان و شعله ور شدن شهوات ميگردد، پيروي و اطاعت و تسليم مطلق نيز سبب طغيان و شعله ور شدن آتش شهوات ميگردد.امثال فرويد از يک طرف غافل ماندهاند.اشتباه فرويد و امثال او در اين است که پنداشته اند تنها راه آرام کردن غرايز، ارضاء و اشباع بي حد و حصر آنها است. اينها فقط متوجه محدوديتها و ممنوعيتها و عواقب سوء آنها شدهاند و مدعي هستند که قيد و ممنوعيت، غريزه را عاصي و منحرف و سرکش و ناآرام مي سازد، طرحشان اين است که براي ايجاد آرامش اين غريزه، بايد به آن آزادي مطلق داد. آن هم بدين معني که به زن اجازه هر جلوهگري و به مرد اجازه هر تماسي داده شود.اينها چون يک طرف قضيه را خوانده اند توجه نکردهاند که همانطور که محدوديت و ممنوعيت، غريزه را سرکوب و توليد عقده ميکند، رها کردن و تسليم محض در برابر تحريکات و تهيجات نيز آنها را ديوانه ميسازد.
[ جمعه 25 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]
.: تعداد کل صفحات 36 :.
صفحه شماره صفحه قبل 1 2...32 33 34 35 36 صفحه بعد